مبانی نظری خصوصی سازی(فصل دوم پایان نامه-ادبیات نظری):ملل بزرگ هرگز از ولخرجی و خلافکاري بخش خصوصی به فلاکت نمیافتند، ولی با اسراف و ریخت و پاش هاي بخش عمومی اغلب به گدایی و فقر دچار میشوند .مجموع در آمد عمومی، یا قسمت عمده آن در بیشتر کشورها صرف نگهداري مردم غیر مولد میگردد(اوبیاد،2003). همچنین اسمیت معتقد است افراد در پی منافع شخصی خود واکنش نشان میدهند ولی در شرایط وجود رقابت در بازار، این منافع با یکدیگر برخورد کرده و نتیجه آن به سود جامعه تمام میشود .در چنین شرایطی هر تولید کننده و توزیع کننده اي براي جلب مشتري از قیمت ارزان تر و کیفیت بالاتر براي تولیدات و کالاهاي خویش استفاده میکند و تقاضا کننده حاکم بازار است و هر تولید کننده با هزینه تولید بالاتر محکوم به ورشکستگی در شرایط تولید مازاد برمصرف است.
فرآیند خصوصی سازي در دهه 1980 و 1990 به صورت ابزار سیاسی درآمده و از اهمیت ویژه اي برخوردار بوده است نفوذ این جریان از آخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد از آمریکا به اروپا گسترش یافت و بعد از انگلستان در سایر کشورهاي اروپایی خصوصی سازي صورت گرفت و سپس کشورهاي جهان سوم از این پدیده پیروي کردند.
تاریخچه خصوصی سازی
در طول تاريخ اقتصادي واحدهاي توليدي، تجاري، خصوصي و عمومي بنا به ضرورت زماني و چگونگي مراحل توسعه اقتصادي در كنار يكديگر شكل گرفته و تكامل يافتهاند. به طوریکه تعيين وجود واحدهاي خصوصي درصنعت، تجارت و خدمات يكي از مشخصههاي تمدن بشري است. واحدهاي توليدي، تجاري و خدماتی همزمان با تحولات فكري و فرهنگي، بعد از قرون وسطي، در اروپا به وجود آمدند و شواهد نشان میدهد که در انگلستان در قرن 16 شركتهاي سهامي وجود دارد، تشكيل شركت سهامي درروسیه هم در سال 1553، تاسيس شركت هند شرقي و سپس در حدود سالهاي 1600 بانگ انگلستان به صورت شركت سهامي، گسترش اين نوع شركتها را عموميت بخشيد. در اوايل قرن 18 خريد و فروش ارواق قرضه دولتي و سهام معمول و در سال 1772 بازار بورس لندن به صورت رسمي آغاز به كار و در سال 1862 با تصويب قانون شركتها مفهوم جديد شركت با مسووليت محدود رسميت مييابد(جفری،2007).
شرکتهای تجاری بوجود آمده گام هایی است برای ورود محکمتر بخش خصوصی به فعالیت های کلان اقتصادی و باعث شد که در دهه 1980 تقريباً در تمام كشورهاي رو به توسعه، سياست گزاران اقتصادي به تجديد نظر در نقش بخش خصوصي در فرآيند توسعه پرداخته اند.
فشارهاي مالي، عملكرد ضعيف مديريت موسسات بخش عمومي، توسعه بخش خصوصي و تاثير نمونه هاي موفق در زمينه خصوصي سازي ازجمله دلايل روي آوري كشورها به امرخصوصي سازي ذكرشده ، اگرچه اهداف سياست خصوصي سازي از كشوري به كشور ديگر اندكي متفاوت، اما اغلب برآميزه اي از عناصر زير استوار است:
برای مطالعه کامل
دانلود و خربد:مبانی نظری خصوصی سازی(فصل دوم پایان نامه-ادبیات نظری)