پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانی شغلی دیمیتریاس و همکاران(2007)

پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانی شغلی توسط دیمیتریاس و همکاران در سال 2007 طراحی شد و دارای 15 سوال در 3 بعد می باشد.

تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :

توانمند سازی در یک تعریف کلی و عام، به معنای بسط و گسترش حق انسان در آزادی و آزادی عمل و افزایش ظرفیت های انسانی است.

 این تعریف به معنای افزایش میزان اختیار و اقتدار فرد برای انتخاب منابع و اعمال نظر در تصمیماتی است که زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهند. وقتی افراد از حق انتخاب واقعی برخوردار باشند، تسلط و کنترل بیشتری بر شرایط حاکم برزندگی خود خواهند داشت. از طرفی حق انتخاب فقرا و محرومان جامعه محدود بوده است که عدم برخورداری از مال و مکنت و نیز عجز و ناتوانی در چانه زنی با نهاد های زسمی و غیر رسمی برای تحلیل خواسته ها و شرایط مورد نظر خود، از مهم ترین علل آن به شمار می رود. فقدان قدرت یا ضعف و ناتوانی افراد فقیر ریشه در ماهیت روابط  نهادی یا رسمی است.

توانمندسازی افراد به‌معنی تشویق افراد برای مشارکت بیشتر در تصمیم‌گیری‌هایی است که بر فعالیت آنها مؤثر است؛ یعنی فضایی برای افراد فراهم شود تا بتوانند ایده‌های خوبی را بیافرینند و آنها را به‌عمل تبدیل کنند. توانمندسازی، عنصر حیاتی کسب و کار در دنیای نوین است. اهدافی مانند نزدیک‌تر شدن بیشتر به مشتری، بهبود خدمات پس از فروش، ارائه مداوم نوآوری، افزایش بهره‌وری و در دست گرفتن میدان رقابت برای سازمان‌هایی به‌دست خواهد آمد که راه‌های جدیدی برای توانمند ساختن افرادشان یافته‌اند.

اصطلاح توانمندسازی از دهه1980م به بعد، رواج بیشتری یافته است. در چند سال گذشته در بسیاری از کتاب‌ها و مقالات به مفهوم توانمند شدن اشاره گشته و به‌کاربردن این اصطلاح برای هر چیزی از تشکیل گروه تا سازمان‌های غیرمتمرکز معمول شده است. توانمند شدن در رشته‌های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و دین‌شناسی ریشه‌هایی دارد که به دهه‌های گذشته حتی قرن‌های گذشته برمی‌گردد.

تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه

در این پژوهش منظور از  توانمندسازی روانی نمره­اي است كه کارکنان به سوالات 15 گویه ای پرسشنامة توانمندسازی روانی می­دهند .

مولفه های پرسشنامه :

مولفه های پرسشنامه

  سوالات
شایستگی درک شده

1 تا 5

درونی سازی هدف

6 تا10
کنترل درک شده

11 تا15

دانلود:
پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانی شغلی دیمیتریاس و همکاران(2007)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *