اهميت و ويژگي کسب وکار

کسب وکار

انواع کسب و کار

کسب وکار هنگامی آغاز می شودکه امکان تولید کالا یا خدمات و فروش و کسب سود فراهم و به جامعه خدمت شود غالباً از طریق کسب وکارش به خواسته های افراد شاغل جامه عمل پوشانده تا موفقیت حاصل شود مهم ترین اهداف کسب وکار، دریافت سود برای حفظ وبقای زندگی بوده که شامل نقطه نظرات زیر می باشد .

  • کسب سهم بیشتر در بازار و دریافت سود
  • تولید محصولاتی با بالاترین  کیفیت ممکن برای مشتری
  • برخی از کسب وکارها به دنبال کسب سود نبوده ودنبال فعالیتهای خیرخواهانه می باشند.(مؤسسات خیریه)

 انواع  کسب و کار   بر حسب تعداد افراد  شاغل

  • کسب وکار کوچک:که تعدادافرادشاغل کمتراز50نفر می باشد.(کسب وکارهای خانگی)
  • کسب وکار متوسط: که تعدادافرادی که درآن کارمی کنندبین 50 تا500 نفر باشند.(فروشگاههای زنجیره ای)
  • کسب وکار بزرگ: که تعدادافرادشاغل درآن بیشتراز500 نفر می باشند.( شرکتهای سازنده خودروها )

 طرح  کسب وکار و اشتغال

جزئیات طرح کسب وکار پیشنهادی طی سند مکتوب مشخص می شود بدیهی است که این سند باید موقعیت کنونی،نیازها،انتظارات ونتایج پیش بینی شده را تشریح وکلیه جوانب آن را ارزیابی نماید که اجزای آن بشرح زیر می باشد .

1-    تعریف وتوصیف کسب وکار و اشتغال ، اهداف اصلی کسب و کار و اشتغال ، مشخصات مجری طرح اشتغال در طرح کسب و کار یک ضرورت می باشد .

4-    تحلیل استراتژی اشتغال در موسسات و بنگاههای تولیدی , تحلیل مالی و اقتصادی بنگاههای تولیدی, خلاصه اجرای طرح اشتغال در موسسات و بنگاهها موجب بهبود شرایط کسب و کار می شود .

طرح موصوف دارای چهار عامل اصلی بصورت زیر می باشد .

1-    به کارآفرین کمک نموده که جوانب وپیشرفت کسب وکارش را مشخص و بررسی نماید .

2-   چهارچوب منطقی را ایجاد نموده تا نسبت به توسعه و تدابیر پیشرفت در چند سال آینده اقدام گردد .

3- مذاکره بااشخاص ثالث مانندسهامداران،دفاترنمایندگی،بانکها،سرمایه گذاران باید صورت پذیرد.

4- برای سنجش وضعیت واقعی کسب وکار معیاری،ارائه گردد .

طرح کسب وکار واقع بینانه بوده و قابل پیش بینی ها در بلندمدت چنانچه با نگرش فعالیت اشتغال باشد موفقیت حاصل می شود بدیهی است عدم وجود یک طرح منطقی اجرای آن را با شکست مواجه خواهد نمود.

کسب وکارهای خانگی برای مقتضیات محیط‌های سنتی به ویژه برای فعالیت بانوان در جامعه مناسب بوده غالباً این نوع کسب و کار در کاهش آلاینده‌های هوا، صرفه‌جویی در مصرف انرژی و کاهش ناامنی‌های اجتماعی نقش عمده‌اي داشته؛ تا خانوارها با خیال آسوده در محل سکونت خود به کسب و کار بپردازند.

کسب و کارهای کوچک

كسب و كارهای كوچك از نظر اقتصادي ، سهم نسبتاً كوچكي از بازار را در اختيار داشته لیکن بنگاه كوچك توسط مالكين به صورت خصوصی اداره شده و فاقد ساختار رسمي مديريت می باشند . يك بنگاه كوچك مستقل بوده در این راستا ، مدير آن بدون كنترل خارجي تصمیم گیری می نماید مغازه هاي شخصي ، كسب و كارهاي خانگي ، اينترنتي جزء كسب و كارهاي كوچك بوده و فروشگاههاي زنجيره اي جزو كسب و كارهاي متوسط و بانك ها و شركتهای خودروسازی بعنوان كسب و كارهاي بزرگ محسوب مي شوند.

اهميت و ويژگي كسب و كارهاي كوچك

مهم ترين ويژگي هايي كه براي كسب و كار در صنايع كوچك قابل طرح می باشد عبارتند از:

الف ) اشتغال زايي که کسب و کار شاغلین را رایج می نماید .

ب ) انعطاف پذيري که روابط کارکنان بنگاهها و موسسات را جهت بهبود شرایط کار تقویت می نماید .

ج ) ظرفيت نوآوري که موجب تولید کالاهای متنوع و خدمات مطلوب می شود .

د ) سودآوري بالاتر که منافع آن همه شاغلین را برخوردار می نماید .

ه ) بهره وري و ايجاد ارزش بالاتر و کسب درآمد مناسب و سود که اشتغال را پایدار می نماید .

اين ويژگي ها موجب شده سياستگذاران اقتصادي در كشور ما اهميت بيشتري به بنگاه های کوچک داده و نقش آنها را در توسعه اقتصاد ملي از طريق برنامه هاي حمايتي گوناگون پر رنگ تر نمایند .

اشتغال زايي

مهمترین موضوع کشور در حال حاضر اشتغال زایی بوده که پيامدهاي گوناگون اقتصادي و اجتماعي را در بر داشته معهذا بنگاهها و صنايع كوچك با ويژگي اشتغال زايي ، علیرغم سهم نسبتاً اندك آنها از توليد ملي ، نقش موثري در كاهش فشارهاي ناشي از بيكاري دارند در این راستا کارآفرینان با ایجاد اشتغال به دولت نیز کمک می نمایند .

انعطاف پذيري

بنگاه ها و صنايع كوچك در مقايسه با سازمانهاي بزرگ ، انعطاف پذيري بيشتري از خود نشان مي دهند. حداقل در مقابل دو مقوله كليدي و راهبردي ((تغييرات در تقاضا)) (Demand shifts ) و ((تخصيص مجدد منابع))( Resource realloction) ، با سرعت و سهولت بيشتري عكس العمل هاي لازم را نشان می دهند لذا به همين دلیل نسبت به صنايع بزرگ از فرصت هاي بازار بهتر استفاده نموده و از درجات بالاتر انطباق با شرايط محيطي برخوردارند.

نوآوري

بنگاههاي كوچك دارای منابع محدود بوده معهذا در ارائه ايده هاي جديد تولید محصول و انجام كار موفقتر عمل نموده و در طول فعالیت نيز درجات قابل ملاحظه اي از نوآوري را بروز مي دهند.

سودآوري

از ويژگي هايي قابل توجه سودآوري بالاتر صنابع كوچك نسبت به صنايع بزرگ می باشد.

بهره وري :

افزایش بهره وري توسط صنايع كوچك از شاخصهای قابل توجه این بنگاهها می باشد. صنایع بزرگ با مفاهيم توليد انبوه ( mass- prodution ) و كارآيي بر مبناي هزينه (cost-based effciency ) به همراه بوده ليكن در صنایع کوچک به علت انگيزه بالاتر و فعالیتهای شغلي بيشتر و ارتباط نزديك بين مديران و كاركنان اينگونه بنگاه ها از بهره وري و ايجاد ارزش بالاتري برخوردار بوده ضمناً سایر مزاياي كسب و كارهاي كوچك عبادتند از :

  • بالاترين ظرفيت ايجاد اشتغال براي قشر جوان و نيروهاي فعال هستند.
  • توانايي لازم در راستاي تامين قطعات مورد نياز صنايع مادر را دارند.
  • به دليل ايجاد مراكز متعدد كارگاه هاي توليدي در شهرها و روستاهاي مختلف موجب تمرکززدائی می شوند.
  • توان لازم در جهت جذب سرمايه هاي سرگردان جامعه را دارند.
  • اين صنايع مي توانند در پرورش مديران و كارآفرينان نقش موثري داشته باشند.

نقش و اهميت اينگونه بنگاه ها در اقتصاد ملي كشورها بارزتر بوده و به همين علت توجه بيشتر سياستگذاران اقتصادي را به خود معطوف داشته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *