دانلود ترجمه مقاله چارچوب QFD-MCDM برای انتخاب عرضه کننده سبز – الزویر ۲۰۱۷:با تغییر و تحول در حالت محیط زیست، فشار عمومی و تدارکات محیط زیست، مسائل اجتماعی و محیط زیستی در مدیریت هرگونه کسب و کار اهمیت روزافزونی پیدا می کنند. GSCM یک رهیافت در زمینه پیشرفت عملکرد فرایند و محصولات در انطباق با ملزومات و مقررات محیط زیستی است. GSCM همه مراحل چرخه زندگی محصول را از طراحی، کل زنجیره تأمین برای استفاده محصولات توسط خریداران نهایی و دفع زباله در انتهای چرخه زندگی را در بر می گیرد. نقش تأمین کننده قابل چشم پوشی نیست. در این منظر، معیار های انتخاب تأمین کننده باید بر طبق رویکرد سبز دوبار طراحی شوند. از این رو هدف اصلی این مقاله حل مسأله ارزیابی و رتبه بندی تأمین کننده سبز با استفاده از فرمولبندی مجتمع است. این مقاله، روابط برهم کنشی و میزان اثر بین CR ها و معیارهای انتخاب تأمین کننده را به ترتیب ارزیابی و روشن می کند. DEMATEL امکان ایجاد روابط اساسی و تقسیم CR های در نظر گرفته شده به گروه های اثر و سبب را فراهم می کند.
عنوان فارسی مقاله: |
چارچوب QFD-MCDM مجتمع برای انتخاب تامین کننده سبز |
عنوان انگلیسی مقاله: | |
سال انتشار میلادی: | 2017 |
نشریه: |
Database: Elsevier – ScienceDirect (ساینس دایرکت) مجله محصولات پاک کننده – Journal of Cleaner Production |
کلمات کلیدی فارسی: | |
کلمات کلیدی انگلیسی: |
Green supplier selection
Decision support system
Complex proportional assessment
Multi-objective optimization based on ratio analysis
Quality function deployment
Customer needs
|
تعداد صفحات ترجمه شده: | 13 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin |
نویسندگان: |
MortezaYazdaniaPrasenjitChatterjeeb Edmundas Kazimieras Zavadskas cSarfarazHashemkhani Zolfanid
|
موضوع: | لجستیک و زنجیره تامین, مدیریت استراتژیک |
دسته بندی رشته: | محیط زیست, مدیریت, مهندسی صنایع |
فرمت فایل انگلیسی: | 34 صفحه با فرمت pdf |
فرمت فایل ترجمه شده: | Word |
کیفیت ترجمه: | عالی |
نوع مقاله: | isi |
تعداد رفرنس: |
مقاله انگلیسی+ترجمه فارسی
فهرست مقالات
چکیده
مقدمه
بازنگری ادبیات موضوعی
اهمیت پژوهش
چارچوب مجتمع پیشنهادی برای انتخاب تأمین کننده سبز
مرحله III: رتبه بندی تأمین کننده برای هر یک از ملزومات فنی
مرحله IV: رتبه بندی تأمین کننده ها با COPRAS و MOORA
مطالعه موردی: انتخاب تأمین کننده سبز برای یک شرکت لبنی
به کارگیری
راهنمایی های مدیریتی
نتیجه گیری
پیوست
چکیده
ارزیابی و انتخاب تأمین کننده یک تصمیم استراتژیک چشمگیر برای کاهش هزینه های عملیات و بهبود رقابت های سازمانی در جهت توسعه فرصتهای کسب و کار است. علاوه بر این، با افزایش نگرانی های مربوط به حفظ محیط زیست و توسعه پایدار، توجه بیشتر به ملزومات محیط زیستی و ارزیابی تأمین کننده بالقوه و کمک کرفتن از عوامل سبز در فرایندهای انتخاب روز به روز مهمتر می شود. بنابراین، هدف این مقاله ارائه یک رهیافت مجتمع برای انتخاب تأمین کننده سبز با در نظر گرفتن ملزومات و معیار های عملکرد محیط زیستی متنوع است. رهیافت پیشنهادی به روابط متقابل بین ملزومات مشتری (CR ها) با کمک روش آزمایشگاه ارزیابی و تصمیم گیری (DEMATEL) می پردازد در حالی که یک ساختار رابطه را ایجاد می کند. مدل گسترش تابع کیفیت (QFD) برای استقرار یک ماتریس رابطه مرکزی به منظور شناسایی درجه رابطه بین هر جفت از معیارها و ملزومات انتخاب تأمین کننده استفاده می شود. در نهایت، ارزیابی متناسب پیچیده (COPRAS) برای اولویت بندی و رتبه بندی تأمین کننده جایگزین استفاده می شود. یک مطالعه موردی برای نشان دادن شایستگی و استعداد روش پیشنهادی ارائه شده است.
Abstract
Supplier evaluation and selection is a significant strategic decision for reducing operating costs and improving organizational competitiveness to develop business opportunities. Moreover, with increasing concern towards environmental protection and sustainable development, it becomes important to pay more attention to environmental requirements and evaluating the potential suppliers by incorporating green factors into the selection process. Thus, the aim of this paper is to put forward an integrated approach for green supplier selection by considering various environmental performance requirements and criteria. The proposed approach addresses the inter-relationships between the customer requirements (CRs) with the aid of decision-making trial and evaluation laboratory (DEMATEL) method while constructing a relationship structure. Quality function deployment (QFD) model is used to establish a central relationship matrix in order to identify degree of relationship between each pair of supplier selection criteria and CRs. Finally, complex proportional assessment (COPRAS) applied to prioritize and rank the alternative suppliers. A case study is presented to reveal the potentiality and aptness of the proposed methodology
نمونه ترجمه مقاله:
1- مقدمه
مدیریت زنجیره تأمین (SCM) یک فرایند ایجاد و ادغام فعالیتهای متنوع است که در یک مسیر سازمان یافته مناسب از سفارش مشتری شروع می شود تا نقطه پایان که تحویل محصول می باشد. شکست یا موفقیت هر سس به میزان زیادی به یک سیستم مناسب و تأمین کننده های مقتضی وابسته است. تغییر سریع امروزی محیط سس با سود مرزی کم، توقع کیفیت بالا و زمان انتظار کم برای سفارش شکل می گیرد (Ke et al., 2015). حتی در دو دهه گذشته اقتصاد جهانی نیز به طوز چشمگیری به دلایل مختلف تغییر کرد. محیط کسب و کار مدرن و امروزی، با افزایش پیچیدگی، ابهام، ناپایداری و غیر قابل پیش بینی بودن شناخته می شود. بنابراین، سازمانها باید از هر فرصتی برای پیشرفت عملکرد عملیاتی خود برای ماندن در بازار رقابتی جهانی با انتخاب مناسب شرکای تجاری، استفاده کنند.
در یک شبکه زنجیره تأمین (SCN)، تحول تأمین کننده و انتخاب او یک کار حساب شده است به این دلیل که پیچیدگی های بالا به همراه تناقض های متعدد و عوامل متناسب، اساسی و ترتیبی در فرایند تصمیم سازی نقش دارند (Yazdani et al., 2016). در این شبکه، سازمانها باید فعالیتهای خرید خود را برای دستیابی به سود و بهره بشتر هماهنگ کنند. در مدیریت ماهرانه فعالیت های خرید، ارزیابی تأمین کننده و انتخاب او نقش مهمی بازی می کند و یک مؤلفه اساسی برای دستیابی به مزایای مداوم برای هر سازمانی قلمداد می شود (Rezaei et al., 2014). به علاوه، امتخاب تأمین کننده های مناسب به طوز چشمگیری هزینه خرید مواد را کاهش می دهد، انعطاف پذیری و کیفیت محصول را افزایش می دهد و در نهایت به فرایند خرید مواد شتاب می بخشد. پس، اهداف عمده انتخاب تأمین کننده، کاهش ریسک خرید و توسعه روابط طولانی مدت بین خریدار و تأمین کننده است (Omurca, 2013).
به طور عمده، دو رویکرد در زمینه ارزیابی و انتخاب تأمین کننده وجود دارد. ارزیابی تأمین کننده ها وابسته به معیارهای مختلفی است. برخی معیارها نظیر قیمت، کیفیت، عملکرد تحویل، برندینگ یا شهرت به طور مکرر برای مقایسه و ارزیابی استفاده شده اند (Rajesh and Ravi, 2015). مطالعات سنتی درباره انتخاب تأمین کننده روی روش های انتخاب تأمین کننده مربوطه و معیارهای انتخاب و بدون در نظر گرفتن صدای مشتریان و یا نیاز آنان (CR) تأکید داشتند. با این حال، برای یک سس اثربخش، ایجاد یک فهم روشن درباره نیازهای مشتریان، و به ویژه ملزومات عملکردی ذهنی آنان نقشی حیاتی ایفا می کند. همچنین، قسمت عمده ای از این مطالعات، تأمین کننده ها را تحت معیارهای اقتصادی مختلفی از قبیل هزینه، انعطاف پذیری و تحویل ارزیابی کرده اند و به برجسته کردن رضایت مشتری و مشخصه های مربوط به معیارهای تأمین کننده نپرداخته اند.. در نتیجه، فقدان ارتباط بین معیارهای ارزیابی تأمین کننده و CR ها مشاهده می شود که پیش نیازی برای عملی شدن سود برای سهامداران است.