پرسشنامه استاندارد تحلیل رفتگی شغلی توسط آنتونیو و همکاران در سال 2003 طراحی شده است.و دارای 20 سوال می باشد.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
یکی از مفاهیمی که در سال های اخیر توجه روانشناسان صنعتی و سازمانی را به خود معطوف ساخته، از پا در آمدن، از رمق افتادگی، از پا افتادگی، سستی و رخوت متصدی شغل است که اصطلاحا تحلیل رفتگی شغلی گفته می شود. تحلیل رفتگی شغلی به توصیف تغییرات منفی در نگرش، روحیه و رفتار افراد در مواجهه با فشارهای مربوط به شغل و شرایط کاری و حرفه ای نامسائد می پردازد. در تعریفی دیگر، بیان شده است که تحلیل رفتگی شغلی نوعی کیفیت روانی یا پدیده روانی-رفتاری است و زمانی بروز پیدا می کند که کیفیت عملکرد شغلی فرد تنزل کرده باشد و در طولانی مدت به مرحله ایست برسد.
مفهوم و تعاريف مربوط به فرسودگي شغلي:
– استفاده فني و تخصصي از واژه فرسودگي كاري “Burn out ” در اصل به فريدنبرگر، يعني كسي كه اولين مطالب را در سال 1974 در باب اين مفهوم به رشته تحرير درآورد، برميگردد. فرسودگي كاري اساساً ناشي از استرس شغلي است .
به طوركلي استرس عبارتست از: “وقتي فرد در شرايط و اوضاع احوالي قرارگيرد كه تحت فشار واقع شود، يا احساس ناراحتكنندهاي به او دست دهد، عصبي باشد، احساس ناكامي و تنش كند يا در تعارض و بلاتكليفي باشد، ميگوييم تحت فشار رواني است”.
موارد استرس كه در زندگي روزانه و زندگي اداري و شغلي افراد پديد ميآيند عمدتا شامل ناكامي Frustration “”،اضطراب Anxiety”و كشمكشهاي دروني Conflict””است كه هر كدام از آنها به موانع و مشكلات گوناگوني بر ميگردند “.
رايج ترين تعريف فرسودگي شغلي مربوط به مازلاك و جكسون (1993 ) است كه ْآن را سندرمي روانشناختي متشكل از سه بعد خستگي احساسي يا هيجاني ، مسخ شخصيت و كاهش احساس كفايت شخصي دانستند.
در تعريف گيبسون ( 1994 ) فرسودگي كاري عبارت است از يك فرايند روان شناختي كه تحت شرايط استرس شغلي شديد حادث ميشود و خود را بصورت فرسودگي عاطفي، مسخ شخصيت Depersonalization ، كاهش انگيزه براي پيشرفت و ترقي نشان ميدهد.
در تعريف ديگري فرسودگي شغلي يا كارزدگي عبارتست از :از پا افتادگي و رخوت متصدي شغل به خاطر فشار رواني كار است كه شخص قادر به مقابله مناسب با آن نيست.
به اين ترتيب ،ماسلاچ مفهومي سه بعدي از فرسودگي ارائه ميدهد:
1 – خستگي هيجاني يا احساسي: كاملاً همانند متغير فشار رواني عمل ميكند، و به مثابه احساس زير فشار قرار گرفتن و از ميان رفتن منابع هيجاني در فرد قلمداد ميشود . در اين حالت ممكن است فرد بي رغبت و بي تفاوت شود و ديگر كار ، هيچ شور و احساس مثبتي را در او برنميانگيزد.
2 – مسخ شخصيت : پاسخ منفي و سنگدلانه به اشخاصي است كه معمولاً دريافت كنندگان خدمت از سوي فرد هستند. در اين وضعيت ،نگرش فرد فرسوده نسبت به ارباب رجوع منفي است . او تصور ميكند در واقع ارباب رجوع يعني «طلبكار» و آغاز فشارها. به اين ترتيب به پرخاشگريهاي فعال ( كلامي و غير كلامي ) و نافعال ( كارشكني و تاخيرهاي عمدي) رو ميآورد.
3 – كاهش احساس كفايت شخصي: كمشدن احساس شايستگي درانجام وظيفه شخصي است و يك ارزيابي منفي از خود درخصوص انجام كار به شمار ميرود. در واقع احساس عدم كفايت نتيجه طبيعي سيكل يا چرخه معيوبي است كه قبلاً ايجاد شده است كه اصطلاح « فسيل شده » كه در بين كارمندان به كار برده ميشود، قابل فهمتر شود.
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
در این پژوهش منظور از تحلیل رفتگی شغلی نمرهاي است كه کارکنان به سوالات 20 گویه ای پرسشنامة تحلیل رفتگی شغلی میدهند .
مولفه های پرسشنامه :
پرسشنامه تک مولفه ای می باشد.
دانلود:
پرسشنامه استاندارد تحلیل رفتگی شغلی آنتونیو و همکاران(2003)
با سلام و تشکر از شما. سایت خوب و عالی می باشد و از مدیریت خوب شما تشکر و قدردانی بعمل می اید.
موفق باشید
با تشکر از شما
با تشکر از شما بعلت همکاری با پژوهشگران. سایت بسیار خوبی می باشد.