شرکت جنرال موتورز

شرکت جنرال موتورز

شرکت جنرال موتورز:جنرال موتورز (GM) یکی از بزرگترین شرکت‌های خودروسازی در دنیا است که در سال ۱۹۰۸ با دو مرکز اصلی در ایالت میشیگان آمریکا و دیترویت تاسیس شد

این کمپانی تولید کننده  خودروهای پرطرفدار شورلت، بیوک، جی‌ام‌سی، و کادیلاک و همچنین خودروهای اپل، الدزموبیل، هولدن، سوزوکی، ایسوزو، و واکسهال در کانادا، اروپا، آمریکای لاتین، و آسیای میانه است.

این ابرشرکت، از سال ۱۹۳۱ تا ۲۰۰۷ میلادی به‌عنوان بزرگ‌ترین شرکت خودروسازی در جهان شناخته می‌شد، اما در سال ۲۰۰۸ شرکت تویوتا از آن پیشی گرفت. طبق گزارش مرکز پژوهش Navigant در اوایل سال ۲۰۱۷ شرکت جنرال موتورز پس از شرکت فورد موتور در دومین رده برترین سازندگان خودروهای خودگردان قرار دارد.

جی ام توسعه دادن شرکت را همچنان با خرید اُکلندموتور (به پنتیاک تغییر نام یافت) و تولیدکننده اتومبیل های لوکس یعنی کادیلاک را در سال ۱۹۰۹ و در نهایت شورلت در سال ۱۹۱۶ ادامه داد. با ورود به سال ۱۹۲۰ جی ام در مقایسه با چهار سال قبل دارای هشت شرکت شده بود. همچنین با خرید اُپل (آلمان) در سال ۱۹۲۱ و وکسهال (بریتانیا) در سال ۱۹۲۵ تجارت خود را در کشور های خارجی نیز توسعه داد. علیرغم آن، دورانت سمت خود را در طول رکود در دوران پس از جنگ جهانی دوم از دست داد.

جنرال موتورز

برند سازی های شرکت جنرال موتورز

کادیلاک

ساختمان معروف جی ام در دیترویت به عنوان نماد صنعت آمریکا در سال ۱۹۲۰ تکمیل شد. از آن زمان به بعد تحقیق و توسعه مربوط به اتومبیل ها، با بودجه و امکانات متمرکز شد که باعث حسادت دیگر شرکت ها در سراسر دنیا شد. جی ام در تکنولوژی تولید انبوه همچون اولین تولید انبوه موتور شش سیلندر، موتور متراکم V8، انتقال اتوماتیکی، تهویه هوا، پنجره های برقی، شیشه های ایمن، رنگ های زود خشک شونده و غیره در دنیا پیشتاز بود. تا سال ۱۹۲۷ جی ام برخلاف سیاست فورد مبنی بر دارا بودن تنها یک مدل اتومبیل، به دلیل تنوع مدل هایش در مطرح شدن به عنوان بزرگترین تولیدکننده اتومبیل از فورد سبقت گرفت. فورد با کمک از مدل A خود توانست این عنوان را مختصراً در سال های ۱۹۲۹ و ۱۹۳۰ دوباره بدست آورد. پس از آن جی ام دوباره به جایگاه برتر دست یافت و در ۷۷ سال بعد در همان جایگاه ماند.

از دهه ۱۹۲۰ جی ام سیاست قیمت گذاری شفافی را اتخاذ کرد، هر بخش و هر مدل با میزان قیمت خاصی مشخص می شد و تا در مورد مشتریان هدف از رقابت داخلی اجتناب می کرد. از طرف دیگر،  جی ام به اصطلاح ” انقلابی” را در سبک اتومبیل ها به راه انداخت. او اولین طراح این صنعت یعنی هارلی ایرل را استخدام کرد تا به شکل مدل های مختلف تنوع دهد. او بر خلاف عملکرد اتومبیل، طبق علاقه و مد آنها را طراحی می کرد و با تغییر ظاهر اتومبیل ها در هر سال  ایده ” مدل سال” را مطرح کرد. همانند صنعت مد، این استراتژی هم رغبت مشتریان را برای تعویض دائم اتومبیل ها برانگیخت و در نتیجه فروش افزایش یافت. این موقعیت چنان پیش رفت که اتومبیل های جی ام در دهه ۱۹۵۰ دارای صندوق عقب های فوق العاده کشیده و دم بود که از هواپیماهای جنگی الگو برداری شده بود. مردم آمریکا در آن ” روز های خوب قدیم” ثروتمند بودند، از اینرو قادر بودندبرای این تغییرات هزینه کنند. این امر اقبال و موفقیت جنرال موتورز را به اوج رساند.

از دهه ۱۹۶۰ جنرال موتورز با مدل پنتیاک GTO به ” اتومبیل های پرقدرت” تمایل پیدا کرد. این تمایل بازار آمریکا را به موفقیتی دیگر کشاند. همه به دنبال این سبک اتومبیل پرقدرت با موتور V8 با بیش از هفت لیتر ظرفیت و ۴۰۰ اسب بخار بودند. در واکنش به اتومبیل پنی شرکت فورد، اتومبیل های موستانگ، شوی کامارو و پنتیاک فایربرد با موفقیتی معادل تولید کرد. همه تولیدکنندگان آمریکایی عملکرد درخشان و خارق العاده این اتومبیل ها با موتور V8 را با قیمتی ارزان در تعداد زیاد عرضه می کردند. این اتومبیل ها بزرگتر تولید می شدند (چنانکه می گفتند ” اندازه مهم بود”) و مشتاق برای صادرات بودند. کنترل این اتومبیل ها به دلیل اندازه و وزن آنها امکان پذیر نبود و همچنین دارای نقص توجه به فنربندی و طراحی شاسی بودند. کل صنعت موتور آمریکا بر آتش تنظیم شد و به نظر اروپایی ها احمقانه آمد.

اولین بحران انرژی در سال ۱۹۶۷ شدیداً به جی ام (همچون فورد و کرایسلر) خسارت وارد آورد. اما چون بحران زود به پایان رسید، این خسارت خیلی به طول نیانجامید. اما از آنجاییکه دومین بحران نفتی در سال ۱۹۷۳ و نیز سومین بحران در سال ۱۹۷۸ همراه با انتشار دود سخت گیرانه تر و مقررات ایمنی بود، خیلی ملایم هم نبود. عدم طراحی این سه شرکت بزرگ در خصوص اتومبیل های کوچک مقرون به صرفه باعث شد تا هزینه سنگینی پرداخت کنند. فروش ژاپنی ها افزایش یافت. شورلت اولین به اصطلاح ” اتومبیل متراکم” خود یعنی کوروایر را تولید کرد اما در مقایسه با استاندارد های ما خیلی هم متراکم نبود. جی ام در طول دهه های ۷۰ و ۸۰ بارها و بارها ضرر و زیان دید. در سال ۱۹۸۹ جی ام بزرگترین خسارت که تاکنون در صنعت جهانی وارد آمده بود را ثبت کرد. پس از آن تمهیدات در خصوص کاهش هزینه به شرکت کمک کرد تا دوباره به جایگاه سودآوری بازگردد، اما هیچگاه شرکت دوباره به سهم پیشین خود در بازار داخلی دست نیافت.

از زمان ماستنگ، جی ام به عنوان یک شرکت ابرقدرت محافظه کار که به تدریج واکنش نشان می دهد، معروف بود. بسیار راجع به اصلاحات صحبت می شد اما به استثنای ساتورن کمتر عمل می شد. ساتورن ابداعی جدید بود. این مدل از سبک تولید و فرآیند توسعه ژاپنی ها پیروی می کرد و در سال ۱۹۹۰ باعث تأسیس کارخانه ای در تنسی شد. اما فقدان سرمایه گذاری های دراز مدت منجر به موفقیت کمی شد. سهام بازار داخلی جی ام کم کم کاهش یافت و به واگذاری اُلدزموبایل در سال ۲۰۰۴ منجر شد.

در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ جی ام مالکیت هایی را در مقیاس بزرگ بدست آورد. ساب را در سال ۱۹۹۰ و دوو را در سال ۲۰۰۳ خرید. سهام کمی از سوبارو و سوزوکی (بعد ها هر دو شرکت به منظور فراهم کردن پول فروخته شدند) را به مدت پنج سال بدست آورد. در سال ۲۰۰۰ با گروه فیات ادغام شد اما این پیوند تنها پنج سال به طول انجامید. با این وجود اقدام به خرید دوو و سرمایه گذاری مشترک با SAIC در چین بسیار موفق ظاهر شد که بخش جبران کننده ای ضرر در خاک خانه ایجاد شد.

از اواسط دهه ۲۰۰۰ به دستور رئیس بخش تولید باب لوتس اتومبیل های جی ام بسیار بیشتر توسعه یافت. متأسفانه بحران مالی آمریکا و رکود اقتصادی نشأت گرفته از این بحران در اواخر سال ۲۰۰۷ شدیداً به جی ام ضرر زد. در سال ۲۰۰۹ شرکت ورشکست شد ولی توسط دولت آمریکا نجات یافت. با حمایتی که آن را از ورشکستگی رها کرد دوباره روی پای خود ایستاد و از شر بیشتر بدهی ها و ظرفیت های افراطی اش رها شد و همچنین بعضی برند های تنزل یافته رها یافت همچون پنتیاک، ساتورن و هامر را فروخت و ساب را نیز به اسپایکر فروخت. همچنین با دریافت امتیاز از اتحادیه کارگری، هزینه های نیروی انسانی خود را به مقدار قابل توجهی کاهش داد. در نتیجه شرکت بسیار رقابت پذیر شد.

ماری بارا نخستین زنی است که تاکنون به ریاست یکی از خودروسازان اصلی جهان منصوب شده است. بارا از ۱۸ سالگی به جنرال موتورز پیوست و در ژانویه ۲۰۱۴ از سوی هیئت مدیره جنرال موتورز، به ریاست این شرکت انتخاب و جانشین دنیل آکرسون شد.

ماری بارا، مدیرعامل و رئیس هیات‌مدیره جنرال موتورز، پردرآمدترین مدیرعامل در میان سه خودروساز بزرگ دیترویت است.

چاک استیونس، مدیر ارشد مالی جنرال‌موتورز، در کنفرانسی به سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران گفت:«به‌طور کلی، به دلیل افزایش نرخ بهره و کاهش قیمت خودروهای دست دوم، فضای پرچالش‌تری را برای سال ۲۰۱۷ پیش‌بینی می‌کنیم.» او افزود: «اما به لطف بهبود اقتصادی و کاهش قیمت سوخت، فضایی سازنده بر صنعت خودرو حکمفرما خواهد بود.» به گزارش دنیای اقتصاد، به گفته این مدیر جنرال موتورز، این خودروساز سطح موجودی انبارها را کاهش خواهد داد. او همچنین گفت به‌دلیل شرایط خوب اقتصادی و کاهش هزینه‌ها، جنرال موتور به حاشیه سود حدود ۱۰ درصدی خواهد رسید.

جنرال موتورز در اوایل سال جاری میلادی با کاهش فروش در چین روبه رو شد جنرال موتورز علت این کاهش فروش را تغییر سیاست‌های مالیاتی دولت چین عنوان کرد. افت فروش فصلی جنرال موتورز در شرایطی روی داده است که فروش خودرو در بازار چین در ماه مارس با افزایش ۱۶ درصدی رو به‌رو شد. دولت چین اعلام کرده است مالیات خرید خودروهای دارای موتور کوچک از ۵ درصد در سال گذشته به ۵/ ۷ درصد در سال جاری افزایش می‌یابد. براساس اعلام دولت این نوع مالیات در سال ۲۰۱۸ به سطح عادی ۱۰ درصد باز خواهد گشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *