دانلود ترجمه مقاله مدیریت دانش، شیوه تصمیم گیری و عملکرد سازمانی – الزویر ۲۰۱۷:این مقاله به بررسی توانمندسازهای مدیریت دانش، فرآیندهای خلق دانش، برآمدها و نتایج سازمانی و نظریههای تصمیمگیری میپردازد، کارهای تجربی را مرور میکند و گزارههای قابل تست و آزمون ارائه میدهد. هدف اصلی و دوبعدی مدیریت دانش یک رویکرد شناختمحور است که بر اساس این رویکرد، هر چیزی که در موقع نیاز بتوان رمزگذاری، ساختاربندی، نگهداری و بازیابی کرد، دانش تعریف میشود. در حالی که رویکرد فنمحور در پردازش دانش بر نقش اطلاعات نوین و فناوری ارتباطی تأکید دارد (Ekbia & Hara, 2008). دانش با مفاهیم به ظاهر مخالف و متناقضس مانند جسم و ذهن، استقراء و قیاس، کلان و ریز، آشوب و نظم، صریح و ضمنی شکل گرفته است (Nonaka & Nishiguchi, 2001).
عنوان فارسی مقاله: |
مدیریت دانش، شیوه تصمیم گیری و عملکرد سازمانی |
عنوان انگلیسی مقاله: | |
سال انتشار میلادی: | 2017 |
نشریه: |
الزویر مجله نوآوری و دانش – Journal of Innovation & Knowledge |
کلمات کلیدی فارسی: | تصمیمگیری شهودی, تصمیمگیری منطقی, خلق دانش, مدیریت دانش, مدیریت عملکرد, |
کلمات کلیدی انگلیسی: |
Knowledge management – Intuitive decision-making – Rational decision-making – Knowledge creation – Organizational performance
|
تعداد صفحات ترجمه شده: | ۲۷ صفحه (شامل ۵ صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت ۱۴ B Nazanin |
نویسندگان: |
Abubakar Mohammed Abubakar، Hamzah Elrehail، Maher Ahmad Alatailat، Alev Elc¸i
|
موضوع: | عملکرد سازمانی, مدیریت, مدیریت کسب و کار, مدیریت دانش, |
دسته بندی رشته: | مدیریت |
فرمت فایل انگلیسی: | 15 صفحه با فرمت pdf |
فرمت فایل ترجمه شده: | Word |
کیفیت ترجمه: | عالی |
نوع مقاله: | isi |
تعداد رفرنس: | دانلود ترجمه مقاله عملکرد سازمانی |
مقاله انگلیسی+ترجمه فارسی
فهرست مقالات
چکیده
مقدمه
بیان مسئله
نقش مقاله
نمای کلی مطالعات قبلی
فرآیندها و توانمندسازهای مدیریت دانش
سبک تصمیمگیری
سبک تصمیمگیری منطقی
عملکرد فردی و سازمانی
گزارهها
یادگیری، فرآیند خلق دانش و عملکرد
فرآیند خلق دانش و عملکرد
سبک تصمیمگیری منطقی، فرآیند خلق دانش و عملکرد
سبک تصمیم گیری شهودی، فرآیند خلق دانش و عملکرد
بحث و جهت پژوهشهای آتی
چکیده
ترکیب و پیوند آثاری که در مورد انقلاب صنعتی چهارم وجود دارد، نشان میدهد که مدیریت دانش و استراتژیهای تصمیمگیری در سازمانها، جایگاهی ویژه دارند. این مقاله، به این نیاز میپردازد و با مرور و بررسی آثار موجود در مورد مدیریت، چارچوبی را برای مدیریت دانش و سبک تصمیمگیری ایجاد میکند. این پژوهش، چارچوبی را ارائه میدهد که از رابطه بین عواملی که بر مدیریت دانش تأثیر دارند (همکاری سازمانی، مهارتهای Tشکل، یادگیری و پشتیبانی فناوری اطلاعات (IT)) و عملکرد سازمانی و اثر تعدیلکننده فرآیند خلق دانش پشتیبانی میکند. این مقاله نشان میدهد که سبک تصمیم گیری (شهودی و/یا منطقی)، رابطه بین فرآیند خلق دانش و عملکرد سازمانی را تعدیل میکند. به منظور افزایش درک مخاطب از فضا و زمینه کسب و کار، مجموعهای از گزارههایی که یک دستور العمل تحقیقاتی تجربی ارائه میدهد و رابطه بین متغیرهای کانونی را بیان میکند، در این مقاله ارائه میگردد.
Abstract
A synthesis of existing Industry 4.0 literature depicts that knowledge management and decision making strategies are crucial factors for organizations. This article highlights the need and develops a framework for knowledge management and decision-making style by reviewing existing management literature. This research proposes a framework that supports the relationship between knowledge management enabling factors (i.e., organizational member’s collaboration, T-shaped skills, learning and IT-support) and organizational performance, and the mediating effect of knowledge creation process. The article also propose that decision-making style (i.e., intuitive and/or rational) will moderate the relationship between knowledge creation process and organizational performance. A set of propositions that represent an empirically-driven research agenda, and also describe the relationships between the focal variables are presented to enhance audience’s understanding within a business context.
نمونه ترجمه مقاله:دانلود ترجمه مقاله عملکرد سازمانی
مقدمه
مدیران برای رسیدن به اهداف و آرمانهایی که برای سازمان در نظر گرفته شده است، مسئولیت رهبری سازمانهای خود را بر عهده میگیرد. این کار فقط مستلزم تطبیقپذیری و شجاعت نیست بلکه به مدیریت دانش و تصمیمگیری درست نیز نیاز دارد. واژه «دانش» از دیدگاههای مختلفی بررسی و تعریف شده است. Davenport و Prusak (1998) اذعان داشتند که دانش، مخلوطی از اطلاعات متنی، تجربه دارای قالب و چارچوب مشخص، تجربه متخصص و ارزشی است که نوآوری و تجربه بکر و نو را به ارمغان میآورد. همچنین دانش، به فرهنگ سازمانی، مهارتها، شهرت، شهود و نظریه کدبندیشدهای اطلاق میگردد که بر رفتار و اندیشه تأثیر میگذارد (Hall& Andriani, 2003).
Nonaka (1991) بر اساس سهولت کدگذاری و انتقال دانش موجود، دانش را در دو دسته دانش «ضمنی یا تلویحی» و دانش «روشن یا صریح» طبقهبندی کرد. دانش صریح را به راحتی میتوان کدگذاری و منتقل کرد در حالی که دانش ضمنی تا اعماق سیستم موجود در سازمان، ریشه دوانیده است. دانش در قالب غیرفعال، بیفایده است ولی وقتی با استفاده از فرآیندهای خلاقانه برای استفاده، جایگزینی و اشتراک گذاری، فعال گردد میتواند عملکرد برجستهای از خود به نمایش بگذارد. از این حیث، مدیریت دانش، در واقع فرآیند فعالسازی دانش منفعل، در جهت منافع سازمانها و رسیدن به مزیت رقابتی است (Duffy, 2000; Van Buren, 1999).
مدیریت دانش، رویکردی دقیق نسبت به بهینهسازی اقتصاد دانش یک شرکت محسوب میگردد و شامل عناصری نظیر شیوههای منابع انسانی، فناوری، فرهنگ و ساختارهای سازمانی میباشد (Du Plessis, 2007). چندین مدل مدیریت دانش نشان میدهد که چارچوب مدیریت دانش باید مشتمل بر توانمندسازها و فرآیندهای مدیریت دانش باشد. چارچوب مدیریت دانش باید یک عملیات و زیرساختهای دانش را درک کند تا بتواند از عملیات سازمان پشتیبانی کند. از نظر Lee و Choi (2003)، توانمندسازهای مدیریت دانش، سازوکارهایی هستند که به منظور استفاده از دانش سازگار، توسط سازمانها بکار گرفته میشوند.
عملکرد سازمانی در حالت ساده خود، در واقع تحقق اهداف سازمانی است. اینکه سازمان اهداف قابل اندازه گیری داشته باشد، اهمیت دارد. این موضوع بخش لاینفکی از تعهد کارکنان نسبت به سازمان محسوب میشود. مزایای مالی، سودآوری و یادگیری سازمانی، مواردی هستند که میتوان برای ارزیابی عملکرد سازمانی از آنها استفاده کرد. مسئولیت رسیدن به کارایی درون یک سازمان، مستقیما بر دوش رهبری آن سازمان است چون رهبری سازمان است که باید تصمیمگیری کند، راهبردها را تعیین کند و آنها را اجرا کند و همین کارهاست که منجر به رسیدن به اهداف و آرمانهای سازمان میشود.