تقویت خلاقیت

تعاریف خلاقیت

خلاقیت تعاریف متعددی دارد؛ در فرهنگهای لغت فارسی خلاقیت به معنای آفریدن، به وجود آوردن و آفرینش به کار رفته است.

خلاقیت به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست.

تعریف ورون از خلاقیت

ورنون در تعریف خلاقیت می‌گوید:خلاقیت توانائی شخص در ایجاد ایده‌ها، نظریه‌ها، بینش‌ها یا اشیای جدید و نو و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه‌هاست که به وسیله متخصصان به عنوان پدیده‌ای ابتکاری و از لحاظ علمی، زیبائی شناسی، فناوری و اجتماعی با ارزش قلمداد گردد.

تقویت خلاقیت

۱- افزایش مطالعه


ذهن شما همانند بدنتان برای اینکه رشد پیدا کرده و پرورش یابد نیازمند تمرین و تحرک است، و چه تمرینی بهتر از کتاب خواندن. سعی کنید با افکار و عقاید انسان های موفق در طول تاریخ آشنا شوید. شرح حال و تاریخچه زندگی هر یک از آنها را مرور کنید و از آن درس بگیرید. با مطالعه این کتب می توان حدس زد که چگونه این افراد بزرگ ذهن خود را برای رسیدن به بهترین ها پرورش داده بودند. همچنین می توانید مجلاتی نظیر تجارت و یا اقتصاد روز را نیز مطالعه کنید. با آگاهی از نظرات دیگران پیرامون مسایل مختلف شما سطحی نگری را کنار می گذارید و با یک دید عمقی به موضوعات مختلف می نگرید.

۲-سخت تلاش کنید

به گفته انیشتین سخت تلاش کردن باعث افزایش خلاقیت می گردد.یکی از باورهای گمراه‌کننده در مورد اینشتین این است که همه فکر می‌کنند او خیلی راحت توانست استعدادهای خود را بشناسد و آن‌ها را شکوفا کند. داستان‌هایی که درباره‌ی مردود شدن او در درس ریاضی گفته می‌شود صحت ندارد. او یک دانش‌آموز باهوش بود اما بهتر از دیگران نبود. حتی دوستان صمیمی او نیز به ندرت متوجه تفاوت‌های او با دیگران می‌شدند.

چیزی که باعث تمایز اینشتین با دیگران شد این بود که او یک موضوع را برای مدت زمان طولانی در ذهن خود نگه می‌داشت و پیوسته روی آن کار می‌کرد. او روی سوار شدن روی صاعقه به مدت ۱۰ سال فکر کرد تا توانست رابطه‌ی خاصی میان نظریه‌ها پیدا کند. این تفکر بعد از مدتی جای خودش را به قرار گرفتن در آسانسور داد و ۱۰ سال هم روی این موضوع فکر کرد تا توانست به نظریه نسبیت عمومی برسد. آلبرت اینشتین بدون شک فرد باهوشی بود؛ اما هیچ استعداد خدادادی نداشت که او را از دیگران متمایز کند. درواقع می‌توان نتیجه گرفت که این سخت‌کوشی و تلاش کردن است که باعث تمایز انسان‌ها از یکدیگر می‌شود.

۳-رها کردن ذهن

آیا با تمرین های رایج نویسندگان آشنایی دارید؟ آنها برای مبارزه با محدودیت ها یک روش بسیار جالب را برگزیده اند. فقط کافی است قلم را بر روی کاغذ گذاشته و هر آنچه که در ذهنتان است را بر روی کاغذ بیاورید. میتوانید از مشکلات شروع کنید و به دنبال هیچ گونه ارتباطی در دست نوشته های خود نباشید.

مهم نیست که تا چه حد عبث و نا معقول به نظر می رسند. بعدا می توانید مثل یک جدول تناوبی آنها را سازماندهی کنید، در آخر نیز امکان دارد به چیزی دست پیدا کنید که بیهوده و بی ربط باشد اما چیزی که در این مبحث حائز اهمیت است این است که شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را داده اید و این خود یک امتیاز محسوب می شود. هیچ کس نمی داند شاید به نتیجه ای برسید که سال ها منتظر آن بوده اید.

۴- به کارگیری استراتژی تمرکز و سادگی

 خلاقیت باید فقط یک کار انجام دهد در غیراین صورت مردم را دچار سردرگمی می کند. خلاقیتهای اثربخشی از جاهای کوچک شروع می شود. آنها از اول خیلی بزرگ نبوده اند و تنها برای انجام یک کار خاص بوده اند. خلاقیت پیش از آنکه حاصل نبوغ باشد، حاصل کار است.

خلاقیت به دانش، مهارت و تمرکز نیاز دارد. این واضح است که افرادی استعداد بیشتری برای خلاقیت دارند، اما این استعدادها در یک زمینه محدود و مشخص است. در حقیقت نوآوران به ندرت در بیش از یک زمینه فعالیت دارند.

بنابراین، بایستی در ایجاد و پرورش خلاقیت استراتژی تمرکز به یک موضوع، یک فکر، یک کار در سازمان و یا جامعه انتخاب شود تا افراد بتوانند از مجموعه توانمندی های ذهنی و عقلی خود در راستای به وجود آوردن روشهای جدید و ابداع پیرامون یک موضوع خاص استفاده بهینه ای کنند، زیرا مشغول و درگیر شدن با چند زمینه کاری موجب سطحی نگری شده واز عمیق فکر کردن جلوگیری می کند و در نتیجه خلاقیت حاصل نمی شود.

اهمیت این نکته به قدری است که حتی در ضرب المثل های عامیانه نیز بدان اشاره شده است. برای نمونه در ضرب المثلها داریم «آدم هزار کاره کم مایه است» و یا «پیاز آدم هرجایی کونه نمی بندد» اینها همه حاکی از این است که استراتژی تمرکز بر روی یک موضوع خلاقیت را پرورش میدهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *