هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال

هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال

هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال:این هوش ها با هوش جسمانی (PQ) یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیا آغاز می شوند و بر اساس سیستم های عصبی مغز مشخص می گردند. زوهار و مارشال معتقدند هوش های دیگر زیرمجموعه های این سه هوش هستند. هوش عقلانی (IQ): این هوش مربوط به مهارت های منطقی و زبانشناسی ماست که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها به عنوان ملاک موفقیت آموزشی محسوب می شود و مناسب حل مساله ریاضی و منطقی است.

آی کیو که با نام‌هایی مانند ضریب هوشی و بهره هوشی هم شناخته می‌شود، به عنوان امتیازی برای سنجیدن قابلیت ذهنی افراد هم سن و سال، در نظر گرفته می‌شود. امتیاز IQ به گونه‌ای طراحی شده که عدد ۱۰۰ حالت نرمال آن باشد؛ طبق صحبت‌های رابرت مک کال روانشناسی از دانشگاه پیتسبرگ  حدود دو سوم جمعیت جهان در بازه‌ی ۱۶ امتیازی این عدد قرار دارند، یعنی کسب نمره‌ای بین ۸۴ تا ۱۱۶ در تست ضریب هوشی، برای اکثریت مردم امکان‌پذیر است و به عنوان نرم در نظر گرفته می‌شود. مک کال در مصاحبه‌ای با وبسایت لایو ساینس اظهار کرد که تنها ۲.۵ درصد مردم قابلیت کسب امتیاز بالای ۱۳۰ را دارند؛ البته از آنجایی که ورژن‌های مختلفی از آزمون  آی کیو وجود دارد، ارائه آماری دقیق‌تر، نیازمند مشخص کردن نوع آزمون است.

اما با این حال، آزمون‌های آی کیو توانایی سنجش تمامی مهارت‌های ذهنی و معیارهای شایستگی را ندارند و داشتن آی کیو بالا، تضمین ‌کننده‌ی موفقیت فرد در عرصه‌های مختلف زندگی نیست.

افراد زیادی هستند که با وجود  آی کیو نسبتا پایین، در زندگی موفق می‌شوند و افراد زیادی هم وجود دارند که با داشتن  آی کیو بالا، در زندگی موفق نیستند. موفقیت به فاکتورهای مختلفی از جمله ثبات عاطفی، انگیزه و عقل سلیم (درک عام) وابسته است.

با این توضیح انسانهای موفق دارای نوع دیگری از هوش هستند که به ان هوش هیجانی میگویند

 هوش عاطفی یا هیجانی (EQ): به افراد کمک می کند عواطف خود و دیگران را مدیریت کنند. این هوش در موفقیت حرفه ای و شخصی فرد بسیار موثر است و آنها را در برقراری ارتباط یاری می دهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.

همدلی یکی دیگر از اجزای اصلی هوش هیجانی است. همدلی یعنی توانایی درک عواطف دیگران. به منظور تعامل با آن‌ها در حوزه‌های متعدد زندگی، هم‌چون کار و مدرسه، باید بفهمید دیگران چه احساسی دارند. اگر همکارتان ناراحت یا سرخورده است، دانستن احساسات درونی‌اش، کمکتان می‌کند تا واکنش مناسبی نشان دهید

ویژگی های افراد با هوش هیجانی بالا

. آن‌ها عاملان تغییر هستند. افرادی با هوش هیجانی بالا از تغییر هراس ندارند. آن‌ها می‌دانند که تغییر جزء ضروری زندگی است  و خود را با آن وفق می‌دهند.

آن‌ها خودآگاه هستند. آن‌ها می‌دانند در چه کاری خوب هستند و در چه زمینه‌هایی هنوز به یادگیری نیاز دارند   نقاط ضعف آن‌ها را متوقف نمی‌کنند. آن‌ها می‌دانند چه محیط‌هایی برای سبک کاری آن‌ها بهینه هستند.

آن‌ها می‌توانند همدلی کنند. نشانه بارز هوش هیجانی، توانایی درک دیگران، آن‌ها را به مهره‌هایی حیاتی در محیط کار تبدیل می‌کند. با یک توانایی ذاتی در درک این‌که همکاران و مشتریان چه شرایطی را تجربه می‌کنند، آن‌ها می‌توانند بدون حاشیه موقعیت‌های دشوار را پشت سر بگذارند.

آن‌ها کمال‌گرا نیستند. درحالی‌که افرادی با هوش هیجانی بالا به‌شدت باانگیزه هستند، آن‌ها می‌دانند کمال امری محال است. آن‌ها خود را با شرایط نامطلوب وفق می‌دهند و از اشتباهات درس می‌گیرند.

آن‌ها تعادل دارند. خودآگاهی آن‌ها بدین معنی است که آن‌ها ذاتاً اهمیت یک تعادل حرفه‌ای-شخصی سالم در زندگی خود را می‌دانند و این‌که چگونه این تعادل را برقرار کنند. آن‌ها خوب غذا می‌خورند، به‌قدر کافی می‌خوابند و علایقی خارج از محیط کار دارند.

آن‌ها کنجکاو هستند. یک حس ذاتی کنجکاوی باعث می‌شود وقت سپری کردن با آن‌ها بسیار دلپذیر باشد. آن‌ها قضاوت نمی‌کنند؛ آن‌ها گزینه‌های ممکن را کندوکاو می‌کنند. آن‌ها سؤال می‌پرسند و پذیرای راهکارهای تازه هستند.

آن‌ها رئوف هستند. افرادی با هوش هیجانی بالا می‌دانند هر روزی از زندگی چیزی با خود به همراه دارد که به خاطر آن می‌توان سپاسگزار بود – آن‌ها مانند بسیاری از افراد نیمه خالی لیوان را نمی‌بینند. آن‌ها نسبت به زندگی خود احساس خوبی دارند و اجازه نمی‌دهند منتقدان و افراد منفی‌باف این امر را تحت تأثیر قرار دهد.

 هوش معنوی (SQ): این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می شود، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها هوشنهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می شود. هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. سوال های جدی در مورد اینکه از کجا آمده ایم، به کجا می رویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی است.
این هوش برای کارکرد اثربخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع هوش عقلانی دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقه اش است، اما آنچه او را در زمره بهترین ها در شغل و حرفه او قرار می دهد، هوش عاطفی است.

 بهره مندی از حداقل هوش عاطفی آغاز راه سفر به سوی معنویت، خودآگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی می شود. از طرف دیگر هوش عاطفی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد.

دو هوش عاطفی و هوش معنوی تاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند. رشد و توسعه هر یک باعث پرورش و توسعه دیگری می شود

محققان معتقدند داشتن هوش معنوی بالا با داشتن اطلاعاتی در مورد هوش معنوی متفاوت است. آنها بر این باورند که هوش معنوی شامل حس معنا و داشتن مأموریت در زندگی، حس تقدس در زندگی، درک متعادل از ارزش ماده و معتقد به بهتر شدن دنیا می  شود. هوش معنوی است که برای حل مشکلات و مسائل مربوط به معنای زندگی و ارزش ها مورد استفاده قرار می گیرد و سؤال­ هایی همانند «آیا شغل من باعث تکامل من در زندگی می شود؟» و یا « آیا من در شادی وآرامش روانی مردم سهیم هستم؟» را در ذهن ایجاد می کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد هوش میتوانید

دانلود پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی کلمن

دانلود پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شرینگ

دانلود پرسشنامه استاندارد هوش معنوی

دانلود ادبیات نظری هوش هیجانی

دانلود ادبیات نظری هوش معنوی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *