عوامل موثر بر مشارکت شهروندان

مشارکت شهروندان

مشارکت شهروندان به معنی گردهم آیی و تشکل آگاهانه و خودجوش جمعی از شهروندان ساکن در یک محدوده به منظور بهبودوضعیت زندگی به شیوه اي غیر انتفاعی و براساس آگاهی هاي فردي و جمعی آنها در کلیه مراحل تهیه طرح، نظارت و اجرا می­باشد.به نحوي که این دخالت و درگیري داوطلبانه منجر به بروز ظرفیت ها و پتانسیل هاي نهفته مردمی شده و آنها را با محدودیت ها و امکانات طرح در هریک از مراحل آن آشنا ساخته و موجب تقویت اعتماد به نفس، افزایش روحیه همکاري و همچنین تحکیم همبستگی هاي اجتماعی می­شود .از طرفی قدرت رویارویی مردم با مسائل و مشکلات زندگی شهري افزایش می­یابد .علی رغم منافع و ضرورت هاي آشکار و نهان مشارکت مردمی، هنوز نقش و جایگاه تعیین کننده اي در طرح هاي نوسازي بافت هاي فرسوده شهري که نیازمند دخالت گسترده مردم در فرآیند انجام آنها می باشد، به دست نیاورده است .از طرفی مشارکت، پیشینه اي تاریخی دارد، عمل مشارکت، با مفاهیم همبستگی، همکاري، یاري، اتحاد، انجمن و نظایر اینها همراه است. مشارکت تعهدي فعالانه، آگاهانه، آزادانه و مسوؤلانه است، و یکی از ساز و کارهاي اعمال قدرت به شمار می­رود که تنها می­تواند از درون برخیزد. بلور واقعی مشارکت در جمع روي می­دهد و در جمع بازتاب می­یابد(اسدیان و سیاحی، 1390).

از این روست که مشارکت فرایندي اجتماعی به شمار می­رود.امر مشارکت مردم در امور اجرایی، توسعه و عمران بافتهاي شهري به خصوص نوسازي بافت هاي فرسوده شهري که در حال حاضر از اهمیت بالایی برخوردار می­باشند به اعتباري ساده و سهل و بدیهی به نظر می­رسد، به نحوي که شاید برخی طرح موضوع را چندان ضروري ندانسته و بر این باور باشند که وجود زمینه هاي سنتی مشارکت در جامعه و تنها تقویت و پرورش این زمینه ها و احیاناً ایجاد انگیزه هاي مناسب در عرصه مشارکت کافی باشد .اما تجربه حاکی از آن است که بداهت هر امري نشانه سادگی و سهولت دستیابی به آن نیست و لازمه تحقق آن نیازمند مطالعات وسیع و ایجاد نهادها و تشکلهاي مردمی و قانونی می­باشد .بدون تردید نادیده گرفتن مردم در طرحهاي عمران شهري ازجمله طرحهاي نوسازي شهري به معنی چشم پوشی از مشارکت مادي و معنوي مردمی خواهد بود که متغیر اصلی این مقوله بوده و چه بسا اگر مردم در تمام مراحل طرح آگاه از جریان امر نباشند، طبیعتاً نسبت به طرح و اتفاقات محیط شهري خویش نیز بی تفاوت خواهند بود.

 دیدگاهای نظری مشارکت شهروندان

دیدگاه کارکرد گرایی

کارکردگرایی از جمله مکاتب جامعه­شناسی است که به ذکر نظریاتی پرداخته است که حوزه فعالیت­­شان در پاردایم اثباتی قرار دارد. آنچه در این نظریات، مهم و کلیدی است توجه به نظم و ثبات در جامعه است که اکثر نظریه‌پردازان کارکردگرایی بدان توجه داشته­اند، مانند دورکیم که دین را در مطالعاتش به‌عنوان یکی از نهادهای اجتماعی می­داند که کارکرد آن همبستگی، انسجام و نظم است.

نگرش موزه اي

این دیدگاه بر شالوده حفاظت از میراث فرهنگی بافت استواراست و مداخله ي در بافتهاي قدیمی را جز در جهت حفاظت آنها نمی­پذ یرد. در این نگرش حفظ هویت و میراث نیاکان بر مقتضیات زندگی معاصر ترجیح داده می­شود، در نتیجه ساکنان این گونه بافتها به دلیل عدم امکان انجام تغییرات مقتضی زندگی روزمره مورد نیاز خود و نیز کاستی ها و نارسایی هاي زیر ساختهاي شهري که ریشه در چنین بینشی دارد، ناگزیر به ترك بافت می­شوند، به دنبال ازهم پاشیدگی بافت اجتماعی، بافت کالبدي نیز در معرض تخریب قرارمی­گیرد.

مکتب نوسازی

تاریخ پیدایش مکتب نوسازي به دهه 1950 یعنی به زمانی باز می­گردد که ایالات متحده به یک ابر قدرت جهانی تبدیل گردید. لذا محققین علوم اجتماعی در آمریکا بسیج شدند تا براي پیشبرد نوسازي در کشورهاي تازه به استقلال رسیده جهان سوم راه حل تنظیم و ارائه نمایند. محققین مزبور نیز تحت نفوذ شدید نظریه تکامل گرائی، مفهوم نوسازي را در قالب یک فرایند مرحله به مرحله، غیر قابل بازگشت، رو به پیشرفت و درازمدت تصویر نمودند که به سمت الگوي جامعه آمریکا سیر می­کرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *