1. مقدمه

این حقیقت که ظاهر چهره نامزد در انتخاب ها تأثیر گذار است و حتی به طور دقیق نتیجه انتخاب های سیاسی را پیش بینی می کند، توسط چندین مطالعه نشان داده شده است (به عنوان مثال Todorov et al., 2005). اکثر تحقیقات تأثیر زیبایی بر موفقیت انتخاب ها را بررسی می کنند (Berggren et al., 2010; Benjamin and Shapiro, 2009; Leigh and Susilo, 2009; Olivola and Todorov, 2010; Rosar et al., 2008). Berggren et al. (2010)، به عنوان مثال نشان می دهند که یک افزایش در اندازه گیری زیبایی آن­ها توسط یک انحراف استاندارد، اخذ رأی را به نفع نامزدی با 20 درصد امتیاز، افزایش می دهد. این یافته برای هر دو نامزد آقا و خانم صادق است و تحت تاثیر تحصیلات و حرفه آن ها قرار نمی گیرد. در حالی که انتظار می رفت یک رأی دهنده منطقی عقیده ای درباره مناسب بودن نامزد براساس ایده های سیاسی، سابقه، صلاحیت یا حداقل برنامه حزب سیاسی او داشته باشد، این واقعیت که زیبایی نقش مهمی ایفا می کند ممکن است غافلگیر کننده باشد. تاریخچه روانشناسی در تصمیم گیری توجه زیادی به چارچوب تصمیم گیری فرآیند دوگانه اختصاص می دهد، که براساس آن افراد ارزیابی های فوری، غیر بازتابی[1] و بدون تلاش برای ظاهر یک نامزد (سیستم ۱ مغز) را انجام می دهند و متعاقباً پیش داوری های احتمالی درست را با مشارکت آگاهانه در فرآیندهای آهسته و نیاز به تلاش زیاد سیستم 2 مغز پردازش می کنند (Todorov et al., 2005). قدرت تصمیمات فوری (سیستم ۱) می تواند پردازش اطلاعات بعدی را تحت تأثیر قرار دهد، که ممکن است (به اندازه کافی) برای بخشی از رأی دهندگان که اغلب بر برداشت های اولیه متکی هستند، تأثیر بگذارد (به عنوان مثال Bar et al., 2006; Willis and Todorov, 2006, Hall et al., 2009). با این حال، برخی، مانند وایت و همکاران[2] (۲۰۱۳)، سعی می کنند گزینش رأی دهندگان را با بیان این که آن ها بر جذابیت ها به عنوان یک نشانه برای اجتناب از انتخاب رهبرانی که از بیماری رنج می برند، توجیه کنند. برخی دیگر پیشنهاد می­کنند که رأی دهندگان ممکن است به سادگی از داوطلبان خوش قیافه خوششان بیاید، زیرا آن ها از تماشای نامزدها لذت می برند ((Berggren et al., 2010. همچنین ممکن است که جذابیت چهره با مجموعه­ای از رفتار ها مرتبط باشد، که برای شغل یا موقعیت مناسب هستند، اما گراهام و همکاران[3] (۲۰۱۷) ارتباط بین جاذبه چهره و عملکرد برتر را رد می کنند.

[1] unreflective

[2] White et al.

[3] Graham et al.