عنوان فارسی:دانلود ترجمه مقاله اولویت بندی نیازها برای حمایت از تصمیم گیری در فرایند تغییر سازمانی
دانلود ترجمه مقاله اولویت بندی نیازها برای حمایت از تصمیم گیری در فرایند تغییر سازمانی – ۲۰۱۸:این چارچوب ممکن است با حوزه های مختلف و سازمان های مختلفی سازگار باشد. حتی اگر بازخورد اولیه از شرکار پروژه مثبت باشد ما نمی توانیم مزایای فرایند های تصمیم گیری در خود سازمان در این نقطه از زمان را برآورد کنیم. علاوه بر این ما اذعان می کنیم که این امکان وجود دارد که اندازه گیری های ما مورد بررسی قرار نگرفته باشد. ( به عنوان مثال یک بعد مهم را از دست داده باشیم ) . محدودیت دیگر مقیاس های مختلف دیگر در مورد داده های ارزیابی شده است ( متغیر های رتبه بندی شده و متغیر های مقیاس بندی شد).
عنوان فارسی مقاله: | در راستای اولویت بندی نیازها برای حمایت از تصمیم گیری در فرایندهای تغییر سازمانی |
عنوان انگلیسی مقاله: | |
سال انتشار میلادی: | 2018 |
نشریه: |
پنجاه و یکمین کنفرانس بین المللی علوم سیستماتیک در هاواییEtargetmedia |
کلمات کلیدی فارسی: |
|
کلمات کلیدی انگلیسی: |
|
تعداد صفحات ترجمه شده: | 17 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin |
نویسندگان: |
|
موضوع: | مدیریت استراتژیک، استراتژی های توسعه صنعتی، مدیریت کیفیت و بهره وری، مدیریت عملکرد و مدیریت کسب و کار |
دسته بندی رشته: | مدیریت |
فرمت فایل انگلیسی: | 11صفحه با فرمت pdf |
فرمت فایل ترجمه شده: | Word |
کیفیت ترجمه: | عالی |
نوع مقاله: | isi |
تعداد رفرنس: |
مقاله انگلیسی+ترجمه فارسی
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
نیازها-شناسایی و اولویت بندی
شکاف و روش تحقیقاتی
یک روش برای شناسایی نیاز ها
سه دیدگاه در مورد اولویت بندی نیاز ها
دیدگاه داخلی سیستم
دیدگاه بیرونی سیستم
دیدگاه سیستماتیک سیستم
یافته های تجربی
پروژه با اتاق اقتصادی فدرال اتریش
دیدگاه داخلی سیستم I1 & I2))
دیدگاه خارجی سیستم (E1 & E2)
دیدگاه سیستماتیک سیستم
دیدگاه ترکیبی
پروژه های در حال انجام
بحث و نتیجه گیری
محدودیت ها و تحقیقات آینده
چکیده
هدف این مقاله معرفی سیستم پشتیبانی از تصمیم گیری به منظور اولویت بندی نیاز ها در یک سازمان است. ما یک رویکرد تفکر سیستمی را ایجاد کردیم و یک شاخص اضافی وزن بندی شده را با توجه به در نظر گرفتن دیدگاه های مختلف ذینفعان سازمان توسعه دادیم. در ابتدا ، ما یک بررسی مختصری از گزارشات در زمینه شناسایی و اولویت بندی نیاز ها بر مبنای رشته های علمی مختلف را مورد بررسی قرار دادیم. سپس از یک مقاله انتقادی برای شناسایی ذینفعان مهم استفاده کردیم که منجر به ارائه سه دیدگاه مختلف در مورد سیستم پشتیبانی تصمیم گیری شد. دیدگاه داخلی منعکس کننده نیازهایی است که برای رضایت اعضای سازمان مهم و ضروری است.
دیدگاه خارجی نیز دانش افراد بیرونی را نیز در نظر می گیرد ، به عنوان مثال ، کسانیکه در سازمان کار نمی کنند اما با آن آشنا هستند ( به عنوان مثال متخصصان ، مشتریان و تسهیل کنندگان). دیدگاه سیستماتیک ، تعاملات سیستمی را ناشی از رفتار تصمیم گیرندگان در سازمان درک کرده است. دیدگاه این ذینفعان ، از منظر های مختلف ارزیابی می شود ، که به صورت متوالی با یکدیگر ترکیب و وزن بندی شده اند. بر اساس یک روش برای شناسایی نیاز ها ، ما این شاخص را برای مطالعه موردی در کشور اتریش اعمال کردیم و مفاهیمی را برای این موضوع در تئوری و عمل ارائه دادیم.
Abstract
The purpose of this paper is to introduce a decision support system to prioritize needs that are anchored in an organization. We build on a systems-thinking approach and develop a weighted additive index which considers different viewpoints of organizational stakeholders. First, we briefly review the literature about identifying and prioritizing needs from various scientific disciplines. Then, we use boundary critique to identify critical stakeholders that lead to three different viewpoints in the decision support system. The internal view reflects needs that members of the organization find important and urgent to be satisfied.
The external view considers knowledge of outsiders, i.e. who do not work in the organization but are acquainted with it (e.g. experts, customers, facilitators). The systemic view considers system inherent interrelations of needs as perceived by decision makers in the organization. These stakeholder views get assessed by different dimensions, which are subsequently combined and weighted. Based on a method to identify needs, we apply this index in an case study conducted in Austria and discuss implications for theory and practice.
نمونه ترجمه مقاله:
مقدمه
نیازها-شناسایی و اولویت بندی
نیازها ، نیرو های انگیزشی هستند که ما را به حرکت وا می دارند و باعث عمل کردن ما می شوند. انها می توانند تاثیر زیادی بر نوآوری ،تصمیم گیری و فرآیند یادگیری سازمانی مانند ارتقا و توسعه استراتژی و دیدگاه شوند.
برای شناسایی نیازها ، رویکرد های مختلفی در این گزارشات مورد بحث قرار گرفته است. با این حال ، این فقط یک طرف سکه است. ما باید بدانیم که نیاز ها از یکدیگر سبقت می گیرند و با محدودیت های زمانی و منابع مواجه هستند. لذا باید آنها را اولویت بندی کرد. به طور کلی ، به نظر می رسد تصمیم گیرندگان در تعداد نقطه شروع های ممکن برای راه اندازی فرآیند یادگیری سازمانی غرق می شوند. این مشاهدات با توجه به تئوری تصمیم اقتصادی انجام شده است و مطرح می کند که تمایل به انجام دادن یک عمل زمانی کاهش می یابد که تعداد گزینه ها افزایش یابد. این اصطلاحا پارادوکس انتخاب نامیده می شود و می تواند بر طرف شود اگر افراد تعریف درستی از مجموعه محدودی از گزینه ها داشته باشند.
رشته های علمی مانند فلسفه ، روانشناسی ، بازاریابی و رشته های سیاسی اجتماعی از مفهوم نیاز ها با تعاریف مختلف استفاده می کنند و در نتیجه اولویت بندی آنها تغییر می کند. بر مبنای روانشناسی ، مهم ترین اولویت ، اولویت بندی نیازهاست که در سلسله مراتب نیاز های مازلو نیز مطرح است. در گفتمان های سیاسی اجتماعی ، اولویت بندی نیاز ها از صدماتی آنها وارد می کنند ناشی می شود برای اینکه اگر باقی بمانند باعث نارضایتی می شوند. وقتیکه نیاز ها به عنوان یک ابزاری ضروری در زمینه یک هدف در بازاریابی و یا توسعه نرم افزار تعریف شوند ، روش های خاصی مانند تجزیه و تحلیل اتصال ، توسعه تابع کیفیت ، خانه کیفیت می تواند برای اولویت بندی مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعات در زمینه نوآوری سازمانی ، وان هیپل و وان کروگ ، اخیرا یک ایده را مطرح کردند و آن را به عنوان مدلی ارائه کردند که صراحتا باعثت اولویت بندی نیاز ها می شود. مطابق با دیدگاه آنها ، یک نیاز می تواند زمانی کشف شود که ما یک راه حل متناظر را پیدا کرده باشیم. برای ارزیابی اینکه آیا راه حل ها با نیاز های اساسی منطبق است ، ما شکل مناسبی از رویکرد ” نیازها-راه حل ها” را ارائه دادیم. در مدل آنها ، دو منظره سه بعدی منعکس کننده راه حل ها و نیاز ها بود. در مورد ارتباط بین یک نقطه مبتنی بر نباز ها و راه حل ها ، یک فلش در راستای نیازها-راه حل ها ارائه شد. با این حال ، نویسندگان مفهوم را حفظ کردند و حقیقتا یک روش را برای شناسایی و اولویت بندی نیاز ها و راه حال ها ارائه نکردند که برای ایجاد چشم انداز و مکاتبات بسیار مهم است.
ما یک فرض مشترک را مطرح کردیم که بر مبنای آن نیاز ها ، به عنوان مثال ضرورت های مورد نیاز برای رسیدن به یک هدف ، قبل از طرحی داخلی افراد رضایتمند کشف شد. از آنجا که نیاز ها به خود عامل اشاره دارد افراد راضی راه حل های متمرکزی را ارائه می دهند ( به عنوان مثال در محصولات ، فرآیند ها و خدمات) که نیاز های خاص را بر آورده می کند. رابطه آنها یک رابطه یک به چند تعبیر می شود به عنوان مثال نیاز به تحرک می تواند