پرسشنامه دینداری(سراج زاده و همکاران؛1392)
پرسشنامه دینداری(سراج زاده و همکاران؛1392) به منظور سنجش ميزان دينداري فرد مسلمان و بر اساس هنجار جامعه ي ايراني ساخته شده است .پرسشنامه دینداری در سه خرده مقياس التزام ديني، باور ديني و عواطف ديني و با 102 گویه ساخته شده است.
مولفه های پرسشنامه
مولفه ها |
باور دینی |
عمل به وظایف دینی |
عواطف دینی |
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه
دین جامعه را متحد ،همبستگی اجتماعی را تقویت و انسجام اجتماعی را حفظ می کند.دین همچنین یگانگی افراد جامعه را با همدیگر تقویت و جدایی آنان را از اعضای دیگر گروه ها تشدید می کند. دین می تواند انسجام های گروهی را فراهم آورده ،افراد را در قالب همکیشانی معتقد به جهان بینی و ایدئولوژی خاصی در برابر سایر گروهها و اجتماعات متناظر دسته بندی نماید( سراج زاده و همکاران،1392).
مقیاس پرسشنامه
این پرسشنامه بر اساس مقیاس لیکرت (هرگز،1؛ بندرت،2؛ گاهی اوقات،3؛معمولا،4؛ اکثر اوقات؛5؛همیشه 6) میباشد.
( توجه مقیاس لیکرت در انتهای پرسشنامه کاملا توضیح داده شده است.)
همیشه |
اکثر اوقات | معمولا | گاهی اوقات | بندرت | هرگز | گزينه |
6 | 5 | 4 | 3 | 2 | 1 |
امتياز |
دینداری
دین و مذهب بهعنوان منابعی معنابخش در زندگی افراد که همواره نقشی پررنگ در زندگی مردم داشتهاند، در آراء نظریهپردازانی مانند وبر ، دورکیم ، و گیدنز ریشه داشته است (Mitchel, 2011) و پژوهشگران و نظریهپردازان بسیاری به آن توجه کردهاند. دورکیم به نقش مذهب بر میزان همبستگی میان افراد اشاره میکند و آن را از نیروهایی میداند که در فرد، احساس الزام اخلاقی به هواداری از درخواستهای جامعه ایجاد میکند (کوزر، 1380: 196-187). رویکرد وبر به مذهب نیز شبیه همان سنتی است که دورکیم نمایندۀ آن است، سنتی که عواقب اجتماعی باورها و رسوم توتمپرستان، رقص و دیگر فعالیتهایی را بررسی میکند که جنبۀ عبادی مییابند و نسبت به اشیاء مقدس انجام میشوند (هیوز، 1369: 280-279). گیدنز نیز برای مشخصشدن هویت فردی، افرادی را مثال میزند که احساس منسجمی نسبت به پیوستگی سرگذشت خویش ندارند و به بیان بهتر، هویت شخصی ندارند (گیدنز، 1383: 83).
دینداری
مید «خود» را منشأ و مرکز روابط اجتماعی میداند (توسلی، 1371: 271). او خویشتن را فینفسه همان هویت اجتماعیای میبیند که از یکسو از مناسبات متقابل میان گفتگوی فرد در ذهن و از سوی دیگر، از گفتگوی فرد با دیگران در عرصۀ مناسبات اجتماعی نشأت میگیرد (جنکینز، 1381: 74). در نظریۀ کولی ، «خودِ» یک شخص، از رهگذر تبادل او با دیگران، رشد میکند (تنهایی، 1373: 405). به اعتقاد وی، روابط صمیمانهای که در گروههای نخستین وجود دارد، مهمترین نقش را در فرایند هویتیابی ایفا میکنند و این هویت از سطح این گروهها، حتی به سطح جهانی هم میتواند گسترش یابد (توسلی، 1376: 298). جنکینز ، اندیشمند متأثر از آموزههای مکتب کنش متقابل نیز معتقد است افراد، متفاوت هستند؛ اما خویشتن، بهطور کامل در ظرف اجتماع ساخته میشود (جنکینز، 1381: 35)؛ یعنی افراد، خودشان و دیگران را در جریان فرایند اجتماعیشدن و تعامل با دیگران، تعریف و بازتعریف میکنند.