ادبیات نظری نگرش شغلی
ادبیات نظری نگرش شغلی:مدیریت، براي نگرشهاي کارکنان اهمیت زیادي قائل است. نگرشهاي کارکنان با رفتارهایی که براي سازمان حساسیت دارد، ارتباط دارد. بهطورکلی، کارکنان، مجموعهاي از نگرشهاي باثبات و شناختنی نسبت به محیط کار خوددارند که بعضی از آنها عبارتاند از: پرداختها، شرایط محیط کار، شرح وظایف شغل و …(نافی، 2014). تقسیمبنديهاي متعددي درباره نگرش شغلی و سازمانی صورت گرفته و مدلهایی متناسب با این تقسیمبنديها عرضهشده است؛ مثلاً تقسیمبندي سهگانه، نگرش شغلی و سازمانی کارکنان را متأثر از 3 عامل اصلی میداند:
الف) عوامل مادی: افزایش حقوق، افزایش مزایاي جانبی و افزایش امکانات رفاهی؛
ب) عوامل فرهنگی: کسب اطلاعات درباره شرح وظایف خود، امکان افزایش معلومات و ارتقاي تحصیلی؛
ج) عوامل مربوط به محیط کار: امنیت شغلی، نداشتن دلهره، مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها و همکاري با دیگر کارکنان (به نقل از عظیمی و همکاران،1390).
تقسیمبندي چهارگانه دیگری نیز، نگرش شغلی و سازمانی کارکنان را متأثر از 4 عامل اصلی میداند:
الف- عوامل سازمانی؛
ب – عوامل محیطی؛
ج- ماهیت کار؛
د – عوامل فردي.
برخی دیگر از تقسیمبنديها، با کنار گذاشتن تقسیمبنديهاي کلی، دامنه گستردهاي را در نظر گرفته و همانند ترز تقسیمبندي بیست و دوگانه را عرضه کرده است. ترز از دیدگاه روانشناختی، عواملی را که میتواند به محیطهاي کاري و سازمانی معنا ببخشد و آنها را مطلوب کند، شناخته و راههاي عملی ساختن این عوامل را در نظریهای با عنوان جستوجوی معنا در محیط کار تبیین کرده است (نافی، 2014). مدل نگرش شغلی عظیمی و همکاران (1390) با تلفیق تقسیمبندي چهارگانه و تقسیمبندي بیست و دوگانه، تقسیمبندي چهارگانه را متناسب با نوع سازمانهاي دولتی ایران در 11 عامل اساسی و تحت مدل فراگیري عرضه کرده است. بر اساس این مدل، عوامل مؤثر بر نگرش شغلی و سازمانی در سازمانهاي دولتی، متأثر از 4 عامل اساسی (الف- نیروي انسانی پیرامون، ب- ماهیت شغل و سازمان، ج- عوامل سازمانی و محیطی، و د- عوامل فردي) است. که سه مورد اول بهمثابه متغیرهاي مستقل و عوامل فردي بهمثابه متغیرهاي تعدیلکننده در نگرش شغلی و سازمانی تأثیر میگذارند. البته هرکدام از عوامل فوق در زیرمجموعه خود از چندین عامل تشکیل میشود.
ادبیات نظری نگرش شغلی