پرسشنامه فرهنگ سازمانی بر اساس مدل گوفیو جونز (1996)
پرسشنامه فرهنگ سازمانی برا اساس مدل گوفیو جونز در سال1996 ساخته شده و برای سنجش میزان فرهنگ سازمانی در سازمانهاساخته و از دو قسمت و 14 سوال تهیه شده است که هر بخش دارای 7 سوال می باشد. قسمت اول میزان اجتماعی بودن و قسمت دوم میزان انسجام را می سنجد.جدول (1) سوالات فرهنگ سازمانی را به تفکیک دو بعد نشان می دهد.در اين پرسشنامه از پاسخ دهندگان خواسته ميشود تا عقايد خودشان دربارۀ هر گويه را بر روي يک مقياس سه درجهاي (بالا، متوسط، کم) مشخص کنند و از این طریق نوع فرهنگ سازمانی حاکم بر سازمان خود را که در جدول(2) نشان داده شده،مشخص میکنند.
جدول (1) : توزیع سوالات پرسشنامه فرهنگ سازمانی گوفی و جونز در قالب شاخص ها
اجتماعی بودن | 7 – 6- 5- 4- 3 – 2- 1 |
انسجام | 14-13-12-11-10-9-8 |
جدول(2) : انواع فرهنگ سازمانی از دیدگاه گوفی و جونز
سازمان های شبکه ای | سازمان های مالی |
سازمان های با فرهنگ جمعی | سازمان های تکه تکه شده |
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی: فرهنگ الگویی از مفروضات مشترک است که گروه آن را فرا می گیرد، به طوری که مشکلات انطباق پذیری خارجی و هماهنگی داخلی گروه را حل می کند و به سبب عملکرد و تاثیر مثبتش معتبر دانسته می شود و از این جهت به مثابه روش صحیح ادراک، تفکر و احساس در خصوص آن مشکلات گروه، به اعضای جدید آموزش داده می شود (عسگریان، 1388: 102).
که شامل دو بعد اجتماعی بودن (به روابط دوستانه، غیر رسمی و همراه با صداقت در میان اعضای یک سازمان اشاره دارد) و انسجام ( فقط در راستای اهداف سازمان و بدون روابط غیر رسمی و شخصی عمل میکند) این دو بعد طیف وسیعی از رفتار انسان را به تصرف خود در میآورند به همین خاطر سبب به وجود آمدن چهار نوع فرهنگ سازمانی متفاوت شدهاند(نعمتی، 1393). جدول زیر این چهار فرهنگ سازمانی راکه بر اساس اندازهگیری این دو بعد انجام گرفته را نشان میدهد.
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
اجتماعی بودن: میزان اجتماعی بودن از طریق سوال های 1 تا 7 پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی سنجیده می شود.
انسجام: میزان انسجام از طریق سوال های 8 تا 14 پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی سنجیده می شود.
مولفه های پرسشنامه :
مولفه های پرسشنامه |
منابع | سوالات |
اجتماعی بودن | مدل گوفیو جونز (1996) |
1-7 |
انسجام |
مدل گوفیو جونز (1996) |
8-14 |
فرهنگ سازمانی
که شامل دو بعد اجتماعی بودن (به روابط دوستانه، غیر رسمی و همراه با صداقت در میان اعضای یک سازمان اشاره دارد) و انسجام ( فقط در راستای اهداف سازمان و بدون روابط غیر رسمی و شخصی عمل میکند) این دو بعد طیف وسیعی از رفتار انسان را به تصرف خود در میآورند به همین خاطر سبب به وجود آمدن چهار نوع فرهنگ سازمانی متفاوت شدهاند(نعمتی، 1393). جدول زیر این چهار فرهنگ سازمانی راکه بر اساس اندازهگیری این دو بعد انجام گرفته را نشان میدهد.
انواع فرهنگ سازمانی بر اساس مدل مفهومی گوفی و جونز (1996)
سازمان شبکهای |
جامعه پذیری (قابل معاشرت بودن) بالا و انسجام ضعیف |
سازمانهای مالی |
جامعه پذیری (قابل معاشرت بودن)پایین ، انسجام بالا |
سازمانهای جدا شده یا تکه تکه |
جامعه پذیری (قابل معاشرت بودن) پایین ، انسجام ضعیف |
سازمانهای با فرهنگ جمعی یا گروهی |
جامعه پذیری (قابل معاشرت بودن) بالا، انسجام بالا |
سازمانهای شبکهای: این سازمان دارای سطوح بالای اجتماعی بودن میباشد که عملکرد مدیران بر اساس همکاری شکل میگیرد و روابط افراد صمیمی و دوستیها بسیار نزدیک است. در جامعه شبکه محور هیچ گونه سلسله مراتبی دیده نمیشود بلکه دوستانی مطمئن هستند و این تیم دوستی سبب ایجاد انعطاف در این سازمان میشود افراد به صورت زیرگروه ها برای رسیدن به اهداف زمان زیادی را با یکدیگر صرف میکنند (Ahmadi et al, 2012 ;Goffe & Gareth, 1996, p. 137).
سازمانهای مالی یا ملاحظهگر: تمام روابط در این سازمانها بر اساس موضوعات کاری متمرکز است. اولویتها از طریق مدیران ارشد و از طریق پذیرش بیچون و چرای افراد اجرا میشوند. (Ahmadi et al, 2012 ;Goffe & Gareth, 1996, p. 141).
سازمانهای جدا شده: افراد این سازمانها به ندرت خارج از سازمان با یکدیگر روابط کاری دارند. این سازمان نسبت به کسانی که در سازمان سخت کار میکنند منصفانه عمل می کنند و درباره آنها استانداردها را رعایت میکنند. این نوع سازمان ها تحت شرایط کاری که تغییرات سریع و فراوان باشد و زمانی که ماهیت اهداف و رقابت واضح باشد به طور کارآمدی عمل میکند (Ahmadi et al, 2012 ;Goffe & Gareth, 1996, p. 141).
سازمانهای گروهی یا جمعی: این گونه سازمانها دارای رشد سریع و زیاد هستند. کارکنان این سازمان دوستیهای خیلی نزدیکی با یکدیگر دارند و ساعتها دوستانه با یکدیگر کار میکنند. حس همبستگی به بالاترین حد خود میرسد و اغلب اهداف در راستای منافع جمعی شکل گرفته اند. موفقیت در این سازمانها تلاشی ناشی از حرکت، مدیریت ریسک، استفاده خلاقانه از فناوری است. که با همکاری متقابل گروههای کاری صورت گرفته و موفقیت سازمانی بخاطر همبستگی و انسجام افراد سازمان است و در نهایت موفقیت از آن کارکنانی است که متعهد به اهداف استراتژیک هستند. (Goffe & Gareth, 1996, p. 143)