مبانی نظری و پیشینه بهره وری نیروری انسانی(فصل دوم)
مبانی نظری و پیشینه بهره وری نیروری انسانی:بهره وری مقوله جدیدی نبوده و قدمت آن به پیدایش بشر بر میگردد اما مفهوم امروزه آن تقریباً به حدود دو قرن پیش یعنی انقلاب صنعتی بر میگردد و مقوله ای است فراگیر و جامع که در سطوح مختلف هر جامعه ای مطرح میگردد. سطوح ارتقای بهره وری در جامعه عبارتند از سطح فرد، خانواده، سازمانها و کشور ( بلانچارد و راندولف، ترجمه ایران نژاد،1381،ص 87).
افزایش بهر ه وری در یک کشور با تلاش آحاد مردم، سازمانها و بویژه خانواد ه ها امکان پذیر است(بردبار،1391،ص 35). رشد بهره وری مقوله ای نیست که از طریق دستور و فرمان ایجاد شود بلکه دولتها باید بستر و سیاستهای لازم را فراهم نموده تا مردم به گونه ای گسترده در افزایش بهره وری مشارکت فعال داشته باشند.
تاریخ دویست ساله توسعه اقتصادی دوران انقلاب صنعتی بیانگر رشد و ارتقاء بهره وری است که این رشد در سطح جهان 45 % بوده و عمده این رشد هم در کشورهای صنعتی بوده است(موسوی ،محمد؛ میر محمدی،1391،ص 36).
با توجه به محدویت منابع، افزایش جمعیت، نیازها و خواسته های بشری و رقابتهای شدید در صحنه اقتصاد جهانی باید اذعان داشت که بدون توجه به استراتژی بهبود بهره وری نمیشود از رشد و بقاء اقتصاد بطور مستمر و بلند مدت در در عرصه بین المللی برخوردار شد. فلذا این امر اهمیت و ضرورت توجه به بهره وری را دو چندان مینماید(پرکوپنگو،ترجمه ابراهيمي، 1372، ص129).
تعاریف و مفاهیم مرتبط با بهره وری
عوامل بسیاری در تعریف و دیدگا ههای مکاتب مختلف نسبت به بهره وری موثرند(موسوی ،محمد؛ میر محمدی،1391،ص 37). از گذشته بهره وری مورد توجه صاحب نظران و محققان رشته هایی مانند قتصاد، روانشناسی، مدیریت صنعتی و سازمانی، حسابداری، فیزیک و مهندسی بوده است. درک دانش، تجربه، زمینه ها و شرایط محیطی موجب تعریف و تفسیر آنها از بهره وری به شیوه های مختلف گردیده است(الوانی،1387،ص 71). درباره اینکه چگونه سازمانها، گروه ها، انسانها، ماشینها در محیط های مختلف کار کنند و بهره وری آنان چگونه باید سنجیده شود اصول و بینش خاصی را اقتضا می نماید. اهمیت مفاهیم و مدیریت با توجه به سهم آنان در بهره وری سازمانی است. مدیران باید در مورد بهره وری در کوتاه مدت و بلند مدت تصمی مگیری نمایند تا با مشکل عدم رشد بهره وری مواجه نشوند( مارشال،2007به نقل از واعظی و وثوقی،1389،ص 34).
در بیشتر تعاریف از بهره وری، مفاهیم کارایی، اثربخشی، سودآوری، کیفیت، نوآوری، کیفیت زندگی فردی و اجتماعی، فرهنگ و مانند آن را دربردارد که به برخی از مفاهیم اشاره شده پرداخته میشود(همان منبع).
کارآیی: در واقع نسبتی است که برخی از جنبه های عملکرد واحدها را با هزینه هایی که بر انجام آن عملکرد متحمل شده مقایسه میکند. به عبارت دیگر نسبت بازده واقعی به دست آمده به بازدهی استاندارد و تعیین شده (مورد انتظار) را میتوان کارایی یا راندمان تعریف کرد(مارشال،2007).
اثربخشی: به معنی هدایت منابع به سوی اهدافی که ارزشمندتر ند. برای مثال تمرکز روی نتایج، انجام کار صحیح در زمان صحیح، کسب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت. به عبارتی اثر بخشی عبارتست از درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده. در این رابطه اثربخشی فردی را متغیرهای خروجی میدانند که برای سنجش افراد استفاده میشود مانند انعطاف پذیری و اثر بخشی سازمانی نیز توانایی در ارضای حداقل انتظارات ذی نفعها برای کسب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت میباشد. بطور کلی اثر بخشی سازمانی دستیابی به اولویتها و اهداف چندگانه در چارچوب نظام ارزشی مشترک با فرهنگ سازمانی است، به گونه ای که کسب اهداف از نظر هزینه و زمان بهینه باشد و رضایت خاطر ذی نفعهایی را که در جهت کسب اهداف تلاش میکنند فراهم نماید( فرمن،2007به نقل از واعظی و وثوقی،1389،ص 36).