كارآفرين چه کسی است ؟
کارآفرین تفکر خويش را عينيت بخشیده و كارفرماي خود مي باشد. بعبارتی داراي استقلال بوده و با ذهن خود خلاقيت را به عمل تبدیل نموده که موجب نوآوري میگردد. كارآفرين با وجود فشار زياد فعالیتهای اقتصادی ، كارآيي خود را حفظ می نماید لذا خصوصیات کارآفرين عبارتند از:
کارآفرین دارای اندیشه آيندهنگری و افق چشم انداز روشن و شفاف و خالي از هرگونه ابهام و قابل انتقال به ديگران می باشد. بگونه ای که چشمانداز به كارآفرين كمك نموده تا اقدامات مستمر و بدون ابهام بسوی اشتغال و اهداف را پیگیری نماید از طرفی عزم راسخ كارآفرينان موجب می شود که تعهد لازم جهت كسب موفقيت را ايجاد نمایند. اين شرایط كارآفرين را در طي فرآيند راهاندازي شغل از هر گونه شك و ترديد مصون نگهداشته بگونه ای كه مخالفت وابستگان نيز نميتواند در اراده او خللي وارد نماید .
انگيزش: يكي از مهمترين انگيزههاي كارآفرينان محقق نمودن چشمانداز پیش بینی شده بوده بدیهی است سود مالي بندرت در انگيزه كارآفرينان تاثير داشته و صرفاً پول به تنهايي انگيزه انجام کلیه تلاشها و فعالیتها نمی باشد معهذا جهت آغاز فعاليت كارآفرينانه معيار خوبي جهت اندازهگيري موفقيت فعاليت كارآفرينان می باشد.
تمركز: كارآفرين برای ایجاد اشتغال از کلیه طرح و برنامهها و جزئيات كار مطمئن بوده معهذا برخی از نظرات در این رابطه عبارتند از :
ـ كارآفرين معمولاً فرصتي را تخصيص و جهت پيگيري و تحقق آن، سازمان مناسبي را بنا و عمدتا بهمنظور دریافت سود و رشد، كسب و كاري را ایجاد و اداره نموده كه مشخصات اصلي آن نوآوري و مديريت اشتغالاست.
ـ كارآفرين سياستگذاري كسب و كار را اعمال نموده و با ريسك مالي آن را به عهده ميگيرند و فرصتهاي بازار را درك و جهت استفاده از آن سرمايه گذاری و دارايي لازم رافراهم مي آورد.
ـ كارآفرين تقاضا را پيشبيني نموده و خطر ناشي از نوسانات را به عهده گرفته و غالباً در فرآيند توليد عامل سازماندهي و مسئولیت تصميماتي از قبيل: توليد، میزان توليد و روش توليد می باشد در این رابطه نیز فرصتها را تشخيص و منابع مورد نياز را جمعآوري سپس طراحي و اجرا و ارزیابی می نماید.
ـ كارآفرين معمولاً ريسك و مديريت كسب و كار را به عهده گرفته و تركيب جديدي از کالا و توليد و اعتبار بنگاه اقتصادي را بر عهده ميگيرند و در جهت ایجاد اشتغال از عواملی همانند زمين، نيرويكار، مواد مصرفي و سرمايه استفاده لازم نموده و سپس با قدرت تصميمگيري، مهارتها و استعدادهاي فردي در طراحي، سازماندهي، راهاندازي و مديريت واحد جديد، ايدهاش را به اجراء در آورده و از اين راه به کسب درآمد ميپردازد. همچنين چنانچه با عدم موفقيت مواجه شود موانع پيشبيني نشده را ميپذيرد. از طرفی كارآفرين در انتظار سرمايهگذاري و ايجاد شغل از طرف دولت نبوده و خود با شناخت صحيح از فرصتها و استفاده از سرمايههاي راكد، امكاناتي را فراهم و با سازماندهي و مديريت مناسب منابع، ايده خويش را عملي مينمايد. او تنها خودش شاغل نميشود، بلكه بدون اتكاء به دولت، در بخش غيردولتي جهت تعداد ديگري نيز شغل آفریده و نقش مهمي در توليد ایفاء نموده که اين امر سبب كاهش نرخ بيكاري در کشور ميگردد. بدیهی است که دولت نیز ميتواند با ارائه تسهيلات و پيگيري سياستهاي مناسب، اقدامات كارآفرينان را تسریع نماید.
مفهوم كارآفريني در بنگاههای اقتصادی
امروزه «اقتصاد جهانی» و «فنآورياطلاعات» ، تاثیر بسزایی در اقتصاد ملی کشورها گذاشته و نکات اساسي درخصوص راهكارهاي تولید محصولات جدید بمنظور تسريع فرآيند رشد و توسعة پايدار و رفاه اقتصادي را پدید آورده كارآفريني ازمفاهيمی می باشد كه در محدوده علم اقتصاد ، مديريت، جامعهشناسي و روانشناسي قدمتي كوتاه دارد لیکن رو به گسترش ميباشد که برخي از نظرات در این رابطه بشرح زیر می باشد .
ـ كارآفرين متعهد ميشود ریسکهاي فعاليت اقتصادي را سازماندهي و در این رابطه نيروي كار و مواد اوليه را به بهائي نامعين تهیه و با فروش رساندن محصولات به بهائيمعين .ابزار توليد را ترکیب و سپس محصولات قابل عرضه به بازار، را ارائه نموده و مسئوليت ارزش توليدات، بازيافت كلسرمايه را كه بكار گرفته ارزش دستمزدها، بهره و اجاره را پرداخته و سود حاصل را برعهده ميگيرد
ـ كارآفريني ارتباط بين جامعه و نيروي انساني، و همچنین جنبههاي غيراقتصادي جامعه و بنگاههای انتفاعي تاسيس شده جهت برخورداری از مزيتهاي اقتصادي را تعیین می نماید در حقیقت كارآفرين دارای تخصص لازم بوده و با تصميمگيري عقلاني و منطقي درخصوص ايجاد هماهنگي در منابع كمياب اقدام می نماید.
ـ پيتردراكر معتقد است، كارآفرين فردی بوده كه فعاليت اقتصادي كوچك و جديدي را با سرمايه خود آغاز مينمايد.
ـ جفري تيمونز معتقد است که كارآفريني خلق و ايجاد بينشي ارزشمند از عدم وجود مينمايد که فرآيند ايجاد و دستيابي به فرصتها بدون توجه بهمنابع در حال حاضر موجود می باشد. كارآفريني شامل، خلق و توزيع ارزش و منافع بين افراد، گروهها، سازمانها و جامعه ميباشد.
ـ ديويد مك كران كارآفرينان را افرادينوآور، با تفكري متمركز، و در جهت كسب موفقیت در نظام اقتصادي دانسته که سازمانهایی نوآور، سودآور و با رشدي سريع را ايجاد مينمايند.
شومپيتر مشخصة اصلي كارآفرين را «نوآوري» ميداند و كار يك كارآفرين را تعادل پويا از طريق نوآوري و كارآفريني تعریف می نماید که اين امر مشخصة يك اقتصاد سالم می باشد.
سابقه كارآفريني در ايران:
به موضوع کارآفرینی در كشورهاي پيشرفته دنيا از اواخر دهه 1970 به بعد توجه شده در این رابطه نیز در بسياري از كشورهاي درحال توسعه از اواخر دهه 1980 به مسئله کارآفرین توجه شد لیکن در كشور ما تا آغاز اجراي برنامه سوم توسعه، توجه چنداني به كارآفريني نشده و در محافل علمي و دانشگاهي نيز فعاليتي در اين زمينه صورت نگرفته بود. مشكل بيكاري و پيشبيني بحران آن در دهه 1380 موجب شد كه در هنگام تدوين برنامه سوم توسعه، موضوع كارآفريني در دستور کاردولت قرار گيرد. اخيراً توسعه كارآفريني در سطح وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، جهاد كشاورزي، صنايع و معادن و فلزات و همچنين مؤسسه جهاد دانشگاهي به دليل ارتباط با فعاليتهاي آنها، مطرح شده در حاليكه كارآفريني داراي مفهومي وسيعتر و با ارزشتر از اشتغالزايي می باشد . لذا جهت بارورشدن خلاقيتها ، ترغيب به نوآوري و توسعة آن ، افزايش اعتماد به نفس ، ايجاد و توسعة تکنولوژي ، توليد ثروت در جامعه و افزايش رفاه عمومي از نکاتی بوده که باید به جنبة اشتغالزايي آن توجه نمود .