مقدمه
توانمندسازي جامعه، يك فرآيند پويا و فراگیر است. هدف عمده فرآيند توانمندسازي، ايجاد تغييرات مناسب در كليه ابعاد و جوانب زندگي افراد، خانوادهها، گروهها و اقشار اجتماعي مي باشد.در واقع ميتوان به جرات گفت كه يكي از پيش شرطهاي محوري در شكلگيري و تكامل فرآيندهاي توسعه پايدار، وجود سياستها، برنامه ها، و مداخلات چند بعدي در جهت توانمندسازي افراد، گروهها و جوامع به منظور مشاركت فعال آنها در تحقق بخشيدن به اهداف دراز مدت و ميان مدت توسعه همهجانبه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است.
تعريف توانمندسازی
تعاريف متعدد و گوناگونی از توانمندسازی ارائه ميشود که هرکدام دارای يک جهتگيری معين با يک ديدگاه و حتی يک ايدئولوژی مشخص است. البته برای توانمندسازی تعريف دقيق علمی با مرزهای مشخص وجود ندارد؛ اما می توان در یک تعریف جامع توانمندسازی را اینگونه تعریف کرد:
توانمندسازی فرایندی است پویا و خودجوش از متن بافت فرهنگی – اجتماعی یک جامعه که به افراد افزایش قدرت و توانایی می دهد تا بتوانند برای بهبود وضعیت زندگی خویش اقدام نمایند.
در تعریف بالا باید به کلمات کلیدی : فرایند؛ پویا؛ بافت اجتماعی فرهنگی؛ مشارکت افراد توجه کرد. در این فرایند افرادکلیدی و رهبران سیاسی عقیدتی نقش مهمی بازی می کنند و باید دانست که مهارتهایی از قبیل سازماندهی اجتماعی و توسعه اجتماعی بسیار کلیدی هستند.
رويکرد اصيل و حقيقی توانمندسازی از پایین به بالا شکل ميگيرد. در اين فرآيند شيوههای متعددی از تعامل اجتماعی ممکن است وجود داشته باشد. ارتباطات، مشاوره، بحث و مناقشه، آموزش و اطلاعرساني، محاوره، انتقاد از خود، برخوردهای نظری و فکری، و يا ستيز و تضاد اجتماعی كه به صورت سازماندهی مردمی نمايان ميشود و همچنين اعمال شيوههای قهرآميز از قبيل تظاهرات، درگيری و منازعه از مهمترين شيوههاي تعامل و ستيز اجتماعي در اين فرآیند مشاهده ميشود.پس می توان توانمندسازی را هم یک برنامه ، هم یک سیستم کیفی ، هم یک استراتژی پژوهشی و هم نتیجه یک کار دانست.
عناصر اصلی توانمند سازی:
- دسترسی به اطلاعات
- پذيرفته شدن و مشارکت
- مسئوليت پذيری
- ظرفيت سازمانی
سطوح توانمندسازی:
1-توانمندسازی فردی که چهار جنبه عمده دارد :
الف : ايجاد و توسعه وجدان انتقادی (تفکر انتقادی)
ب: کاهش خود عيب جویی
ج : به عهده گرفتن مسئوليت شخصی برای آينده
د: توسعه خود کارآیی
2- سطح توانمند سازی بین فردی:
توانایی و ظرفیت تاثیر گذاشتن بر دیگران و تعاملات بین فردی در این سطح توانمندی تعریف می شود.
3- سطح سیاسی: با توجه به روند از پایین به بالا یعنی انتقال و تغییر قدرت دربین گروهها و تعمیم یک اقدام به کل
اصول کليدی توانمندسازی افراد و جوامع
1- فرصتهای اقتصادی
2- توسعه اجتماعی پايدار
3- مشارکت های مبتنی بر جامعه
4- دورنمای استراتژيک برای تغيير
مدلهاي عمده در برنامهريزي طرحهاي توانمندسازي
مدلهای متعددی برای طراحی و اجرای برنامههای توانمندسازی وجود دارد و با توجه به تجارب جهانی در زمينه برنامهها و فعاليتهای توانمندسازی چهار مدل عمده در اين زمينه وجود دارد که عبارتند از:
1- مدل عمومی
2- مدل پاسخگويی اجتماعی
3- مدل ايجاد ائتلاف
4- مدل همکاری اجتماعی
1- مدل عمومی توانمندسازی
در اين مدل چهارگام و يا مرحله وجود دارد که به شرح زير عنوان ميشوند:
1- ايجاد ارتباطات (تماسهای) ورودی
2- روشن کردن نقشها و نشان دادن تعهد
3- تدوین اهداف و طرحهای عملياتی
4- اقدام مشارکتی و به دست آوردن نتايج
5- پايش نتايج، اصلاح اقدامات
6- ارزشيابی، انتشار نتايج و ارتقای پايداری فعاليتها
2- مدل پاسخگوی اجتماعی
در مدل فوق، جوامع گيرنده و فراهمکننده قبلا ايجاد شده و آمادگی اقدام در زمينه توانمندسازی را دارند.
3- مدل ايجاد ائتلاف
در اين مدل گروههای گيرنده و فراهمکننده هنوز تاسيس نشده و به دو مدل فرعی زير تقسيم میشود:
مراحل مدل فرعی الف :
1- رهبری
2- عضوگيری ( يارگيری )
3- برنامهريزی مبتنی بر همکاری و مشارکت
4- اقدام مشارکتی و مبتنی بر همکاری
5- ارتقاي پایدار فعاليتها
مراحل مدل فرعی ب :
1- ورود به جامعه
2- نيازسنجی ( شناسایی نيازها )
3- سازماندهی اجتماعی
4- برنامه ريزی و اقدام
5- پايش و تجديد نظر
6- پايداری
4- مدل همکاری اجتماعی
در اين مدل جوامع و يا گروههای گيرنده وجود دارد اما بدون داشتن روابطی با گروههای ارائهکننده. اين مدل هم به دو مدل فرعی تقسيم میشود که به شرح ذيل است:
مراحل مدل الف :
1- ايجاد ائتلاف
2- طرح سئوالات عمومی
3- تدوين اهداف
4- تعيين روشها و استراتژيهای عملياتی و اقدام
5- بررسی نتایج
6- تایيد و انتشار
مراحل مدل ب :
1- ايجاد تيم
2- ارزيابی نيازها
3- همکاری
4- ارزشيابی و پايداری