عنوان فارسی:دانلود مقاله کارآفرینی، اقتصاد نهادی و رشد اقتصادی
دانلود مقاله کارآفرینی ، اقتصاد نهادی و رشد اقتصادی – اسپرینگر ۲۰۱۸:این بینش نظری اصلی که کارآفرینی باید دارای تاثیر مثبتی روی رشد باشد از اسکامپیتر (۱۹۳۴) است. او استدلال کرد که کارآفرینی نشان دهنده معرفی ترکیبات جدید فاکتورها در اقتصاد است و نقش کارآفرینی، شیفت تابع تولید در جهت بالا است. بنابراین، برای اسکامپیتر، نوآوری، قلب رشد و توسعه است. نقش کلیدی کارایی در رشد نیز توسط لینشتاین (۱۹۶۸) مورد تاکید قرار گرفته است. با این حال، اکثز محققان نظریه رشد، نقش کارآفرینی را در نظر نمیگیرند بلکه روی سرمایه انسانی و نظریه رشد درونزاد، تحقیق و توسعه و نوآوری تمرکز دارند. ما از مثال رشد در ایالات متحده آمریکا و شوروی استفاده کردیم تا نشان دهیم که هر دوی آنها دارای توسعه تکنولوژیکی از طریق تحقیق و توسعه هستند و تفاوت حیاتی برای عملکرد رشد طولانی مدت آنها شاید در کیفیت سازمانها و پیامدهای برای کارآفرینی بود. این امر موجب میشود که ملاحظه ترکیب کارآفرینی و سازمانها در توضیح فرایند رشد را پیشنهاد دهیم.
عنوان فارسی مقاله: |
کارآفرینی، اقتصاد نهادی و رشد اقتصادی: چشم انداز اکوسیستم |
عنوان انگلیسی مقاله: | |
سال انتشار میلادی: | 2018 |
نشریه: |
اسپرینگر اقتصاد كسب و كار های كوچک – Small Business Economics |
کلمات کلیدی فارسی: |
|
کلمات کلیدی انگلیسی: |
Economic growth – Entrepreneurship – Ecosystem – Efficiency – Technology – Solow residual – GEM – GEI
|
تعداد صفحات ترجمه شده: | ۲۵ صفحه (۲ صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت ۱۴ B Nazanin |
نویسندگان: |
|
موضوع: | اقتصاد مالی, توسعه اقتصادی و برنامه ریزی, مدیریت کسب و کار, کارآفرینی |
دسته بندی رشته: | اقتصاد, مدیریت |
فرمت فایل انگلیسی: | 14 صفحه با فرمت pdf |
فرمت فایل ترجمه شده: | Word |
کیفیت ترجمه: | عالی |
نوع مقاله: | isi |
تعداد رفرنس: |
مقاله انگلیسی+ترجمه فارسی
فهرست مطالب
چکیده
۱- پیشگفتار
۲- پیش زمینه نظری
۳- سیستمهای ملی کارآفرینی
۴- دادهها و مسائل تخمین
۴-۱- مشخصات
۴-۲- دادهها
۴-۳- مسائل براورد
۵- نتایج تجربی
۶- بحث و نتیجهگیری
چکیده
در این مقاله به طور مفهومی و تجربی به بررسی ارتباط بین رشد اقتصادی، ورودیهای عامل، نهادها و کارآفرینی میپردازیم. به ویژه این موضوع را بررسی میکنیم که آیا کارآفرینی و نهادها، در ترکیب با اکوسیستم، را میتوان به عنوان «پیوندی از دست رفته» در تجزیه و تحلیل تابع تولید جمعی تفاوتهای بین-کشوری در رشد اقتصادی در نظر گرفت. برای این منظور، مفهوم سیستمهای ملی کارآفرینی (NSE) را به عنوان سیستمهای تخصیص منبعی در نظر میگیریم که نهادها و سازمانهای انسانی را در سیستمی مستقل از مکملها ترکیب میکنند. ارتباط تجربی این ایدهها را با استفاده از دادههای به دست آمده از یک نظرسنجی جهانی نماینده و منابع سازمانی برای ۴۶ کشور در طول دوره ۲۰۱۱-۲۰۰۲ بررسی میکنیم. پشتیبانیای را برای نقش اکوسیستم کارآفرینی در رشد اقتصادی کشف میکنیم.
Abstract
We analyze conceptually and in an empirical counterpart the relationship between economic growth, factor inputs, institutions, and entrepreneurship. In particular, we investigate whether entrepreneurship and institutions, in combination in an ecosystem, can be viewed as a Bmissing link^ in an aggregate production function analysis of cross-country differences in economic growth. To do this, we build on the concept of National Systems of Entrepreneurship (NSE) as resource allocation systems that combine institutions and human agency into an interdependent system of complementarities. We explore the empirical relevance of these ideas using data from a representative global survey and institutional sources for 46 countries over the period 2002–۲۰۱۱٫ We find support for the role of the entrepreneurial ecosystem in economic growth.
نمونه ترجمه مقاله:
- پیشگفتار
سولو (1957)،[1] با استفاده از یک تابع تولید جمعی، کشف کرد که تقریبا 13 درصد از رشد ایالات متحده در GDP ناشی از افزایشهای در ورودیهای اندازهگیری شده، کار و سرمایه است. بقیه درصد رشد توضیح داده نشده است، و او ادعا کرد که این 87 درصد بزرگ باقیمانده تغییر در رشد نشان دهنده تغییر تکنولوژیکی است. اما ثابت شده است که توضیح عوامل تعیین کننده و اندازهگیری این تغییر تکنولوژیکی، فرّار است. بنابراین، مفهوم اصلی ورودیهای تولید کننده خروجیها از طریق یک تابع تولید جمعی، توسط معیارهای پیچیدهتری از ورودیها، از جمله سرمایه انسانی (بارو، 1991)،[2] و همچنین مفهومسازیهای پیچیدهتر ارتباط کارکردی و فاکتورهای زیربنای آن، توسعه داده شده است (بارو و سالای مارتین، 1975).[3] مدلهای رشد درونزاد نیز چارچوبی را برای در نظر گرفتن تحقیق و توسعه، اختراعات و خطمشیها توسعه دادهاند (رامر، 1986؛ آگیون و هویت، 1992؛ آگیون، 2017).[4] با این حال، توجه کمتری صرف نقش مشترک کارآفرینی و سازمانها در فرایند رشد شده است.
در مقالهای کم استناد توسط مارتین ال ویتزمن،[5] ما دارای کلیدی برای این امر هستیم که اینها چگونه ممکن است روی رشد اقتصادی تاثیر بگذارند. ویتزمن (1970)، مدل سولو را برای اتحادیه شوروی تکرار کرد. او تخمین زد که باقیمانده سولو تنها در دامنه 20 درصد قرار دارد. به عبارت دیگر، در اتحادیه شوروی، افزایشهای در ورودیهای فاکتور، بیشتر رشد اقتصادی را توضیح میدهند. ویتزمن به طور درستی کاهش در نرخهای رشد شوروی را پیشبینی کرد زیرا مجموع سرمایه هر کارگر نمیتواند رشد جمعی مثبت را در یک چارچوب سولو حفظ کند. آنچه که بین شوروی و ایالات متحده آمریکا متفاوت بود چندان مربوط به قابلیت دسترسی فناوری جدید نبود همچنان که کیفیت تحقیقات تکنولوژیکی در کشور شوروی بالا بود) بلکه ترجیحا به ساختار سازمانی و انگیزههای کارآفرینان مربوط میشد.
ایده این است که کارآفرینی و سازمانها در توضیح تغییر در رشد اقتصادی حیاتی هستند، همچنان که عدم ملاحظه تغییرات در ورودیهای فاکتور، پیامدی محوری از ایدههای بیومول (1990)[6] بود (همچنین بیجورنوسکو و فاس[7]، 2013، 2016، را بینید). بیومول استدلال کرد که حتی اگر همه کشورها دارای منابع مشابهی از کارآفرینان بودند، ساختار سازمانی، تخصیص به شکلهای سودآور، غیر سودآور و مخرب فعالیت را تعیین میکرد. کشورهای با سازمانهای ضعیف، انگیزه کارآفرینی سودآور را ایجاد نخواهند کرد بلکه کارآفرینی غیر سودآور یا حتی مخرب را تشویق میکنند (مورفی و همکاران، 1993؛ پارکر، 2009).[8] علاوهبراین، بیومول و استورم (2007)[9] استدلال کردند که به عنوان نتیجهای از این انگیزههای متفاوت برای کارآغرینان، رشد و عملکرد اقتصادی در طول عدم تجانس (ناهمگونی) در سازمانها تغییر خواهند کرد. به طور مشابه، آیدیس و همکاران (2008)[10] استدلال میکنند که از آنجایی که اتحادیه شوروی دارای «سازمانهای پشتیبان بازار» ضعیف (آکموغلو و رابینسون، 2012)[11] و همچنین انگیزههای ضعیف برای کارآفرینی ایجاد کننده ثروت بود، بیشتر کارآفرینی آن در واقع از نوع غیر سودآور یا حتی مخرب بود. ایدیس و همکاران (2008) نشان دادند که حتی فعالیت پس از تحول و سودآور نیز در بسیاری از اقتصادهای سوسیالیست (جامعهگرا) سابق، به ویژه اتحادیه شوروی سابق، به شدت پایین باقی مانده است.
[1] Solow (1957)
[2] Barro 1991
[3] Barro and Sala-i-Martin 1995
[4] Romer 1986; Aghion and Howitt 1992; Aghion 2017
[5] Martin L. Weitzman
[6] Baumol
[7] Bjørnskov and Foss
[8] Murphy et al. 1993; Parker 2009
[9] Baumol and Strom (2007)
[10] Aidis et al. (2008)
[11]Acemoglu and Robinson 2012