Enterprise social media (ESM) is an emerging platform that can help employees handle uncertainties. This study examines whether and how ESM usage is positively associated with agility performance (i.e., proactivity, adaptability, and resilience). Drawing on Kahn’s framework, this study investigates the mediating effects of psychological conditions (i.e., psychological meaningfulness, psychological availability, and psychological safety). Through data collected from 167 employees who adopted ESM in the workplace, the current research validates most of the proposed hypotheses on mediating effects. It specifically validates the following claims: (1) psychological availability mediates the relationships between ESM usage and the three dimensions of agility performance; (2) psychological meaningfulness mediates the link between ESM usage and proactivity; and (3) the associations of ESM usage with proactivity and adaptability are significantly mediated by psychological safety. This study contributes to extant ESM literature through incorporating Kahn’s framework in investigating the role of ESM and suggesting that managers enhance employees’ psychological conditions in order to realize the value of ESM.

نمونه ترجمه مقاله:

1. مقدمه

رسانه های اجتماعی سازمانی (ESM) یک پلت فرم دیجیتال به طور فزاینده ای برای ارتباطات داخلی و تعامل اجتماعی درون یک شرکت است (Kane، 2015؛ Leonardi، Huysman، & Steinfield، 2013). به عنوان مثال، Slack یک برنامه کاربردی گسترده ESM با قابلیت های مختلف اجتماعی مانند پیام های فوری، گفتگوهای باز، شركت سازمانی و میکروبلاگینگ است. در سال 2016، با مبلغ 200 میلیون دلاری در دورۀ چهارم سرمایه گذاری، سرمایه گذاری خود را با ارزش گذاری پول بعد از 3.8 میلیارد دلار سود و 2.7 میلیون کاربر فعال روزانه (Primack، 2016) به دست آورد.

دستاورد ESM به ویژگی های متمایز مربوط می شود که از دیگر فناوری های اطلاعات و ارتباطات جدا می شوند. به عنوان مثال، کاربران ESM می توانند مکالمه های دیگر کارکنان را مشاهده کنند و ارتباطات اجتماعی خود را تشخیص دهند، شناسایی و انتقال دانش تخصصی را تسهیل کنند (Leonardi و همکاران، 2013). بر اساس این ویژگی، محققان مزایای مختلف ESM را شامل بهبود اشتراک گذاری اطلاعات، هماهنگی تیم و هوش جمعی می دانند (گیبس، روضیدی و آیزنبرگ، 2013؛ کین، 2015؛ کاپلان و هینلین، 2010؛ روح و آل -Mohsen 2015) با استفاده از چنین مزایایی، ESM می تواند بر نتایج تحقیقات عملکرد چابکی تأثیر بگذارد، که بر توانایی کارکنان واکنش نشان می دهد و با تغییرات به سرعت و مناسب سازگار می شود (Alavi & Wahab، 2013؛ Alavi، Wahab، Muhamad & Shirani، 2014 ؛ Sherehiy، Karwowski، & Layer، 2007). با این حال، استدلال های موجود در ارتباط بین استفاده از ESM و عملکرد چابکی، کافی نیست و بحث برانگیز است (Alavi et al.، 2014؛ Kuegler، Smolnik، & Kane، 2015؛ Kwahk & Park، 2016؛ Leftheriotis & Giannakos، 2014). از یک سو، ESM در پاسخ به تغییرات غیرمنتظره ای مفید است، زیرا به کارکنان کمک می کند تا از همکاران خود در مورد دانش مربوطه یاد بگیرند (Leonardi et al.، 2013؛ Turban، Bolloju & Liang، 2011). از سوی دیگر برخی از محققان ادعا می کنند که ESM کارآیی کارکنان را در سنجش و واکنش به تغییرات بازار کاهش می دهد، زیرا ESM می تواند به سوء استفاده از منابع اینترنتی منجر شود (Turban و همکاران، 2011)، افزایش غفلت در زندگی (تورل و سرونو ، 2012) و روند ظاهری تفکر گروهی (Leonardi و همکاران، 2013) از جمله واکنش ها در این رابطه هستند. قطبیت در این استدلال نشان دهنده نیاز به تحقیق بیشتر در مورد مکانیزم های زیربنایی است که با استفاده از ESM با عملکرد چابکی همراه است (توربان و همکاران، 2011).

این عدم هماهنگی در رابطه با استفاده از ESM و عملکرد چابکی باعث افزایش تمرکز روی شرایط روحی کارکنان شده است. با استفاده از ESM، کارکنان تمایل دارند کار خود را معنی دار تر بدانند، همانطور که آنها موفقیت های دیگران و رشد شغلی ناشی از تلاش آنها را مشاهده می کنند (Treem & Leonardi، 2012). با توجه به معناداری روانشناختی بالا، کارکنان تمایل دارند زمان و تلاش خود را برای توسعه ظرفیت خود برای رسیدگی به شرایط بهتر و غیر قابل پیش بینی(بالاتر) صرف کنند (چنگ و لو، 2012). ESM همچنین کارکنان را تشویق می کند که آمادگی خود را برای تغییرات بازار از لحاظ منابع جسمی، احساسی و شناختی (Kügler، Dittes، Smolnik، & Richter، 2015؛ Leonardi، 2015؛ Treem & Leonardi، 2012) در نظر بگیرند. عملکرد نیروی انسانی بهبود می یابد زمانی که کارکنان در مورد دسترسی به منابع که می تواند آنها را قادر به ایجاد پاسخ مناسب می کند، راحت تر باشند (Higgins، 1997). ESM فضایی را ایجاد می کند که در آن کارکنان احساس امنیت روانی و تمایل به همکاری بدون خجالت یا کاهش عزت نفس دارند (Boyd & Ellison، 2007). حفظ روابط تعاملی با همکاران، کارکنان را قادر می‌سازد تا با شرایط جدید سازگار شوند (Ou & Davison، 2011). بنابراین، شرایط روحی (یعنی معنادار روانشناختی، دسترسی روانشناختی و ایمنی روانی) کارکنان به عنوان مکانیسم میانجی در رابطه بین استفاده از ESM و عملکرد چابکی عمل می کنند.