دانلود ترجمه مقاله مصرف قند و اختلال کم توجهی – بیش فعالی – الزویر ۲۰۱۹

دانلود ترجمه مقاله مصرف قند و اختلال کم توجهی – بیش فعالی – الزویر ۲۰۱۹

دانلود ترجمه مقاله مصرف قند و اختلال کم توجهی – بیش فعالی – الزویر ۲۰۱۹:در این تحقیق، به وجود ارتباط بین مصرف ساکاروز با شیوع ADHD در میان پسران ۶ سال ( در تحلیل مقطعی فاکتورهای تاثیرگذار و تحلیل اصلاح شده) اشاره شده است. به هر حال، تحلیل های مازاد مقطعی برای سن ۱۱ سالگی بیانگر این است که ارتباطی در تحلیل های خام و اصلاح شده وجود ندارد. همچنین، ارتباطی بین مصرف ساکاروز و شیوع ADHD در سنین ۶ تا ۱۱ سال مشاهده نشده است.

عنوان فارسی مقاله:

مصرف قند و اختلال کم توجهی – بیش فعالی (ADHD): مطالعه هم گروهی تولد

عنوان انگلیسی مقاله:
سال انتشار میلادی: 2019
نشریه:

Database: Elsevier – ScienceDirect (ساینس دایرکت)

مجله اختلالات عاطفی – Journal of Affective Disorders
کلمات کلیدی فارسی:
کلمات کلیدی انگلیسی:
ADHD – Attention-deficit/hyperactivity disorder – Sugar consumption
تعداد صفحات ترجمه شده: 19 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin
نویسندگان:
Bianca Del-Pontea، Luciana Anselmia، Maria Cecília F. Assunçãoa، Luciana Tovo-Rodriguesa
موضوع:  
دسته بندی رشته:
فرمت فایل انگلیسی: 7 صفحه با فرمت pdf
فرمت فایل ترجمه شده: Word
کیفیت ترجمه: عالی
نوع مقاله: isi
تعداد رفرنس:  

مقاله انگلیسی+ترجمه فارسی

فهرست مطالب

چکیده

۱ مقدمه

۲ روش تحقیق

۳ نتایج

۴ بحث


چکیده

پیش زمینه: اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی (ADHD )با توجه به علائمی چون بی توجهی – حساس بودن و بیش فعالی توصیف می شود. ارتباط بین عادات غذایی و ADHD مورد بررسی قرار گرفته است و بعضی از تحقیقات، تاثیرات مضر مصرف زیاد قند را در بین کودکان ۶ تا ۱۱ سال و شیوع اختلال ADHD مطالعه کردند.

روش ها: تحقیق انجام شده یک تحقیق گروهی در منطقه پیلوتاس برزیل در سال ۲۰۰۴ است. یک پرسشنامه مصرف غذایی (FFQ) برای ارزیابی مصرف قند استفاده شد و همچنین پرسشنامه ارزیابی سلامت و رشد (DAWBA ) برای ارزیابی وجود ADHD به کار گرفته شد.

نتایج: فقط کودکان بدون ADHD در سن ۶ سالگی و کودکان ۶ تا ۱۱ ساله که دارای اطلاعات کامل از پرسشنامه های FFQ و DAWBA هستند در این تحقیق شرکت کردند(n=2924 ). نسبت های فرد با بازه اطمینان ۹۵% مورد محاسبه قرار گرفتند. میزان ابتلا به ADHD در کودکان ۶ تا ۱۱ سال برابر (۳٫۵-۵٫۶%).۴٫۶% در میان پسران و ۱٫۸% (۱٫۲-۲٫۵%) در میان دختران بود. در تحلیل انجام شده ارتباطی بین مصرف زیاد قند در میان کودکان ۶ تا ۱۱ سال و ابتلا به ADHD در مقایسه با افراد کم مصرف ( پسران OR=0.66; 0.21–۲٫۰۴: ) و ( دختران OR=2.71; 0.24–۳۰٫۳۵) مشاهده نشد.

محدودیت ها: محدودیت های تحقیق منعکس کننده موارد استفاده از FFQ می باشند که برای مثال می توان به جهت گیری های ذهنی و عدم دقت در تعیین برنامه غذایی اشاره کرد. نتیجه گیری ها: نتایج بیان می کند که ارتباطی بین مصرف ساکاروز در افراد ۶ تا ۱۱ سال و ابتلا به ADHD وجود ندارد.


Abstract

Background Attention-deficit/hyperactivity disorder (ADHD) is characterized by persistent symptoms of lack of attention, impulsivity and hyperactivity. The association between nutritional exposures and ADHD has been investigated and some studies have identified adverse effects from higher intake of sugar. The objective of the present study was to evaluate the association between change in sugar consumption between 6 and 11 years of age and incidence of attention-deficit/hyperactivity disorder (ADHD).

Methods Pelotas 2004 Birth Cohort Study in Brazil. A food frequency questionnaire (FFQ) was used to estimate sugar consumption and the Development and Well-Being Assessment (DAWBA) was applied to mothers to assess the presence of ADHD. Results Only children without ADHD at 6 years and with complete information from FFQ and DAWBA at 6 and 11 years were included in the analyses (n = 2924).

Odds ratios with 95% confidence intervals were calculated. Incidence of ADHD between 6 and 11 years was 4.6% (3.6–۵٫۶%) among boys and 1.8% (1.2–۲٫۵%) among girls. Adjusted analyses showed no association between always high sucrose consumption between 6 and 11 years and incidence of ADHD, compared with individuals who always presented low consumption, both among boys (OR = 0.66; 0.21–۲٫۰۴) and girls (OR = 2.71; 0.24–۳۰٫۳۵). Limitations Reflect those that are inherent to use of FFQs, such as memory bias and lack of precision in quantifying the diet. Conclusions The results suggest that there is no association between sucrose consumption between 6 and 11 years of age and incidence of ADHD.


 نمونه ترجمه مقاله:

.مقدمه

اختلال کمبود توجه /بیش فعالی (ADHD ) با توجه به علائمی چون بی توجهی – حساس بودن و بیش فعالی توصیف می شود: این اختلال در اوایل کودکی پدیدار می شود و در نوجوانی و جوانی ادامه می یابد و در طول دوره رشد افراد را تحت تاثیر قرار می دهد (بارکلی و رویزمن 2002 – انجمن روان درمانی آمریکا 2013). ADHD یکی از رایج ترین اختلالات عصبی – زیستی در سراسر جهان است ( پولانزیک و همکاران 2007 ) و شیوع شناسی پیچیده ای دارد ( فارائون و همکاران 2005 ). ارتباط بین عادات غذایی و ADHD مورد بررسی قرار گرفته است و بعضی از تحقیقات تاثیر مفید مصرف زیاد آهن ( کانوفال و همکاران 2004 – 2008 ) – روی (آخوند زاده و همکاران 2004 – آرنولد و همکاران 2005 ) و اسیدهای چرب اشباع نشده ( سین و برایان 2007 – ریچاردسون و مونتگومری 2005 – جانسون و همکاران 2008 ) و تاثیرات مضر مصرف زیاد کلرینگ ( باترمن و همکاران 2004 راو 1994 – اسکاب و ترین 2004 – ) نگهدارنده ها ( مک کان و همکاران 2007 )و قند ( والریک 1995 – آزادبخت و اسماعیل زاده 2012 – لین 2006 – پارک 2012 )

ساکاروز که تحت عنوان قند تصفیه شده نامیده می شود کربوهیدراتی است که توسط آنزیم های هاضمه هیدرولیز می شود و تبدیل به گلوکز و فروکتوز می شود. ساکاروز توسط بدن انسان به سرعت متابولیزم می شود و تبدیل به منبع انرژی می گردد ( لهینگر 2002 ) منبع اصلی ساکاروز قند است. با استفاده از فرایندهای صنعتی، نیقندتبدیل به محصول جامد می شود. قند یک محصول تجاری پر کاربرد است و در غذاهای کودکان مورد استفاده قرار می گیرد ( ولش و همکاران 2001 ) .

مکانیزم هایی که برای مصرف این ماده استفاده می شوند نشان دهنده این هستند که در اختلال ADHD آزادسازی دوپامین خارج از سلول بیشتر است ( ماده منتقل کننده مونوآمین در خانواده کات کولامین ) که با سیستم پاداش نیز در ارتباط است ( اسکوارتس و همکاران 2000 ) در بلند مدت مصرف قند می تواند منجر به اختلال در گیرنده های حسی شود که نیازمند افزایش جذب سایر مواد برای رسیدن به نتیجه مطلوب می باشد. این عامل می تواند باعث کاهش واکنش دوپامین بعد از مصرف قند شود. این اختلال باعث افزایش اختلال در مکانیزم های کنترل قشر مغز می شود و این ناحیه ارتباط مستقیم با ADHD دارد (جانسون و همکاران 2011 ).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *