تعاریف چابکی و ابعاد آن

مروری بر چابکی :شرایط صنعتی در 15 تا 20 سال گذشته به طور اساسی تغییر کرده است. در این دوره، تکنولوژی، شرایط بازار و خواسته های مشتری با سرعت و درجهت های مختلف تغییر پیدا کرده درحالی که این تغییرات سابقاً کمتر موردتوجه بوده است.

تعاریفی از چابکی

واژه‌ چابك در فرهنگ لغت، به معنای حركت سریع، چالاك، فعال و چابكی، توانایی حركت به صورت سریع و آسان، و قادر بودن به تفكر به صورت سریع و با یك روش هوشمندانه است.

ریشه و زادگاه چابكی، ناشی از تولید چابك است و تولید چابك مفهومی است كه طی سالهای اخیر عمومیت یافته و به عنوان استراتژی موفق توسط تولیدكنندگانی كه خودشان را برای افزایش عملكرد قابل ملاحظه‌ای آماده می‌كنند، پذیرفته شده است.

در چنین محیطی، هر سازمانی باید توان تولید همزمان محصولات متفاوت و با طول عمر كوتاه، طراحی مجدد محصولات، تغییر روش‌های تولید، و توان واکنش كارآمد به تغییرات را داشته باشد. در صورت داشتن چنین توانمندی‌هایی، به آن بنگاه تولیدی، سازمان چابک اطلاق خواهد شد.

تعریفهای زیادی برای چابكی ارائه شده است اما هیچ یك مخالف با یكدیگر نبوده یكدیگر را نقض نمی‌كنند. عموما این تعریفها، ایده سرعت و تغییر در محیط كسب وكار را نشان می دهند.

با توجه به جدید بودن بحث چابکی، تعریف جامعی ‌که مورد تائید همگان باشد وجود ندارد. به باور شریفی و ژانگ(1999) چابكی به معنای توانایی هر سازمانی برای حسگری، ادراك و پیش بینی تغییرات موجود در محیط كاری است.

چنین سازمانی باید بتواند تغییرات محیطی را تشخیص داده، به آنها به عنوان عوامل رشد و شكوفایی بنگرد. آنها در جایی دیگر چابكی را توانایی فائق آمدن بر چالشهای غیرمنتظره برای رویارویی با تهدیدهای بی‌سابقة محیط كاری و كسب مزیت و سود از تغییرات به عنوان فرصتهای رشد و پیشرفت تعریف می‌كنند. برایان ماسكل(2001) چابكی را توانایی رونق و شكوفایی در محیط دارای تغییر مداوم و غیرقابل پیش بینی تعریف می‌كند.

از این بابت، سازمانها نباید از تغییرات محیط كاری خود هراس داشته، از آنها دوری كنند؛ بلكه باید تغییر را فرصتی برای كسب مزیت رقابتی در محیط بازار تصور كنند. ورنادات(1999) معتقد است:

چابكی را می‌توان به صورت همراستایی نزدیك سازمان با نیازهای متغیركاری در جهت كسب مزیت رقابتی تعریف كرد. در چنین سازمانی، ‌هدفهای كاركنان با هدفهای سازمان در یك راستا قرار داشته و این دو توأم با یكدیگر درصدد هستند تا به نیازهای متغیر مشتریان پاسخ مناسبی بدهند.

ابعاد چابکی

بنگاهها پدیده های پیچیده ای هستند که باید به صورت سیستماتیک دیده شوند و چابکی نیز مفهومی پیچیده است که برای دستیابی به آن چهار بعد پیشنهاد شده است که می توان آنها را به صورت سیستماتیک در دید و بنگاه چابک را تعریف کرد.

ستاده (محصولات به عنوان راه حلی جامع جهت ارضا مشتری):

 توانایی برای ساخت محصول مشخص کننده یک قابلیت رقابتی نیست. کاهش هزینه ماشین آلات، دسترسی طراحان محصول به ابزارهای طراحی کامپیوتری قدرتمند، افزایش تجارت جهانی توزیع این محصولات را گسترده کرده و تولیدکنندگان به این جهت سوق داده شده اند که به ماورای محصول نگاه کنند و ترکیب متمایزی از محصول، اطلاعات، و خدمات بلندمدت را برای هر مشتری فراهم سازند. درواقع سازمانها باید به جای محصول، راه حلهایی برای مشکلات (مسایل) مشخص مشتریان ارائه کنند و روی ارزش دریافت شده مشتریان از محصول متمرکز باشد.

داده ها (همکاری جهت افزایش رقابت پذیری یا ایجاد سازمان مجازی):

 فراهم کردن راه حلی کامل برای هر مشتری مشخص با منابع یک کمپانی، به تنهایی قابل حصول نیست. این امر خصوصاً زمانی به حقیقت می پیوندد که کمپانی روی شایستگی اصلی خود متمرکز باشد.

بنابراین، همکاری جهت ایجاد راه حلی برای مشتریان ضروری به نظر می رسد. درواقع همکاری داخلی و خارجی، استراتژی های موردنظر هستند و هدف عرضه محصولات به بازار در حداقل زمان با اهرم کردن منابع ازطریق همکاری است و نائل شدن به این اهداف تنها با تشکیل سازمانهای مجازی و مشارکتهای سریع در ساخت قابل حصول خواهدبود.

عوامل تاثیرگذار خارجی (تغییر و عدم اطمینان):

 مشکل ترین فاکتوری که کمپانی ها با آن مواجه هستند تغییر سریع و بدون توقف است. عواملی مانند کاهش سیکل محصول، کاهش زمان ایجاد مفهوم تا زمان فروش، تسریع در نرخ توسعه تکنولوژی، افزایش جهانی سازی تجارت، افزایش تراکم ارتباطات الکترونیکی و افزایش رشد سریع جمعیت همه به فضای تغییر کمک می کنند. تغییرات خارجی تحمیل شده را نیز می توان در دو بخش ذیل درنظر گرفت:

– تغییرات اجتماعی در مقیاس کلان و تاریخی که تحت تــــاثیــر یک واحد تجاری قرار نمی گیرند؛
– تغییراتی که به وسیله کمپانی رقیب می توان بر یک واحد تجاری تحمیل کرد (به عنوان مثال بخش بندی محصول و ایجاد تشابهاتی در محصولات گران قیمت با تنوع زیاد که به وسیله رقبا تحمیل می شوند.

بنابراین، سازمانها باید برای بقا و پیشرفت در محیط تغییر و عدم اطمینان به گونه ای سازماندهی شوند که دارای ساختارهای سازمانی منعطف و نوآور باشند تا بتوانند تصمیم گیری سریع را ارتقا دهند.

تولیــــدکنندگـان چابک باید پرسنلی را که می توانند عدم اطمینان و تغییر را به رشد تبدیل کنند، حفظ کنند و به ایجاد سازمانهای کارآفرین بپردازند.

عملیات داخلی (اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات):

توانایی کمپانی درواکنش سریع تر نسبت بــه تغییرات، در مقایسه با رقبا را بیان می کند، که البته این کار با استفاده از انگیزش، کارآفرینی اشخاص و سازماندهی تیمهای سازگار دائمی انجام گرفته و درعین حال ساختــار سازمانی نیز دائماً شکل دهی مجدد می گردد. در جهان فردا افراد و اطلاعات تفکیک کننده های کلیدی خواهندبود. لذا چابکی عدم تمرکز اختیار و اهرمی کردن ارزش منابع انسانی و اطلاعاتی را دربرمی گیرد، چنین سازمـــانهـایی را سازمانهای مبتنی بر دانش می نامند.

این چهار بعد، اساس تعریف بنگاههای چابک هستند و چابکی عبارتی جامع است که در تمامی زمینه های بنگاه ازقبیل تولید، بازاریـابی، طراحی، سازماندهی و افراد نفوذ می کند. چابک ترکیبی از محصولات فیزیکی، خدمات و اطلاعات است که با تغییر نیازمندیهای مشتری تغییر می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *