دانلود ترجمه مقاله تامین مالی از طریق استقراض، پایندگی و رشد شرکت های نوپا – الزویر ۲۰۱۷ :ما در این مطالعه، از دادههای نظرسنجی شرکت کافمن برای ارائه شواهد جدیدی از اهمیت تأمین مالی بدهی شرکتهای کارآفرینی استارت آپ که هیچ سابقهای از عملکرد و فعالیتهای آنها در دسترس نمیباشد استفاده میکنیم؛ و مشاهده میکنیم که شرکتهایی که به اعتبار بانکی به نام شرکت (اعتبار تجاری بانکی) در ابتدای کار خود دست مییابند از نظر رشد درآمد و بقای شرکت نسبت به شرکتهای دیگر عملکرد بهتری دارند. ما سه توصیف دیگر را برای این نتایج عملکرد برتر ارائه میدهیم: خودگزینی توسط شرکتهای رده بالا برای درخواست اعتبار تجاری بانکی برای نشان دادن کیفیت شرکت و برداشتن اولین قدم در ثبت سوابق و ایجاد اعتبار، انتخاب شرکتهای رده بالا توسط وام دهندگان بانکی، و /یا نظارت توسط وام دهندگان.
عنوان فارسی مقاله: |
تامین مالی از طریق استقراض، پایندگی و رشد شرکت های نوپا |
عنوان انگلیسی مقاله: | |
سال انتشار میلادی: | 2017 |
نشریه: |
الزویر مجله امور مالی شرکت – Journal of Corporate Finance |
کلمات کلیدی فارسی: | |
کلمات کلیدی انگلیسی: |
Business debt – Capital structure – Debt – Entrepreneurial finance – Growth – Lenders’ selection and monitoring – Kauffman – KFS – Personal debt – Start-up – Survival – Trade credit
|
تعداد صفحات ترجمه شده: | ۳۷ صفحه (شامل ۱ صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت ۱۴ B Nazanin |
نویسندگان: |
Rebel A. Cole، Tatyana Sokolyk
|
موضوع: | حسابداری مالی, اقتصاد مالی و کارآفرینی,اقتصاد, حسابداری, کارآفرینی, مدیریت مالی |
دسته بندی رشته: | اقتصاد, حسابداری, مدیریت |
فرمت فایل انگلیسی: | 17 صفحه با فرمت pdf |
فرمت فایل ترجمه شده: | Word |
کیفیت ترجمه: | عالی |
نوع مقاله: | isi |
تعداد رفرنس: | دانلود ترجمه مقاله تامین مالی |
مقاله انگلیسی+ترجمه فارسی
فهرست مقالات
چکیده
۱- مقدمه
۲- فرضیهها
۳- دادهها
۴- روش شناسی
۴-۱- انواع شرکتهایی که در شروع کار خود از بدهی (وام) استفاده میکنند
۴-۲- تأمین مالی بدهی در مرحله راه اندازی و عملکرد شرکتهای کارآفرینی نوپا
۵- نتایج تجربی
۵-۱- انواع شرکتهایی که در شروع کار خود از بدهی (وام) استفاده میکنند
۵-۲- استفاده از اعتبار و عملکرد شرکت
۶- خلاصه و نتیجه گیری
منابع
چکیده
ما به تجزیه و تحلیل رابطه بین اشکال مختلف تأمین مالی بدهی در آغاز فعالیت شرکت و پیامدهای بعدی شرکت میپردازیم؛ و بین بدهیهای تجاری به دست آمده به نام شرکت، و بدهیهای شخصی به دست آمده به نام صاحب شركت که برای تأمین مالی شرکت استارت آپ مورد استفاده قرار میگیرند، تمایز قائل میشویم. شرکتهای استارت آپ که دارای چشم اندازهای عملکرد بهتری هستند به احتمال زیاد از بدهی و خصوصاً بدهیهای تجاری استفاده میکنند. در مقایسه با همه شرکتهای سهامی، شرکتهایی که از بدهی در ابتدای سال عملکرد خود استفاده میکنند، به احتمال زیاد پابرجا میمانند و سه سال پس از راه اندازی شرکت به سطوح بالایی از درآمد دست مییابند. با این حال، این نتایج تنها در مورد بدهی تجاری صدق میکند. بدهی به دست آمده به نام شرکت با بقای طولانیتر و درآمدهای بالاتر مرتبط است، درحالیکه بدهی به دست آمده به نام مالک شرکت هیچ تاثیری بر مدت زمان بقا ندارد و با درآمد پایینتر مرتبط است.
Abstract
We analyze the relation between different forms of debt financing at the firm’s start-up and subsequent firm outcomes. We distinguish between business debt, obtained in the name of the firm, and personal debt, obtained in the name of the firm’s owner and used to finance the start-up firm. Start-up firms with better performance prospects are more likely to use debt and, in particular, business debt. Compared to all-equity firms, firms using debt at the initial year of operations are significantly more likely to survive and achieve higher levels of revenue three years after the firm’s start-up. However, results hold for business debt only. Debt obtained in the name of the firm is associated with longer survival time and higher revenues, while debt obtained in the name of the firm’s owner has no effect on survival time and is associated with lower revenues.
نمونه ترجمه مقاله:دانلود ترجمه مقاله تامین مالی
- مقدمه
در طی چند دهه اخیر، سیاستگذران و محققان دانشگاهی تلاش کردهاند تا عوامل تعیین کننده موفقیت را که با رشد و بقای شرکتهای کارآفرینی ارزیابی میشوند، شناسایی کنند. به دلیل دسترس پذیری محدود دادهها در مورد اقدامات کسب و کار نوپای کارآفرینی، بیشتر مطالعات بر شرکتهای قدیمیتر و قانونیتر تمرکز کردهاند.1 اخیراً، بررسیهای شرکت کافمن (KFS) یک منبع غنی از اطلاعات را در مورد تقریباً 5000 شرکت استارت آپ در طی سال 2004 فراهم آورده و سالهای اولیه عملکرد آنها را مورد بررسی قرار داده است2. Robb و Robinson (2014) با استفاده از دادههای KFS، تصمیمات ساختار سرمایه را در شرکتهای کارآفرینی جدید مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند و مشاهده میکنند که: (1) شرکتهای استارت آپ اتکای زیادی به بدهی خارجی به شکل وام و خط مشهای اعتباری از بانکها دارند؛ و (2) سطوح بالاتر بدهی خارجی در استارت آپ با رشد سریعتر درآمد و اشتغال مرتبط است.
این مطالعه با استناد به تاثیرات متمایز بر رشد و بقای شرکت استارت آپ در رابطه با استفاده از بدهی خارجی حاصل شده به نام کسب و کار (بدهی تجاری) در مقابل بدهی خارجی حاصل شده به نام مالک شرکت و استفاده از تأمین مالی در شرکت استارت آپ (بدهی شخصی)، مطالعات Robb و Robinson (2014) را گسترش میدهد. این تمایز توسط Robb و Robinson (2014) که وامهای بانکی اعطا شده به شرکت را با وامهای اعطا شده به مالک شرکت یکی کردند تا بدهی خارجی را تعریف کنند، مد نظر قرار نگرفته و بررسی نشده است. با این حال، ما در مییابیم که تنها بدهیهای بانکی تجاری، و نه بدهیهای شخصی، با نتایج موفقیت آمیزتر شرکتهای استارت آپ مرتبط است. بنابراین، توجه به فرم بدهی یک شرکت استارت آپ در هنگام ارزیابی رابطه بین تصمیمات ساختار سرمایه و بقا و رشد شرکتهای کارآفرینی نوپا، حائز اهمیت است.
انگیزه ما برای تمایز گذاشتن بین تأمین مالی بدهی شخصی و تجاری در یک شرکت استارت آپ از نظریه اساسی واسطه گری مالی نشات میگیرد. مسئله اصلی در بسیاری از مدلهای تأمین مالی خارجی، عدم تقارن اطلاعات بین سرمایه گذار شرکت و کارآفرینی است که به دنبال سرمایه برای تأمین مالی شرکت میباشد. یک کارآفرین در یک شرکت رده بالا تمایل دارد که عدم تقارن اطلاعات را با حفظ مالکیت سهام بالا در شرکت کاهش دهد (Jensen و Meckling، 1976؛ Leland و Pyle، 1977). اگر شرکت دارای سرمایه محدودی باشد، باید برای برطرف کردن نیاز به سرمایه، وام بگیرد. Diamond (1991) یک مدل از تقاضای وام بانکی را ایجاد میکند و ادعا میکند که وام گیرنده جدید میخواهد که از یک بانک مطلع وام بگیرد که بر این کار نظارت دارد نه یک وام دهنده عادی که این کار را انجام نمیدهد. این بدین دلیل است که بانکها هر چند که غربالگری و نظارت میکنند، اما نقش ویژهای در کاهش عدم تقارن اطلاعات در مورد شرکت قرض گیرنده ایفا میکنند (Berlin و Loeys، 1988؛ Diamond؛ 1984؛ Fama؛ 1985؛ Ramakrishan و Thakor، 1984 را ببینید)، که احتمالاً برای قرض گیرنده جدید بطور خاصی بالا هستند. از آنجاییکه شرکتها میخواهند مکرراً از وام استفاده کنند، سوابق اعتبار و ایجاد محبوبیت از طریق قراردادهای بانکی تحت نظارت برای وام گیرندگان جدید ارزشمند میباشد (همچنین Rajan 1992 را ببینید).