پرسشنامه استاندارد تشخیص مدیریت دانش بوکوتیز و ویلیامز(1999)
پرسشنامه استاندارد تشخیص مدیریت دانش به وسیله بوکوتیز و ویلیامز در سال 1999 ایجاد شده است. بوکوتیز و ویلیامز، فرایندی هفت مرحله ای برای مدیریت دانش تعریف میکنند پرسشنامه دارای 100 سوال در 7 بعد می باشد.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
مديريت دانش فرآيندي است که طي آن سازمان به توليد ثروت از دانش و يا سرمايه فکري خود ميپردازد. نوناکو و تا که اوچی(1995). به صورت بسيار ساده، مديريت دانش فرآيندي است که طي آن سازمان به ايجاد ارزش از داراييهاي فکري و دانش- محور ميپردازد. اغلب، ايجاد ارزش مستلزم به اشتراکگذاري دانش بين کارکنان، بخشهاي سازماني و يا حتي ساير سازمانهاست. مديران موفق همواره از داراييهاي فکري موجود در سازمان خود استفاده کرده و به آن پي بردهاند، اما اغلب اين فعاليتها به صورت غيرسيستماتيک و ساختاريافته انجام گرفته است، به نحوي که مديران از انتشار و گسترش دانش کسب شده در سطح سازمان اطمينان نيافتهاند(توربن به نقل از نوروزیان،1385).
همچنین در تعریف مدیریت دانش مالهوترا بیان میدارد که مدیریت دانش، فرآیندی است که به واسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش)، توزیع و انتقال دانش، مهارتهایی را کسب میکنند(عطایی،1386،ص140).
همچنین بلانت معتقد است مدیریت دانش فرآیندي است که سازمانها از آن طریق اطلاعات جمع آوری شده خود را به کار میگیرند(تسینگ،2014).
رویکردها به مدیریت دانش وابسته به چشم انداز مدیریت میباشد. تفاوتها میتواند ناشی از چشم اندازهای اطلاعات بنیان، تکنولوژی بنیان و فرهنگ بنیان باشد(زنجیرچی و ربانی،1385).
پرسشنامه دانش[۱] یا معرفت، آشنایی، آگاهی، یا درک فرد یا چیزی مانند حقایق، اطلاعات، شرح و یا مهارتها است که از طریق تجربه یا آموزش از طریق ادراک، کشف یا یادگیری به دست میآید. علم دانششناسی، با سه عنصر داده، اطلاعات و دانش سر و کار دارد. به عبارت دیگر، دانششناسی به بحث و بررسی پیرامون دانش و عناصر سازنده آن، یعنی داده و اطلاعات میپردازد.[۲]
در یونان باستان، سقراط، سپس افلاطون و پس از او، ارسطو، به مخالفت با آرای پیشینیان پرداخته و اصول و قواعدی را به منظور مقابله با مغالطات ، درستاندیشیدن و سنجش استدلالها تدوین کردند.[۳]
مقارن با قرن پانزدهم میلادی، پژوهشگران در سراسر اروپا و خاورمیانه، قفسههای غبار گرفتهٔ ساختمانهای قدیمی را جستجو کردند و دستنوشتههای یونانی و رومی را پیدا کردند. در نتیجه، نوشتههای باقیمانده از نویسندگان کلاسیک از جمله افلاطون، سیسرو، سوفوکل و پلوتارک به دوران رنسانس رسید. مطالعهٔ این آثار، دانش نو نام گرفت.[۴] در آن زمان، ضمن احیای علاقه به نوشتههای کلاسیک، به ارزشهای فردی نیز توجه شد. این گرایش، انسان گرایی نام گرفت. زیرا طرفداران آن، به جای موضوعات روحانی، بیش از هر چیز، مسایل انسانی را در نظر گرفتند. انسان گرایی نیز مثل رنسانس، از ایتالیا ظهور کرد.[۵]
تعریف مفهومی متغیر :
تعریف عملیاتی:
مولفه:7
سوالات:100
تحلیل بر اساس میزان نمره پرسشنامه:
روایی پرسشنامه:
پایایی پرسشنامه:
منبع:
فرمت:word
تعداد صفحات:5