پرسشنامه انگیزش تحصیلی (AMS)(والراند 1992)
پرسشنامهانگیزش تحصیلی ترجمه نمونه ی انگلیسی مقیاس انگیزش تحصیلی AMS می باشد که ابتدا در فرانسه با عنوان EME طراحی شده است . این مقیاس ، برمبنای نظریه ( خود- تعیین کنندگی ) ساخته شده و دارای 28 پرسش هفت گزینه ای است که سه بعد انگیزش درونی ، انگیزش بیرونی و بی انگیزشی را می سنجد .
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
پرسشنامه استاندارد انگیزش درونی به انگیزه ای اشاره دارد که افراد را به صورت خودجوش و درونی به انجام تکلیفی خاص به حرکت وامی دارد و سوای از پاداش های بیرونی انجام خود تکلیف برای فرد ارزشمند و رضایت بخش است .محققانی همچون والرند(1992) مولفه یکپارچگی انگیزش درونی دسی و رایان (1985) را به چند زیر مولفه زیر تقسیم کرده اند .این زیر مولفه ها عبارتند از:
انگیزش درونی برای دانستن
انگیزش درونی برای دستاورد
انگیزش درونی برای تجربه تحریک
اما انگیزش بیرونی به انگیزه ای اشاره دارد که افراد را به خاطر پاداش ها و تقویت های بیرونی مجبور به انجام تکلیف می نماید . وقتی افراد به صورت بیرونی برانگیخته می شوند و برای بدست آوردن چیزی بیشتر از لذت خود عمل یا تکلیف فعالیت می کنند.
و سرانجام بی انگیزگی :افراد بی انگیزه افرادی هستند که هیچگونه انگیزه ای یعنی نه خشنودی و ارزشمندی درونی و نه مشوق های بیرونی برای فعالیت های خود دریافت نکنند ودر نتیجه از انجام فعالیت اجتناب کنند(ویسانی و همکاران،1391).
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
در این پژوهش منظور انگیزش تحصیلی نمرهاي است كه کارکنان به سوالات 28سوال پرسشنامة انگیزش تحصیلی میدهند
مولفه های پرسشنامه :
1-انگیزش درونی (برای دانستن):(2-9-16-23)
انگیزش درونی (برای دستاورد):(6-13-20-27)
انگیزش درونی (برای تجربه تحریک):(4-11-18-25)
2.انگیزش بیرونی (تنظیم منسجم):(3-10-17-24)
انگیزش بیرونی( تنظیم درون فکنی شده):(7-14-21-28)
انگیزش بیرونی(تنظیم برون فکنی شده ):(1-8-15-22)
3 .بی انگیزگی (5-12-19-26)
انگیزش تحصیلی
کودکان به طور طبیعی با انگیزه برای یادگیری متولد می شوند. دست زدن کودک به اشیا،غذا خوردن بدون کمک دیگران، راه رفتن و… از جمله ی اولین انگیزش ها برای یادگیری است که بعدها پاسخگوی فعالیت های وابسته به مدرسه مانند خواندن و نوشتن است.
زمانیکه کودکان انگیزه ای برای یادگیری ندارند، یعنی مانعی در راه انگیزش طبیعی آنها وجود دارد، احساس می کنند که به خوبی نمی توانند وظایف مربوط به مدرسه را انجام دهند و در نتیجه تلاششان را متوقف می کنند، یا به اندازه ی کافی تلاش جدی از خود نشان نمی دهند.این قبیل کودکان،براحتی سرخورده( frustrated ) می شوند واز آنجا که تلاششان را متوقف می کنندویادگیری آنها با موفقیت همراه نمی شود، تجربه ی شوروهیجان( thrill ) ناشی ازیادگیری مباحث جدید را کسب نمی کنند و معتقد می شوند همه ی موفقیتها به شانس و تصادف یا اوضاع و احوال( circumstance ) مربوط است.
برخی عوامل اثر گذار بر یادگیری ، مثل : یاد نگرفتن ، وجود مشکلاتی در خلق و خو ( temperament ) ،به تاخیر انداختن امور، فشارهای روانی و افسردگی ( depression )،یادگیری در مدرسه را سخت تر می کنند.