هوش چیست؟

هوش چیست؟

هوش چیست؟:هوش یکی از جذابترین و جالب توجه ترین فراینده های روانی است که جلوه های آن در موجودات مختلف به میزان متفاوت مشاهده می شود. واژه هوش کیفیت پدیده ای را بیان می کند که دارای حالت انتزاعی بوده و قابل رویت نیست. به علت دارا بودن چنین ویژگی تعریف آن مشکل است و از این رو تعاریف متعددی از آن ارائه شده است.

برخی هوش را کنش مغزی و توان روانی موجود زنده می دانند.

عده ای هوش را بیشتر درحل مسایل وامور تلقی می کنند.

به نظرافرادی دیگرهوش ترکیبی از تفکر و تخیل است.

به نظر اشخاصی دیگر هوش درک روابط علت و معلولی میان پدیده ها است.

حال میخواهیم در مورد هوش  معنوی(SQ) بحث کنیم این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می شود، خاص انسان است.

هوش به عنوان یک توانایی شناختی در سال ۱۹۰۵ میلادی توسط آلفرد بینه و تئودور سیمون مطرح شد. با وجودی که درخصوص این پدیده بررسی های متعددی انجام گرفته و نظریه های متفاوتی ارایه شده اما هنوز صاحبنظران به همسویی کلی در مورد ابعاد گوناگون هوش دست نیافته اند. در بین نظریات مطرح شده دو نظریه از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند.
نظریه هوش چندگانه هوارد گاردنر شامل:

شامل ۸ بعد می شود که در زیر به تفسیر همه انها می پردازیم
هوش کلامی:

توانایی تفکر کلامی و استفاده از زبان برای بیان منظورها

هوش کلامی با کلمات سرو کار دارد. حال می‌تواند در غالب یک سخنرانی باشد یا در داستان سرایان، روزنامه نگاران، وکلا و این هوش، اساس توانایی در اطلاع رسانی موثر، ترغیب نمودن، مباحثه، تدریس و سرگرم نمودن است.

تعریف هوش کلامی چیست؟

              توانایی کاربرد موثر زبان مادری و گاه سایر زبان ها به صورت شفاهی یا نوشتاری             

بنابراین وقتی در این تعریف «عبارت کاربرد موثر زبان» مطرح می‌شود، مهارت‌هایی خاص در موقعیت‌هایی خاص مطرح می‌شود که قابل بحث هستند. آن هم مهارت‌هایی که در کشور ما بسیار پررنگ هستند. مثل:

حاضر جوابی

نفوذ و متقاعد سازی

هیپنوتیزم کلامی

طنز پردازی

بداهه گویی

جواب‌های قاطعانه دادن

جذاب روایت کردن

و…
هوش منطقی
ریاضی: توانایی انجام عملیات ریاضی

این هوش به توانایی ذهنی ما در تفکر منطقی و حل مسئله بر می گردد.

هوش منطقی-ریاضی بیش از هر نوع هوش دیگری شناخته شده است. این هوش اغلب به توانایی کلامی وابستگی ندارد یعنی ممکن است با یک فرایند ذهنی دقیق و البته سریع، نظم منطقی بین اجزای یک مسئله را کشف کنیم و قبل از اینکه بخواهیم مراحل پردازش ذهنی خود را توضیح دهیم، مسئله را حل کرده باشیم.

ویژگی ها:

استدلال خطی: به دنبال نظم و ترتیب در جهان هستند

استدلال عینی: کل را به اجزای تشکیل دهنده آن تجزیه می کنند

استدلال انتزاعی: از نمادها برای توضیح ایده ها استفاده می کنند

رابطه علی: به دنبال پیدا کردن علت و معلول هستند

عملیات پیچیده: الگوریتم های پیچیده و عملیات حل مسئله دقیق دارند
هوش فضایی: توانایی تفکر سه بعدی

این نوع هوش توانایی درک پدیده های دیداری است.

با بکارگیری این هوش فرد می تواند شکل ها را در ذهن حرکت دهد و بچرخاند و به صورت سه بعدی آن را در ذهن ببیند!

توانایی درک بصری فضایی ،تجسم فضایی ،رسم نقشه ونمودار ،کارتصویری گرافیک وطراحی ،خیال پردازی ،علاقه به دیدن فیلم ویدئو ،بازی شطرنج و…

مهارت های آنها شامل موارد زیر است:

ساختن پازل،

درک نمودارها و شکل ها،

حس جهت شناسی خوب،

طراحی، نقاشی،

ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری (احتمالا از طریق هنرهای تجسمی)،

دستکاری کردن تصاویر،

ساختن،

تعمیر کردن،

طراحی وسایل عملی،

تفسیر تصاویر دیداری

هوش بدنی جنبشی:

توانایی دستکاری اشیا و تبحر جسمی

از نظر گاردنر، هوش بدنی و حرکتی شامل:

۱- استعداد کار با اشیاء و…

۲- به کارگیری حرکات ظریف انگشتان یا دست‌ها و همچنین استفاده از کل بدن است.

از نظر او «اگر چه این دو استعداد دارای کانون های جداگانه در مغز هستند، ولی این دو مهارت برای انجام بسیاری از کارها با هم هماهنگ هستند».

به عبارت دیگر هوش بدنی یعنی؛ ۱-توانایی کنترل ماهرانه حرکت های بدن و ۲-استفاده ماهرانه از اشیا

افرادی که هوش بدنی بالایی دارند، علاقمند به انجام کارهایی هستند که بدن و به خصوص دست آنها را درگیر می کند. مثل رشته های ورزشی، کارهای فنی و مکانیکی، صنایع دستی، هنرهای ظریف و… .

هوش موسیقیایی:

حساس بودن نسبت به زیر و بم آهنگ، ریتم و تن صدا

هوش موسیقیایی مستلزم داشتن توانایی بالا در شنیدن و درک سازماندهی آهنگهای موزون است،بسیاری بر این عقیده اند که هوش موسیقیایی با هوش ریاضی رابطه دارد ولی گاردنر اظهار کرده که این دیدگاه تاثیر هیجانها را بر موسیقی نادیده گرفت.
هوش بین فردی:

توانایی درک دیگران و تعامل موثر با آنها

هوشی که به تنظیم روابط با دیگران مربوط است، همدلی کردن، برقراری ارتباطات شفاف، فهم احساسات افراد دیگر، توانایی برقراری ارتباط حسی با کسان دیگر از مظاهر این هوش است. افراد دارای هوش بالای میان فردی می‌توانند به راحتی اعتماد دیگران را جلب کنند، به دیگران الهام بدهند، حلال مشکلات باشند و به اصطلاح رگ خواب افراد دیگر را خوب می‌دانند. برای درک هوش میان فردی ببینید می‌توانید با اقشار مختلف مردم ارتباط برقرار کنید. مشاغلی مانند مشاوره، مدیریت، معلمی، روابط عمومی، پزشکی، مددکاری اجتماعی، فروشندگی و بازاریابی هوش میان‌فردی بالایی می‌طلبند.

هیچ انسانی از بدو تولد و بدون آموختن، نمی تواند روابط بین فردی موثر برقرار کند. این آموختن مادام العمر است و تا زمانی که انسان زنده است ادامه دارد. تداوم حیات و اجتماع منوط به افزایش کیفیت روابط بین فردی است.
هوش درون فردی:

توانایی فهم خود

هوش درون فردی را به توانایی انسان در شناخت و درک عمیق از حالات، احساسات و افکار خودش تعبیر می شود. به این ترتیب کسانی که دارای هوش درون فردی بالا هستند، نسبت به درون و آنچه در دل دارند، آگاهی زیادی دارند. شاید شنیده باشید که بسیاری از مردم در مورد خودشان معتقدند که هنوز شناخت کافی از خود ندارند و گاه از آنچه بروز می دهند، خود نیز شگفت زده می شوند. اما افراد با هوش درون فردی بالا نسبت به خلقیات، رفتار و احساسات خود شناخت کافی و درک عمیقی دارند. به عبارتی خودشناسی آنها در حد بالایی است.
هوش طبیعی:

مشاهده الگوهای طبیعت و فهم نظام های طبیعی و مصنوعی ساخت انسان

این نوع هوش را بعدا گاردنر معرفی کرد ولی در جمع هفت هوش نظریه‌ی هوش چندگانه قرار نگرفته است.

گاردنر معتقد است که این نوع هوش حتی قابل تعمیم از طبیعت به ساخته های دست بشر هم هست.

توانایی فهم نماد های طبیعی و احترام و حساسیت نسبت به “شش ت ی آفرینش” که به ما امکان ادامه زندگی می دهد.

– توانایی تشخیص و طبقه بندی و تمایز انواع گوناگون پدیده های طبیعی همانند: گیاهان ،جانوران ، سنگ ها، ابر ها ،صخره ها

توانایی حساسیت و شناخت طبیعت ،

تشخیص وطبقه بندی گونه های گیاهی،

توجه به طبیعت،

و…
هوش وجودی:

ظرفیت مطرح کردن سوالات وجودی

توجه به مسایل غایی معنا بخشیدن  به زندگی و مرگ ، سرنوشت نهان ،جهان مادی و معنوی تجربیات عمیق عشق به دیگری . تلاش دیرینه بشریت برای فهم سوالات غایی مثل من کیستم ،معنای کلی زندگی  چیست ،هدف از آفرینش شیطان چه بوده است که در بخشی از کارهای خلاقانه هنرمندان ،نویسندگان و دانشمندان و فلاسفه وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *