بازاریابی ورزشی
بازاریابی ورزشی یک زیرشاخه از بازاریابی است که هم به ترویج و ترفیع تیمها و رویدادهای ورزشی میپردازد و هم به ترفیع و بازاریابی محصولات از طریق ورزش.
در عصر حاضر، ورزش به عنوان یک بخش اقتصادی، چه از بعـد عملـی و چـه تماشـایی، در تولید و مصرف کالاها و خدمات ورزشی و توسعه اقتصادی جوامع مختلف نقش اساسـی دارد و هم اکنون یکی از مؤثرترین عوامل اثرگذار در رشد اقتـصادی ملـی و یکـی از درآمـدزاترین ،صنایع در قرن ۲۱ به شمار میرود .
بازاریابی ورزشی یکی از مؤثرترین عوامل اثرگذار در رشد اقتـصادی ملـی و یکـی از درآمـدزاترین ،صنایع در قرن ۲۱ به شمار میرود
شایان ذکر است که بازاریابی ورزشی منحصر به فرد است، زیـرا مـشتریان آن مثـل مـشتریان سایر فرآوردهها نیستند. پدیدآورنـدگان رویـدادهای ورزشـی بـه دلیـل ماهیـت آزاد فعالیتهـا، ناپایداری رویدادها و نااطمینانی نتایج نمیتوانند ابعاد آن را پـیشبینـی کننـد.
تاریخچه بازاریابی ورزشی
ضرورت جهانی شدن ورزش که از دهه ۱۹۸۰ آغاز شد، موجب تغیر نقش ورزش درجامعه شد و فرصتهای درآمدزایی بسیاری را برای افراد، مؤسسات و رسانه های مختلف ایجـاد، کرد.
تبلیغ یک کالا یا یک خدمت در عرصه اقتصاد به ویژه در بازاریابی و فروش به عنوان روشـی برای نشان دادن مشخصات کالا یا خدمتی معین است، به گونـهای کـه در سـایه آن اطلاعـات مشتری برای خرید یا به دسـت آوردن آن بیـشتر از قبـل باشـد .
وقتـی از تبلیغـات صـحبت می شود، مواردی چون تلویزیون و رسانه های گروهی، مطبوعات، حامیان مالی، فـروش بلـیط، مجوزها، چاپ تمبر و یادبودها و حتی ضرب سکه و فروش یادگاریهای مسابقات، تجهیزات و لباسهای ورزشی مطرح می شود.
هر چند صنعت ورزش دارای بخشهای متعددی است، اما عامل مـشترک همـه ایـن بخـشها تولید [محصول یکتای ورزشی] است که در خدمت شرکت کنندگان، تماشـاگران، مؤسـسات و سایر کاربران قرار میگیرد .
رویدادها، اطلاعات، آموزش، کالاها و خدمات ورزشی بـه عنـوان چهار دسته مختلف محصولات ورزشی می توانند بر تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده هـر کشور تأثیر بسزایی داشته باشند.
حوزه های بازاریابی ورزشی
بازاریابی ورزشی سبک خاصی از بازاریابی است که به دو حوزه اصلی تقسیم می شود:
حوزه اول، فروش و درآمدزایی برای ورزش است؛ که فروش محصولات ورزشی، ابزار و نرم افزارهای ورزشی و جذب اسپانسر و درآمدزایی برای تیم ها و فدراسیون ها در این دسته قرار می گیرد.
حوزه دیگر، فروش و بازاریابی از طریق ورزش است؛ که شامل فعالیتهای اسپانسرشیپ و تبلیغاتی شرکت ها و برندها می شود که می تواند بازاریابی ورزشی را در کنار استراتژی های دیگر و در مواردی تنهاترین استراتژی بازاریابی آن مجموعه قرار دهد.
نتیجهی برندینگِ خوب و کسب جایگاه مستحکم در بازار فقط معاملهای خوب نیست. به عبارت دیگر، بازاریابی ورزشی نشاندهندهی رابطهای مداوم بین برند ورزشی و مصرفکنندهی آن است.
فلسفه بازاریابی ورزشی
دانستن فلسفه بازاریابی فقط مختص مدیران بازاریابی و بخشهای بازاریابی سازمانهای ورزشی نیست. در فلسفهی بازاریابی، خواستهها و نیازهای مشتری، قلب هر تصمیم را میسازد. البته باید این نکته را اضافه کنیم که نیازهای مشتری باید مکمل اهداف سازمان باشند. در دنیای تجارت، هدف اصلی، کسب سود بیشتر است اما در سازمانهای ورزشی معمولا هدف برنده شدن و یا ایجاد علاقه به ورزش یا آن واحد ورزشی است.
فلسفهی بازاریابی ایجاد وضعیت برد-برد برای سازمان و مشتریان سازمان است، اما شکی نیست که اگر نیازهای مشتریان برطرف نشود، هیچ بردی در کار نخواهد بود.
در سطح دوم، بازاریابی ورزشی را به عنوان یک پروسه و فرایند در نظر می گیرند، چرا که شامل مجموعهای از فعالیتها و مراحل است. به عنوان مثال، بازاریابی ورزشی شامل مراحل تحقیق، تجزیه و تحلیل، برنامهریزی، توسعه، پیادهسازی و ارزیابی است.
در سطح سوم، میتوان بازاریابی ورزشی را مجموعهای از اصول دانست، زیرا شامل ایدهها و مفاهیم متعدد است و برای کسانی که با بازاریابی ورزشی سروکار دارند به عنوان یک راهنما ویژه عمل میکند.
سطح چهارم :اصول بازاریابی ورزشی میتوانند با کمک ابزارهای خاص اجرا شوند. ابزارهای تحلیلی و فعالیتهای خاص که روزانه انجام میشوند جزو این ابزارها به حساب میآیند.
اشتراکها: «عقل سالم در بدن سالم»؛ عبارتی آشناست که اغلب ما از کودکی آن را شنیدهایم و تحقیقات نیز از