نقش هوش معنوی در مدیریت
نقش هوش معنوی در مدیریت:امروزه روانشناسان بر این باورند که هوش معنوی ما را قادر می سازد همه چیز را آنطور که هستند ببینیم. این هوش همان هوشی است که رهبران مشهور و محبوب جهان را هدایت کرده است. رهبران معنوی با داشتن این هوش می توانند بزرگترین فشارها را تحمل کنند موفقیت نهایی یک سازمان بزرگ به هوش معنوی مدیران و کارکنان آن بستگی دارد هر چند که هوش عقلانی و هوش عاطفی نیز تا حدی این موفقیت را تضمین می کند. آنها معتقدند تشویق معنویت در محیط کار می تواند منجر به افزایش خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تکامل شخصی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی، اخلاق و وجدان کاری، انگیزش، عملکرد و بهره وری بالا شود. یک مدیر معنوی قادر می شود طوری سازمان خود را به موفقیت برساند که همه مشتریان، کارکنان و افراد جامعه از آن منتفع شوند.
مدیرانی که دیدگاه معنوی دارند، نسبت به تغییر، پذیراتر و به دنبال هدف و معنا برای سازمان خود هستند. اهمیت اتصال به یک کل بزرگتر را می فهمند، ادراک و بیانی فردی از معنویت خود دارند. این افراد از ذهنیت وفور برخوردارند یعنی باور دارند که منابع کافی برای همه وجود دارد و نیاز به رقابت نیست.
تاثیر فوق العاده هوش معنوی بر متغیرهای مهم مدیریت همچون رهبری، انگیزش، خودکنترلی، قابلیت تغییر، ارتباطات، عملکرد و … و نیز ارتباطش با دیگر انواع هوش سبب می شود معنویت و هوش معنوی به یک موضوع مهم در حوزه مدیریت و سازمان تبدیل شود.
در این راستا جهت کسب اطلاعات بیشتر پیشنهاد میشود که ادبیات نظری هوش معنوی که به صورت فایل ورد است را دانلود بفرمایید
ویژگی های یک مدیر معنوی :
مدیر معنوی بر توسعه فردی، تصمیم گیری مشترک، و کمک به خودشکوفایی تاکید دارد
پرسشنامه استاندارد هوش معنوی کینگ (SISRI-24)( به نقل از رضایی، ۱۳۹۳).
مدیر معنوی در برخورد با موقعیت ها به جای مداخله در امور، به ایجاد بصیرت می پردازد؛ به جای کنترل، اعتماد می کند و به جای مطرح کردن خود، فروتنی نشان می دهد.
مدیر معنوی بر ارزش های اخلاقی مثل صداقت، درستی، آزادی و عدالت تاکید دارد.
مدیر معنوی اجازه نمی دهد مقام و موقعیت ذهن او را درگیر سازد، زیرا ذهن همواره با این تهدید روبرو است که توسط موقعیت ها و حاشیه های به ظاهر مهم به گروگان گرفته شود.مدیر معنوی به جای هدایت شدن توسط موقعیت، خودش موقعیت را خلق و هدایت می کند.
مدیرانی که دیدگاه معنوی دارند، نسبت به تغییر، پذیراتر و به دنبال هدف و معنا برای سازمان خود هستند.
تشویق معنویت در محیط کار میتواند منجر به افزایش خلاقیت، افزایش صداقت و اعتماد، افزایش حس تکامل شخصی، افزایش تعهد سازمانی و بهبود نگرشهای شغلی کارکنان همچون افزایش رضایت شغلی، مشارکت شغلی، و نیز کاهش نیات ترک محیط کار، افزایش اخلاق و وجدان کاری، انگیزش بیشتر، و نیز عملکرد و بهرهوری بالاتر شود.
هوش معنوی و معنویت در محیط کار میتوانند در ارتقاء سطح رهبری سازمان نیز بهکار برده شوند. رهبرانی که در برخورد با موقعیتها بجای مداخله در امور، به ایجاد بصیرت بپردازند، بجای کنترل اعتماد کنند.به جای اعمال محدودیت استقلال بدهند، بجای اقدام تصویرسازی کنند. و به جای مطرح کردن خود، فروتنی نشان دهند. چنین رهبرانی را رهبران معنوی مینامند که دوستداشتنی، مهربان، بخشنده، آرام، صادق، سخاوتمند، باثبات، و الهامبخش باشند.
بهره هوشی پیشنیاز رسیدن به پستهای مدیریتی است و هوش عاطفی نیز پیشنیاز موفقیت سازمانی است. با اینحال هوش عاطفی بالا نیز موفقیت فوقالعاده سازمان را تضمین نمیکند.
جهت اطلاعات بیشر در مورد هوش هیجانی به شما توصیه می شود که ادبیات نظری هوش معنوی را دانلود بفرمایید
دانلود ادبیات نظری هوش معنوی