هوش فرهنگی

هوش فرهنگی

هوش فرهنگی توانایی بروز عکس العمل موثر در برابر اهالی فرهنگ­های بیگانه است که مانند هوش اجتماعی و هیجانی از سطوح مختلف برخوردار است.

دانشمندان مختلف برای تعریف هوش، تلاش­های بسیاری کرده­اند. از زمانی که پدیده­ای به نام هوش توسط آلفرد بنیه در فرانسه به صورت عدد و رقم نمود کمی یافت و اصطلاح بهره هوشی  توسط ترمن معرفی شد نزدیک به یک قرن می­گذرد. از آن زمان تا کنون بسیاری از روان­شناسان تعاریف و طبقه­ بندی‌های مختلفی از هوش به دست آورده و بر آن اساس به تهیه ابزارهایی پرداخته­ اند که مدعی سنجش این کیفیت ذهنی هستند.

به طور کلی هوش عبارت است از ظرفیت فرد برای تفکر، استدلال و حل مساله به طور مولد و سازنده. سالیان سال هوش عاطفی به عنوان معیار سنجش هوش کلی فرد مطرح بود تا اینکه گاردنر در سال۱۹۸۳، در کتاب نظریه هوش چندگانه هشت نوع هوش را توصیف کرد که در داخل مفهوم کلی هوش قرار می­گیرند.

انواع هوش

انواع هوش از نظر گـاردنر عبارتند از: هوش منطقی -ریاضی، هوش زبانی، هوش فضایی، هوش بدنی – حرکتی، هوش موسیقی (هنری)، هوش درون فردی، هوش میان فردی، هوش طبیعتگرا.

در سال­های اخیر در راستای توجه به هوش چندگانه، هوش عاطفی در مدیریت مورد تأکید قرار گرفته است.

هوش فرهنگی توانایی بروز عکس العمل موثر در برابر اهالی فرهنگ­ های بیگانه است که مانند هوش اجتماعی و هیجانی از سطوح مختلف برخوردار است. هوش فرهنگی این امکان را به افراد می­دهد تا از طریق دانش و دقت عمل، تفاوت­های فرهنگی را دریابند و در برخورد با دیگر فرهنگ­ها رفتار درستی در پیش گیرند. مدیری که از هوش فرهنگی بالایی برخوردار است با کمک تجربه ­های خویش، رفتاری را بروز می­دهد که دقیقا مناسب با شرایط موجود باشد یکی از صاحب نظران این حوزه این توانایی را ماتریس ذهنی  مدیران نامیده است.

به عبارتی هوش فرهنگی به افراد کمک می­کند تا در زمینه­ هایی چون: برقراری ارتباطات، اجرای مذاکرات، مدیریت مسیر مشاغل بین المللی و نحوه رهبری و انگیزش اهالی دیگر فرهنگ­ها اثربخش ­تر عمل کنند. تا به امروز نیاز چندانی به مهارت­های میان فرهنگی و یا هوش فرهنگی احساس نمی‌شده است. اما اکنون هوش فرهنگی نه تنها مدیران را در درک بهتر مردم جهان یاری می­رساند، بلکه مربی همه افراد در زندگی و کسب و کار و در دنیایی است که دیگر مرزهای مشخص و تعیین شده­ای ندارد.

هوش فرهنگی دامنه جدیدی از هوش است که ارتباط بسیار زیادی با محیط­های کاری متنوع دارد. برخی از جنبه­های فرهنگ را به راحتی می­توان دید. عوامل آشکاری مثل هنر، موسیقی و سبک رفتاری از این جمله ­اند.

اما بیشتر بخش­های چالش برانگیز فرهنگ، پنهان است. عقاید، ارزش­ها، انتظارات، نگرش­ها و مفروضات عناصری از فرهنگ هستند که دیده نمی­شوند اما بر رفتار افراد موثرند. هوش فرهنگی به افراد اجازه می­دهد تا تشخیص دهند دیگران چگونه فکر می­کنند و چگونه به الگوهای رفتاری پاسخ می‌دهند، در نتیجه موانع ارتباطی بین فرهنگی را کاهش داده و به افراد قدرت مدیریت تنوع فرهنگی می­دهد.

تعاریف هوش فرهنگی

ارلی و آنگ این عبارت را این گونه تعریف کرده‌اند: توانایی یک فرد در راستای سازگاری موفقیت آمیز با محیط­های فرهنگی جدید که معمولا با بافت فرهنگی خود فرد نا آشناست.

پیترسون هوش فرهنگی را استعداد به کار گیری مهارت­ها و توانایی­ها در محیط­های مختلف تعریف کرد. بر اساس تعریف آنگ و ارلی هوش فرهنگی هوشی متفاوت از هوش اجتماعی و عاطفی است.

هوش فرهنگی حوزه مدرنی است از هوشمندی که امکان میانجی­گری در فضاهای کاری متنوع و متغیر را مطرح می­کند. بعضی از جنبه­های فرهنگی مساله کاملا قابل دیدن است و آشکارا می­توان این هوشمندی را در نحوه برخورد برخی افراد و در رفتارهایی که انجام می­دهند مشاهده کرد.

ادبیات نظری هوش فرهنگی

پرسشنامه استاندارد هوش فرهنگی

1 دیدگاه برای “هوش فرهنگی

  1. اشتراک‌ها: پرسشنامه  مسئولیت پذیری (گلن و نلسون؛1998) | پرسشنامه | دانلود پرسشنامه | پرسشنامه استاندارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *