رشد اقتصادی
رشد اقتصادی، دلالت بر افزایش تولید یا درآمد سرانه ملی دارد. اگر تولید کالاها یا خدمات به هر وسیله ممکن در یک کشور افزایش پیدا کند، میتوان گفت که در آن کشور، رشد اقتصادی اتفاق افتادهاست.
به تغییر کمی هر متغیّر طی یک دوره معین زمانی، رشد (Growth) گفته میشود. رشد، افزایش بلندمدت ظرفیت تولید به منظور افزایش عرضه کل جهت تأمین نیازهای جمعیت است. در واقع رشد اقتصادی هر کشور، بیانگر رشد مداوم تولید است؛ که در اغلب موارد، با افزایش جمعیّت و یا معمولا با تغییرات زیربنایی همراه است. به یقین میتوان اظهار داشت که هیچ نظام اقتصادی در طول تاریخ سامان نیافته، مگر آن که رشد اقتصادی و آبادانی تمام بخشهای اقتصادی آن برای تولیدات بیشتر، از اهداف آن باشد.
پیشینه رشد اقتصادی
مورّخان، دوران مرکانتالیسم را به عنوان سرآغاز دوران نوین ارتباط کشورهای اروپای غربی با دنیای جدید یاد میکنند. این ارتباط، باعث شد تا دانش بشری بهطور گستردهای رشد کند. در این زمان، هدف اصلی مطالعات اولیه اقتصاد، رشد، به معنی تولید رو به افزایش ثروت ملّی بوده است. با این همه در این دوران هیچگونه نظریهپردازی صورت نگرفت. آدام اسمیت که گاهی پدر علم اقتصاد خوانده میشود، کتاب خود را در سال ۱۷۷۶ “ماهیت و علل ثروت ملتها” عنوان کرد؛ تا علّت آهنگ متفاوت پیشرفت در کشورها را مورد بررسی قرار دهد. مسائل رشد در اقتصاد کلان، مشغله عمده اقتصاددانان کلاسیک در سده ۱۸ و ۱۹بوده است.
تفاوت رشد و توسعه اقتصادی
افراد زیادی تفاوت بین رشد و توسعه اقتصادی را به خوبی درک نمی کنند و شاید گاها هم این دو کلمه را مترادف هم میدانند ولی اینگونه نیست
رشد، افزایش در اندازه یا تعداد است اما توسعه، افزایش در شایستگی است.
استاندارد زندگی یک شاخص برای رشد است اما کیفیت زندگی، شاخصی برای توسعه است.
پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی
رشد لزوما با افزایش در ارزش یعنی توسعه توأم نیست. رشد، مقوله به دست آوردن است و توسعه مقوله یادگیری. رشد در مورد آن چیزی است که داریم و توسعه آن است که با آنچه داریم چه می توانیم بکنیم.
منظور از رشد شرکتها، افزایش در اندازه یا مقیاس و عملکردها مثل فروش ناخالص، سهم بازار، تعداد کارکنان یا سود خالص است. اما توسعه حالتی نیست که با آنچه فرد دارد تعریف شود بلکه فرایندی است که توسط آن فرد توانایی ها و اشتیاق ارضای آرزوهای خود و دیگران را افزایش می دهد.
توسعه افزایش ظرفیتها و توانایی ها است نه افزایش دستاوردها. توسعه بیشتر جنبه انگیزش، دانش، درک و خرد دارد تا جنبه مال و ثروت. توسعه شامل خواست و توانایی است بنابراین، نمی توان آن را به دیگری داد یا بر او تحمیل کرد.
توسعه مثل درمان پزشکی نیست. هیچکس نمی تواند آن را تجویز کند، بلکه شبیه درس دادن است که گرچه کسی نمی تواند به جای دیگری یاد بگیرد یا برانگیخته شود اما می تواند یادگیری و انگیزش دیگری را ترغیب کند.
توسعه استعداد پیشرفت است نه پیشرفت سطح زندگی. هرقدر فرد یا سیستمی توسعه یافته تر باشد کمتر تحت تاثیر محدودیت منابع قرار خواهد گرفت.
روشهای ارزیابی رشد اقتصادی
رشد اقتصادی به دو روش قابل اندازهگیری است:
۱) افزایش در تولید ناخالص ملّی واقعی در سطح اشتغال کامل در طی زمان؛ از این روش، برای نشان دادن میزان افزایش در تولید جامعه استفاده میشود.
۲) افزایش در تولید ناخالص واقعی سرانه؛ یا تولید خالص واقعی سرانه در طی زمان. از این معیار برای نشان دادن سطح استاندارد زندگی افراد جامعه و مقایسه آن با کشورهای دیگر استفاده میشود.
رشد اقتصادی باعث میشود که منحنی امکانات تولید به طرف خارج تغییر مکان بدهد. این تغییر مکان، یا ناشی از افزایش در مقادیر منابع تولیدی جامعه یا ناشی از پیشرفت فنآورانه است.
در مقاله های بعد بیشتر در مورد رشد و شاخص های رشد اقتصادی صحبت خواهیم نمود.
ادبیات و مبانی نظری اقتصاد مقاومتی
ادبیات نظری عوامل موثر بر تولید