سقف شیشه ای

سقف شیشه ای

سقف شیشه ای پدیده « عدم توفیق زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریت » است؛ در اصطلاح « صخره شیشه ای » نام دارد. این اصطلاح اولین بار در سال ۱۹۸۶،توسط همریسون و همکاران در مجله وال استریت جورنال به کار رفت.

همچنین موریسون و همکارانش از اولین کسانی هستند که در سال ۱۹۸۷ از این اصطلاح استفاده کردند. این اصطلاح در سال ۱۹۹۰ برای اشاره به تعداد اندک زنان و اقلیتها در اداره سازمانهای بخش دولتی و خصوصی به کار رفت. گاهی نیز برای اشاره به شکاف عمیق دستمزد در سطوح بالای توزیع درامدها به کار رفته است.

سقف شیشه ای

سقف شیشه ای به این معنا که کارکنان زن در گروه های بالای درامدی، در مقایسه با همردیفان مرد خود دریافتی کمتری دارند .سقف شیشه ای بیان می کند که زنان و اقلیتها در دستیابی به سطوح بالاس سلسله مراتب شکست می خورند. آنها به پستهای عالی در سازمان نزدیک می شوند، اما بندرت آن را به چنگ می آورند.

این سرخوردگی باعث می شود که تصور کنند یک سقف شیشه ای وجود دارد ، یعنی موانعی تبعیض آمیز، در راه تلاش خود برای دستیابی به سطوح عالی مدیریتی در سازمانها، مشاهده می کنند.

سقف شیشه ای

شاید یکی از مهمترین معیارها برای درجه توسعه یافتگی یک کشور ، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارا هستند. هر چه حضور فعال زنان در اداره امور اجتماع بیشتر باشد، کشور توسعه یافته تر است. بدیهی است منظور از حضور، حضور واقعی و مؤثر است و نه حضور صوری و سمبولیک. متأسفانه در کشور ما فرصتهای سیاسی و اجتماعی سمبولیک در اختیار زنان گذاشته می شود که از استحکام لازم برخوردار نیستند. تا زمانی که زنان توانایی پیشرفت، از طریق ارتقای توانمندیهای خود را به دست نیاورد، حقوق آنها در معرض تعرض بوده و همواره موقعیت اجتماعی آنان در خطر خواهد بود.

عامل های سقف شیشه ای برپایه دیدگاه کمیسیون سقف شیشه ای آمریکا:

شبکه های استخدامی سنتی

تعصب موجود در استخدام وپیشرفت زنان

تقویت نشدن قانون فرصت های برابر

نداشتن تحصیلات کافی برای دست یابی به پست های مدیریتی

انگاشته شدن مدیریت زنان به سان تهدید مستقیم برای فرصت های پیشرفت مردان

موانع نامرئی ارتقاء در زنان

  1.  عوامل فردی
  2. عوامل سازمانی
  3.  عوامل فرهنگی
  4. عوامل فردی

۱-مشخصات فردی

خواست فردی

مهارتهای فردی

مسوولیتهای خانوادگی

۲- عوامل سازمانی

در اقلیت بودن زنان

موانع ارتباطی

جو و فضای سازمانی

۳-عوامل فرهنگی

هنجارها

ارزشها

باورها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *