پرسشنامه عزت نفس سازمانی(پیرس و همکاران؛1989)
پرسشنامه عزت نفس سازمانی برای سنجش این متغیر از پرسشنامه 10 سوالی پیرس و همکاران (۱۹۸۹) استفاده شده است. این پرسشنامه عزت نفس سازمانی کارکنان را در طیف 5 درجه ای لیکرت ارزیابی می کند، نمره گذاری مقیاس به این صورت است که به هر سوال از ۱ تا ۵ امتیاز تعلق می گیرد حداقل نمره ای که می توان از این پرسشنامه کسب کرد ۱۰ و حداکثر آن ۵۰ می باشد که امتیاز بیشتر نشان دهنده عزت نفس سازمانی بالاتر می باشد.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
عزت نفس سازمانی: درجه ای از ادراک کارکنان در مورد خودشان به عنوان فردی مهم، با معنای موثر و ارزشمند در سازمان استخدام شده شان می باشد (صادقیان و همکاران، ۱۳۸۹، ص 116).
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
پرسشنامه استاندارد عزت نفس سازمانی: منظور از عزت نفس سازمانی در این پژوهش نمرات آزمودنی ها است که توسط پرسشنامه استاندارد ۱۰ سوالی پیرس و همکاران (۱۹۸۹) کسب می کنند. این متغیر دارای یک نمره کلی است که حداقل نمره پرسشنامه ۱۰ و حداکثر آن ۵۰ می باشد، هر چقدر تمره فرد بالاتر باشد نشان دهنده عزت نفس سازمانی بالاتر است و با ۱۰ سوال بخش پایانی پرسشنامه سنجیده می شود.
مولفه های پرسشنامه :
مولفه |
منبع | سوالات |
عزت نفس سازمانی | (پیرس و همکاران؛1989) |
1-10 |
عزت نفس سازمانی چیست؟
ﺍﺳﺎﺳﺎ، ﻧﺤﻮﻩ ﻧﮕﺮﺵ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﺤﻴﻂ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻃﺮﺯ ﺗﻠﻘﻲ، ﺍﻧﮕﻴﺰﺵ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﻛﺎﺭﻱ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ.
ﻛﺎﺭﻛـــﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﻮﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕﻫﺎﻳﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱ ﻣﻬﻤﻲ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﻳﻚ ﻧﮕﺮﺵ ﻛﻠﻲ، ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻛﻠﻲ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ، ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪﺑﻮﺩﻥ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺗﺠﺮﺑﻴﺎﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ، ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﻛﺎﺭﻱ، ﺳﻄﺢ ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﻲ ﺷﺨﺺ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺧﺎﺹ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ.
ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ
ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺗﺼﻮﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻀﻮ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﻮﻋﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻬﻢ، ﻣﻌﻨﻲ ﺩﺍﺭ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻨﺪ.
اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻋﻤﻴﻘﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﻀﻮ ﻣﻬﻤﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺍﺧﻴﺮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺷﺨﺼﻲ، ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺗﺒﻌﺎﺕ ﻣﻬﻢ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ. ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺘﻮﺳﻂ، ﺍﺛﺮﺑﺨﺶ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘـــﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻤﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭼﺮﺍﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻛﺎﺭﻓﺮﻣﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﻧﮕﺮﺵ ﻣﺴﺎﻋﺪﺗﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﻪ ﺭﻫﺎﻛﺮﺩﻥ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺗﻘﺎﻱ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺗﻼﺵ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ.