گردش شغلی
گردش شغلی تغییر شغل کارمند- مدیر است که به اشکال ترفیع، تنزل درجه، استعفاء و بازنشستگی و اخراج و براساس قوانین و مقرارت صورت می گیرد.
ضرورت گردش شغلی در سازمان
منابع انسانی بخش عمده ای از ورودی های تولیدی و عملیاتی سازمان ها و مراکز صنعتی را تشکیل می دهند. شرکتی که مدیر و کارکنان با مهارت را به کار می گیرد در مقایسه با نوسانات دیگری که از چنین امتیازی برخوردار نیستند، احتمالاً موفقیت بیشتری دارد. اگر افراد از طریق آموزش به تخصص و مهارت های بالاتری مجهز گردند، وظایف خود را صحیح تر انجام داده و قابلیت بیشتری برای یادگیری روش های انجام کار و تولید پیشرفته در ارتباط با کارشان پیدا می کنند.
تاریخچه گردش شغلی
تمرکز بر شغل بهصورت مستمر و مداوم توسط فرد از نشانههای ثبات شغلی است که این تمرکز ضمن روتین و تکراری شدن کارها به تخصصی شدن مشاغل نیز منجر خواهد شد. ادام اسمیت در سال ۱۷۷۶ در کتاب ثروت ملل با ارائه نظریه مزیت مطلق پدیده فوق را مورد بررسی قرار داد. طبق نظریه مطرح شده توسط ایشان، از طریق تخصصی کردن مشاغل و افزایش کارایی میتوان به نتایج زیر دست یافت:
۱- نیروی کار با تکرار یک کار ماهرتر میشود ۲- وقت کارگر بهدلیل استمرار در یک کار و دست نکشیدن از تولید یک محصول و پرداختن به تولید محصول دیگر تلف نمیشود. ۳- با افزایش مهارت از طریق تکرار کردن، تولید نیز افزایش خواهد یافت.
نظریهپردازان کلاسیک نیز مانند تیلور، گیلبرت، فایول و غیره، به تقسیم کارها، تخصصی کردن و استانداردسازی جهت روتین شدن بیشتر تاکید داشتند. اما شاید بتوان گفت که عامل بسیار مهمی که تاثیر زیادی در تخصصی کردن و تکراری شدن کارها داشته است انقلاب صنعتی میباشد.
تعاریف گردش شغلی
منظور از گردش، تغییر شغل کارمند- مدیر است که به اشکال ترفیع، تنزل درجه، استعفاء و بازنشستگی و اخراج و براساس قوانین و مقرارت صورت می گیرد.
چرخش شغلی اشاره به جنبش منظم کارمندان از یک شغل به شغل دیگر و یا هر گونه تغییر در تخصیص، محتوای کار و یا بخش در درون سازمان است.
هم چنین می توان آن را یک تغییر سیستماتیک در کارمند دانست که به وسیله انتقال وی بین مناطق مختلف مسئولیت به منظور افزایش تجربه کارکنان در کار تصور کرد.
گردش صحیح پرسنل در مشاغل مختلف باعث می شود که تناسب مشاغل با شاغلین آن ها به طور مستمر حفظ شود. با توجه به این که انسان در جهت تعالی و تکامل حرکت می کند، ثابت نگه داشتن مداوم پرسنل در پست ها و مشاغل سازمانی نه به نفع سازمان و نه به نفع کارکنان آن می باشد.
گردش کارکنان در سازمان یکی از ابزارهای موثر مدیریت اثربخش بوده و معمولاً به صورت های مختلف انجام می گیرد. ترفیع ، انتقال، گردش در مشاغل و جدایی موقت یا دائم از خدمت، گردش عمده منابع انسانی در سازمان به حساب می آید.
انتصاب صحیح از جمله اقداماتی است که در کاربرد مطلوب منابع انسانی می تواند نقش اساسی ایفا نماید. اما انتصاب هرگز برای ابد انجام نمی شود. بلکه بر اساس شایستگی ها، تجربیات و دانشی که افراد در طول خدمت کسب می کنند باید به مشاغل بالاتر ارتقاء یافته و یا این که در مشاغل با مسئولیت های مختلف جابجا شوند.
گردش های عمودی (ترفیع و تنزیل) گردش های افقی (انتقال) و سایر گردش ها، اگر به طور صحیح و منظم انجام شود، نه تنها اثربخشی منابع انسانی را بالا می برد، بلکه سازمان را از رکود و یکنواختی خارج کرده و باعث رضایت کارکنان و در نتیجه افزایش کارائی و اثربخشی موسسه می گردد.