پرسشنامه مدیریت استعداد (کاینگهام؛2007)
پرسشنامه مدیریت استعداد: پرسشنامه استاندارد مدیریت استعداد توسط کاینگهام(2007) طراحی و اعتباریابی شده است، این پرسشنامه 18 گویه داردو در قالب طیف پنج درجه لیکرت مدیریت استعداد را در چهار بعد انتخاب استعدادها، مشارکت استعدادها، آموزش استعدادها و حفظ و نگهداشت استعدادها مورد سنجش قرار می دهد، این پرسشنامه در ایران توسط چراغی(1393) اعتباریابی و مورد تایید قرار گرفته است.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
مدیریت استعداد : مدیریت استعداد سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار(مورتون،2004)، در این راستا استعداد پتانسیل بالقوه و بالا برای انجام وظایف سازمانی، به عبارت دیگر برخورداری از شایستگیهای درست و مناسب و یا در اختیار داشتن منابع انسانی مناسب از لحاظ قابلیتها تعهد کاری (بالاس، 2007). مدیریت استعداد تضمین میکند که افراد مناسب با مهارت مناسب در محل مناسب، متمرکز و نسبت به آن عجین شدهاند(عریقات و همکاران، 2010).
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
پرسشنامه استاندارد مدیریت استعداد: نمره که افراد از پاسخگویی به پرسشنامه مدیریت استعداد کاینگهام(2007) کسب خواهند کرد.
مولفه های پرسشنامه :
مولفه |
منبع | سوالات |
انتخاب استعدادها | (کاینگهام؛2007) |
1-5 |
مشارکت استعدادها |
(کاینگهام؛2007) | 6-8 |
آموزش استعدادها | (کاینگهام؛2007) |
9-11 |
حفظ و نگهداشت استعدادها |
(کاینگهام؛2007) |
12-18 |
مدیریت استعداد
دراوایل سال ۱۹۹۷ شرکت مکنزی و شرکاء واژه جنگ برای استعداد را برای توصیف چالشهایی که کارفرمایان باآن مواجه اند تا کاندیدایی با مهارت بالا را پیدا کنند مطرح نمودند. آنها اعتقاد داشتند که مدیران کمی این آمادگی را دارند تا نقش رهبری را درسازمان ها ایفا نمایند. بنابراین شرکتهای سراسرجهان برای دستیابی به استعدادها، خود را درگیر رقابت با دیگران می یابند. از این روکسب وکارها باید توانایی شناخت افراد با استعداد، ارائه آموزش لازم به آنها و حفظ و نگهداری کارکنان با ارزش برای بلندمدت را داشته باشند. مدیریت استعداد دارای مزایای اقتصادی فراوانی است این مزایای اقتصادی هم در سطوح شرکت ها و هم انفرادی اثبات شده است.
شکل گیری مدیریت استعداد
کسب و کار امروز با رشد فزاینده رقابت جهانی، تغییر بازارها، و وقایع غیر قابل پیش بینی روبروست. شاید امروز جذب، توسعه و حفظ کارکنان ماهر بسیار مشکل تر از قبل باشد و این شاید چیز عجیبی نباشد. براساس تحقیقات انجام شده. ۴۰ درصد مدیران از مشکلات پر نمودن پستها بدلیل فقدان نیروی مستعد در بازار شکایت دارند. شرکت مکنزی در ۱۹۹۷ اصطلاح جنگ برسراستعدادها را مطرح نمود. آنها در این پروژه چالشهای مدیران را در یافتن افراد ماهر بیان نمودند. مدیریت استعدادها هر روز مهمتر و چشمگیرتر خواهد شد چراکه سازمانها با از دست دادن یا بازنشسته شدن مدیران و متخصصانشان وکمبود شدید استعدادها بسیار با مشکل مواجه خواهند شد.