پرسشنامه روش های نوین تدریس (گراشا و ریچمان؛ 1996)
پرسشنامه روش های نوین تدریس گراشا و ریچمن ابزاري کیفی است که شامل 40 سوال و و دارای مولفههای سبک تخصصی(1-6-11-16-21-26-31-36)، سبک اقتدار رسمی(2-7-12-17-22-27-32-37)، سبک تعاملی(5-10-15-20-25-30-35-40)، سبک مدل شخصی(3-8-13-18-23-28-33-38)، سبک تسهیل گری(4-9-14-19-24-29-34-39) می باشد و در راستاي توسعه سبکهاي تدریس اعضاي هیئت علمی تدوین شده است.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
سبک تدریس
سبک تدریس استادعبارت است از ویژگیهای متمایزی که استادنشان میدهد و از موقعيتی به موقعيت دیگر بدون توجه به محتوا پایدار میماند. سبک تدریس یا آموزش معلم، روش شناخته شدهای است که استادبا آن وظایف یادگيری را مشخص کرده و فرایند تدریس را هدایت میکند و می توان آن را رجحان و تمایل به سمت رفتاری که باعث یادگيری میشود و متأثر از ارزشها، نگرشها، باورها و پيشينهی فرهنگی و اجتماعی معلمان است در نظرگرفت (برهانی، دهقانی و صمدی،1396:27).
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
در این پژوهش منظور از پرسشنامه استاندارد سبک تدریس نمرهای است که دانشجویان به پرسشنامه 40 سوالی گراشا و ریچمان( 1996) پاسخ می دهند.
مولفه های پرسشنامه :
مولفه |
منبع | سوالات |
تخصصی | (گراشا و ریچمان؛ 1996) |
1-6-11-16-21-26-31- |
سبک اقتدار رسمی |
(گراشا و ریچمان؛ 1996) | 2-7-12-17-22-27-32-37 |
سبک تعاملی | (گراشا و ریچمان؛ 1996) |
5-10-15-20-25-30-35-40 |
سبک مدل شخصی |
(گراشا و ریچمان؛ 1996) | 3-8-13-18-23-28-33-3 |
سبک تسهیل گری | (گراشا و ریچمان؛ 1996) |
4-9-14-19-24-29-34-39 |
روش های نوین تدریس
« روش در مقابل واژه ي لاتيني «متد » به كار مي رود ، وواژه ي متد در فرهنگ فارسي « معين » و فرهنگ انگليسي به فارسي «آريانپور »به :روش ، شيوه ،راه ،طريقه ، طرز ، اسلوب معني شده است . به طور كلي «راه انجام دادن هر كاري » را روش گويند .روش تدريس نيز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقي براي ارائه درس مي باشد .
« اصطلاح تدريس ،اگر چه در متون علوم تربيتي مفهومي آشنا به نظر مي رسد ،اكثر معلمان و مجريان برنامه هاي درسي با معني و ماهيت درست آن آشنايي دارند . برداشتهاي مختلف معلمان از مفهوم تدريس مي تواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوه ي كار كردن با آنها تأثيرمثبت يا منفي بر جاي گذارد .
برداشت چند گانه از مفهوم تدريس مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد ؛از مهمترين آنها ضعف دانش پايه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از ديدگاههاي مختلف تربيتي است.
گاهي آشفتگي و اغتشاش در درك مفاهيم تربيتي به حدي است كه بسياري از كارشناسان ، معلمان و دانشجويان اين رشته مفاهيمي چون پرورش ، آموزش ،تدريس و حرفه آموزي را يكي تصور مي كنند وبه جاي هم به كار مي برند . اين مفاهيم اگر چه ممكن است در برخي جهات وجوه مشترك و در هم تنيده داشته باشند ، اصولاً مفاهيم مستقلي هستند و معناي خاص خود را دارند .