Some have argued social capital provides synergy for creative cooperation among employees. Creativity and efficiency have been established as two concepts that oppose each other; however, they are both essential to maintain the competitiveness of an organization. This study investigated the interaction between social capital on organizational creativity and efficiency and examined the links between organizational creativity and efficiency. In addition, it is aimed to provide recommendations based on results regarding the effectiveness of social capital on organizational creativity. In this empirical study, the data on perceptions concerning social capital, organizational creativity and organizational efficiency was gathered by means of a questionnaire completed by 131 managers working in the Turkish Employment Agency. Subsequently, data was analyzed with the SmartPLS software and presented in tables. The findings showed that social capital has an effect on organizational creativity and organizational efficiency. Results also provided support for the effect of organizational creativity on the organizational efficiency

نمونه ترجمه مقاله: دانلود ترجمه مقاله تعامل سرمایه اجتماعی، خلاقیت و کارآیی در سازمان ها

معرفی

برای زنده ماندن در محیط به سرعت در حال تغییر امروز، سازمان ها مجبور به دوام محصولات، خدمات و لبه بازار خود را در مقایسه با سازمان های دیگر و روند در حال ظهور دوباره ارزیابی می کنند. در چنین محیطی، خلاقیت و کارآیی، عناصر حیاتی برای سازمان های دولتی و خصوصی هستند.

سازمان ها به طور فزاینده ای برای یافتن راه هایی برای بهبود خلاقیت و کارایی از نظر عملکرد افراد (کارمندانشان) و سازمان به طور کلی برای کسب و حفظ یک مزیت رقابتی جستجو می کنند. خلاقیت می تواند به عنوان تعامل بین استعداد، فرایند و محیطی تعریف شود که فرد یا گروه محصولی قابل توجه تولید می کند که هر دو جدید و مفید در یک زمینه اجتماعی و خلاقیت سازمانی به عنوان عملکردی از خلاقیت اجزای آن و اثرات متنی مانند فرهنگ سازمانی، پاداش، منابع در نظر گرفته می شود.

از سوی دیگر، یک سازمان خلاق اینگونه تعریف میشود «هر نهادهای تجاری که درآمد اصلی این درآمد از تولید ایده ها، فرآیندها، محصولات یا خدمات جدید و مناسب برای مقابله با مشکلات یا فرصت های شناسایی شده مشتریان است». این یادآور کلاسیک گیلورد در خلاقیت است که در آن “فرد خلاق ایده های جدیدی دارد. درجه تازگی که فرد ایجاد میکند و یا به طور عادی آن را نشان می دهد … می تواند با توجه به فرکانس پاسخ های غیر معمول، اما قابل قبول، مورد آزمایش قرار گیرد “.

با این حال، بیان گیلفورد از “قابل قبول” به چالش کشیده شده است و به نظر می رسد این سوال را مسخره می کند. استفاده آندریوپولوس از کلمه “مناسب” ممکن است تحت انتقاد مشابه باشد. پیشنهاد یک کلمه جایگزین، مفید، در تعریف خلاقیت سازمانی از Woodman، Sawyer و Griffin (1993) یافت می شود. این سازمان ها باید کارکنان خود را تشویق به شرکت در روند خلاقیت کنند و سازمان را با ایده های جدید و نوآورانه برای محصولات، سیستم عامل ها و فرآیندهای فعلی تشویق میکند. گارسیا و پیز (2009، ص 5) کارآیی را “اساسا مقایسه ای بین ورودیهای مورد استفاده در یک فعالیت خاص و تولیدات تولید شده” تعریف کرد.