تئوری مدیریت خطا برای ازمایش چگونگی سازمان پروژه محور ترسیم شده است.که یک شکل از برنامه ی منسجم را به خود می گیرد وقادر است تا افکار بازدارنده ی خطای انجام شده را به یک یادگیری اگاهانه تیدیل کند و این یادگیری مسیری برای کوتاه کردن خطاهای عملی است.انسجام برنامه نیاز مند فراموش کردن روتین ها و عقاید موجود برای جای دادن اعمال مورد نیاز جهت پذیرفتن مدیریت خطاست.

در نتیجه به کار گیری یک فرهنگ مدیریت خطا انسجام برنامه قادر به ساخت یک اگاهی مشارکتی خواهد بود که یادگیری و ابتکار حمایتی را تغذیه میکند.یافته ها محتوای مورد نیاز را برای نمایش ارتباط تئوری مدیریت خطا فراهم می اورد و به مسائل امنیتی و کار دوباره در بروژه ای ساخت اشارهی موثر دارد و مکانیسمی را برای بوجود اوردن یادگیری از خطاها تامین میکند که میتواند با سازمان های ساخت بکار گرفته شود تا تولید پذیری و عملکرد پروژه های شان را بهبود بخشد.

---

Abstract

Error management theory is drawn upon to examine how a project-based organization, which took the form of a program alliance, was able to change its established error prevention mindset to one that enacted a learning mindfulness that provided an avenue to curtail its action errors. The program alliance was required to unlearn its existing routines and beliefs to accommodate the practices required to embrace error management.

As a result of establishing an error management culture the program alliance was able to create a collective mindfulness that nurtured learning and supported innovation. The findings provide a much-needed context to demonstrate the relevance of error management theory to effectively address rework and safety problems in construction projects. The robust theoretical underpinning that is grounded in practice and presented in this paper provides a mechanism to engender learning from errors, which can be utilized by construction organizations to improve the productivity and performance of their projects.

---

نمونه ترجمه مقاله:

1-مقدمه

یک شخص محتاط دشواری های اینده را پیش بینی میکند و برای انها اماده میشود.اما فردی که محتاط نیست کورکورانه پیش میرود و از عواقب ان رنج می برد.در ساخت،خطاها اثری منفی روی کیفیت و عملکرد ایمنی پروژه ها دارند.)لاو و همکاران.سال۲۰۰۴()وان برو گ و هنکاران در سال ۲۰۱۳)

برای مثال فقدان افراد متخصص و کیفیت بالا،اغلب از منحرف شدن از یک استاندارد یا پروتکل صورت میگیرد.در نتیجه این نیازمند کار بیشتری برای تضمین انطباق با استاندارد های معین است.وقتی چنین کارهای اضافی انجام میشود احتمال رویداد ایمنی افزایش می یابد.(لاو و همکاران.۲۰۱۵).روابط بین کیفیت و عملکرد ایمنی یک نمونه ی روش از این موضوع است.(حسین و عدنان۲۰۰۸،وان برگ ۲۰۱۳،لاو۲۰۱۵).

کار دوباره و رویداد های ایمنی موضوعاتی هستند که صنعت ساخت،دهه ها بدنبال انهاست،اما وجودشان محدودیت دارد.همکاری در زمینه ی موفقیت با خلاءتئوری روبه رو است  که میتواند برای پوشش این موضوعات مرتبط با کار دوباره و رویداد های ایمنی به کار رود.(لاو و همکاران).فرضیه ی مدیریت خطا ترسیم شد تا نشان دهد چگونه و چرا یک سازمان مبتنی بر پروژه شکل انسجام برنامه را به خود می گیرد تا قادر به کاهش خطا ها باشد.با انجام این کار این انسجام وظیفه ی نوسازی و و جوان سازی خودش را از طریق دگردیسی انجام‌می دهد و ان با فراموشی انجام می شود.این انسجام را قادر می سازد تا بطور همزمان کیفیت و عملکرد امنیت خود را بهبود بخشد.وشناختی را ارائه دهد که مردم بتوانند خزابشان را مدیریت کنند.این تحقیق زمینه ی مورد نیاز را برای نمایش ارتباط تئوری مدیرت خطا فراهم میکند و بطور موثری به مشکل کار دوباره و ایمنی کار ساخت اشاره میکند.این بینش ها و تجربیات از مطالعات موردی بدست می اید و فرصت یادگیری را به سازمانهایی می دهد که بدنبال بهبود کیفیت و عملکرد ایمنی پروژه هایشان هستند.

۲_مدیریت خطا

تعریف خطاها دسوار است.(وان داک و همکاران ۲۰۰۵).ریزون در سال ۱۹۹۰ اظهار داشت که این تحقیق حالتی استنتاجی از پرسش است ونیازمند قاعده ها و تعاریف کلی و روشن در مجموعه های خارجی نیست.همنطور که در علوم استقرایی نیز چنین است.اهام پیرامون معنی یک خطا هول ناگل را بر ان داشت تا در سال۱۹۹۳ بگوید اکثر نویسندگان از بیان تعریف روشن سر باز نیزنند.خطاهای انسانی زمانی خود را نشان می دهند که چیزی انجام شده در حالیکه نیت