پرسشنامه رهبری خیرخواهانه کارکاس و سارگلو(2012)
پرسشنامه رهبری خیرخواهانه : پرسشنامه رهبری خیرخواهانه توسط کارکاس و سارگلو (2012) طراحی و اعتباریابی شده است، این پرسشنامه شامل 40 گویه بسته پاسخ بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت می باشد، پرسشنامه چهار بعد عمق معنوی، تعامل مثبت، حساسیت اخلاقی، پاسخگویی به جامعه را مورد سنجش قرار می دهد، این پرسشنامه توسط سپهوند و حسوند (1397) اعتباریابی شده است.
مولفه ها
عمق معنوی(9-10-11-12-13-14-15-16-17-18)
تعامل مثبت(19-20-21-22-23-24-31-38-39-40)
حساسیت اخلاقی(25-26-27-28-29-30-34-35-36-37)
پاسخگویی به جامعه سوال های( 1-2-3-4-5-6-7-8-32-33)
تعاریف نظری
پرسشنامه استاندارد رهبری خیرخواهانه: خیرخواهی یکی از ابعاد سه گانه رهبری والدینی است، خیر خواهی بر اعتقادی فلسفی مبتنی بر اینکه ذات انسان به صورت بالقوه خیر است و انسان موجوی نیسک سیرت آفریده شده است بنا شده است و بر این باور است که انسان به طور طبیعی تمایل به نیکی به دیگران و عشق ورزی به همنوعان خود دارند، به طور کلی رهبری خیر خواه عبارت است از سبکی که در ان رهبری دغدغه و توجه ویژه و همه جانبه نسبت به زیر دستان خود دارد. این توجه ویژه در یک رابطه کاری از طریق رفتارهایی مانند فراهم کردن فرصت برای اصلاح اشتباهات، اجتناب از شرمنده کردن فرد در انظار عموم، فراهم کردن مربی گیری و مرشدی برای افراد و داشتن دغدغه برای پیشرفت شغلی زیر دستان نشان داده می شود(سپهوند و حسنوند، 1397).
تعاریف عملیاتی
رهبری خیرخواهانه: بر اساس پرسشنامه استاندارد رهبری خیرخواهانه کارکاس و سارگلو(2012) سنجیئ می شود.
روایی و پایایی
دانلود پرسشنامه در مطالعه سپهوند و حسوند (1397) روایی صوری و محتوای پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت.
مقادیر آلفای کرونباخ پرسشنامه در پژوهش سپهوند و حسوند (1397)
پرسشنامه رهبری خیرخواهانه
رهبری (در برخی از متون هدایت) یکی از پنج وظیفه اصلی مدیران محسوب میشود.[۱] رهبری یعنی هنر نفوذ بر زیردستان به نحوی که آنها بهصورت داوطلبانه و از روی رغبت فعالیتهای از پیش تعیینشدهای را در چارچوب اهداف معینی انجام دهند.[۲] برخی از صاحبنظران، رهبری را یکی از وظایف مدیران قلمداد میکنند[۱] درحالیکه در مقابل، برخی، رهبری را بسیار فراتر از مدیریت میدانند و معتقدند که رهبران سازمانها الزاماً مدیران سازمانها نیستند. فرایندی که مدیریت میکوشد با ایجاد انگیزه و ارتباطی مؤثر انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب کند؛ بنابراین رهبری جزئی از مدیریت است و این وظیفه مانند برنامهریزی، سازماندهی و کنترل نیز از وظایف مدیر است. مهمترین نکته در رهبری نفوذ و اثرگذاری است. اصولاً قدرت عبارت است از توانایی اعمال نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت از اعمالی است که مستقیم یا غیر مستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران میشود. رهبری با نفوذ بر دیگران تحقق مییابد و نفوذ نیز از قدرت سر چشمه میگیرد.