مبانی نظری خلاقیت سازمانی(فصل دوم پایان نامه-ادبیات نظری):خلاقيت همواره مفهومي اسرارآميز، وسيع و بسيار پيچيده بوده است. خلاقيت را شايد بتوان برترين سطح يادگيري بشر، بالاترين توانمندي تفكر و محصول نهايي ذهن و انديشه انسان دانست. اما صرف نظر از اين باور قديمي كه خلاقيت را ناشي از نيرويي اسطوره ايي و ماورايي مي پنداشت، در قلمرو علم روانشناسي و رفتارشناسي جديد نيز به دليل ابهام و پيچيدگي ماهيت خلاقيت، ميان روان شناسان و پژوهشگران ذهن و روان در تعريف و تبيين آن اختلاف نظرهاي زيادي وجود دارد. بر اين اساس تاكنون تعريف جامع و كاملي كه بتواند همه ابعاد و جنبه هاي آن را دربرگيرد، ارائه نشده است(سليماني، 1381).
محققيني همچون زو و شالي (2003)، شالي، زو و اولدهم (2004) و آمابايل(1996) خلاقيت را به عنوان توسعه و بسط عقايد، نتايج محصولات، راحلها و قضاوتهايي است كه: 1) تازه و بديع باشد و 2) با توجه به موقعيت، مناسب و مطلوب باشد تعريف كردهاند (وایت، 2005).
پاپاليا (1988)، خلاقيت را توانايي ديدن چيزها در يك نظر نو و غيرمعمولي، ديدن مشكلاتي كه هيچ كس ديگر، امكان تشخيص موجود بودن آنها را نميدهد و سپس ارائه رهيافتهاي جديد و غيرمعمولي و اثربخش ميداند (آقايي فيشاني، 1377).
بارزمن (1986)، خلاقيت را فرايند شناختي از بوجود آمدن يك ايده، مفهوم، كالا يا كشفي بديع ميداند (طالب بیدختی و انوری، 1383).
گيفورد، خلاقيت را با تفكر واگرا (دست يافتن به رهيافتهاي جديد براي حل مسائل)، در مقابل تفكر همگرا (دست يافتن به پاسخ صحيح) مترادف ميداند (آقايي فيشاني، 1377).
تفكر همگرا عبارتست از: «فرآيند بازآرايي يا دوباره سازي اطلاعات و نمادهاي كسب شده موجود در حافظه درازمدت».
تفكر واگرا عبارت است از: فرآيند تركيب و نوآرايي اطلاعات و نمادهايهاي كسب شده موجود در حافظه درازمدت» بنابراين خلاقيت يعني تفكر واگرا (سید عامری، 1381).
هنري پوانكاره، رياضيدان بزرگ فرانسوي (1948) ميگويدك «خلاقيت، يعني تشخيص، تميز، بصيرت، دريافت، درك و انتخاب» (سلطانی، 1382).
فرهنگ وبستر، خلاقيت را به عنوان «توانايي ايجاد بعضي چيزهاي جديد» تعريف ميكند (کا جوهن، 1989).
خلاقيت، بكارگيري توانايي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است (رضائیان، 1374).
از نظر استيفن پي رابينز، «خلاقيت به معناي توانايي تركيب ايدهها در يك روش منحصر به فرد يا ايجاد پيوستگي بين ايدههاست» (رابینز، 1373).
بعضي از تعريف ها، ويژگيهاي شخصيتي افراد را محور قرار داده و بعضي ديگر بر اساس فرايند خلاقيت و تعريفهاي ديگر برحسب محصول خلاق به خلاقيت نگريسته اند. از جمله افرادي كه برحسب شخصيت به خلاقيت مي نگرد گيلفورداست. او معتقد است خلاقيت مجموعه ايي از تواناييها و خصيصه هاست كه موجب تفكر خلاق مي شود. تعريفهاي ديگر مبتني بر فرايند خلاقيت است مانند تعريف مدنيك(1962) كه از نظر او خلاقيت عبارتست از: شكل دادن به عناصر متداعي به صورت تركيبات تازه كه با الزامات خاصي مطابق است و يا به شكلي مفيد واقع مي شود. عده زيادي به خلاقيت براساس محصول توجه مي نمايند. به طور مثال گيزلين(1954) معتقد است: خلاقيت ارائه كيفيت هاي تازه ايي از مفاهيم و معاني است و همچنين تايلور(1988) خلاقيت را شكل دادن تجربه ها در سازمان بندي هاي تازه مي داند(حسيني، 1381).
با وجود اينكه تا به حال ميليونها كلمه در مورد خلاقيت بيان گرديده است، ولي هنوز دانش و معلومات بشر درباره اين موضوع محدود است و پذيرفتن مشترك كه همه صاحبنظران در آن اتفاق نظر داشته باشند، يكي از ضروريات است (سالوندی، 1982).
پاول تورنس(1998) كسي كه در سرتاسر جهان از او به عنوان «پدر خلاقيت» ياد مي كنند و نزديك به 60 سال از عمر خويش را صرف تحقيقات در مورد خلاقيت نمود، تعابير زيبايي از خلاقيت دارد كه بعضي از آنها جهت دريافت بهتر از مفهوم خلاقيت ذيلا ً مي آيد.
خلاقيت عبارت از عميق تر كندن است.
خلاقيت دوباره نگاه كردن است.
خلاقيت وارد آبهاي گود شدن است.
خلاقيت وصل كردن دو شاخه به پريز خورشيد است.
خلاقيت دست دادن با آينده است.
خلاقيت خارج شدن از پشت دربهاي بسته است (شاگنسي، 1998).
در ادامه تعدادي از تعاريف مختلف خلاقيت ارائه شده است كه هر كدام با تاكيد بر جنبه ايي خاص به آن پرداخته اند.
– ادواردز(1989) مي گويد: «خلاقيت ميزان ايده هاي جديد يا كاربردي است كه فرد براي فعاليت هاي كاري ارائه مي دهد»(جالان، 1995).
– تورنس(1981) معتقد است: «خلاقيت فرايند حساس شدن نسبت به مشكلات، كمبودها، حلقه هاي اتصال گمشده، ناهماهنگي ها و جستجو براي يافتن راه حل مي باشد»(گيلمارتين، 1999).
– امابيل(1988) خلاقيت را توليد ايده هاي جديد و سودمند مي داند(ترني، 1999).
دانلود :
مبانی نظری خلاقیت سازمانی(فصل دوم پایان نامه-ادبیات نظری)
محصولات مکمل:
پرسشنامه استاندارد بررسی میزان خلاقیت در سازمان کارآفرین جفری و بارون(۱۹۹۰)
پرسشنامه استاندارد خلاقیت و نوآوری در سازمان