عنوان فارسی:دانلود ترجمه مقاله آژانس و اقدام مشترک در برنامه ریزی فضایی دریای بالتیک
دانلود ترجمه مقاله آژانس و اقدام مشترک در برنامه ریزی فضایی دریای بالتیک – الزویر ۲۰۱۸:برنامه ریزی فضایی دریایی در منطقه دریای بالتیک هنوز در مرحله جنینی است، اگر چه دستورالعمل اتحادیه اروپا در مورد برنامه ریزی فضایی دریایی به جلوگیری از دیدگاه های منطقه ای ادامه می دهد. یک چشم انداز که شرایط مرزی ایجاد شده در محل اقدام مشترک و مشوق های دوجانبه بر مبنای آژانس را ادغام می کند می تواند برای درک بهتر شکاف بین اعلامیه های سیاسی درباره اهمیت هماهنگی منطقه ای و نتایج مشاهده شده مفید باشد. از سوی دیگر، تعاملات دوجانبه سیاست های برنامه ریزی داخلی و از سوی دیگر، مرزهای سیاست بین المللی، مهم نیستند و ممکن است در صورتی که با عقلانیت حکومت می کنند،…
عنوان فارسی مقاله: |
آژانس و اقدام مشترک در برنامه ریزی فضایی دریای بالتیک: هماهنگی سیاست فراملی در ارتقای انسجام منطقه ای |
عنوان انگلیسی مقاله: | |
سال انتشار میلادی: | 2018 |
نشریه: |
الزویر سیاست دریایی – Marine Policy |
کلمات کلیدی فارسی: | |
کلمات کلیدی انگلیسی: |
Baltic Sea – Ecosystem approach – Policy integration – Marine spatial planning – Stakeholder participation – Social science – Sustainable development
|
تعداد صفحات ترجمه شده: | ۲۷ صفحه (۱ صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت ۱۴ B Nazanin |
نویسندگان: |
Björn Hassler، Kira Gee، Michael Gilek، Anne Luttmann، Andrea Morf، Fred Saunders، Igne Stalmokaite، Helena Strand، Jacek Zaucha
|
موضوع: | مهندسی منابع طبیعی |
دسته بندی رشته: | |
فرمت فایل انگلیسی: | 10 صفحه با فرمت pdf |
فرمت فایل ترجمه شده: | Word |
کیفیت ترجمه: | عالی |
نوع مقاله: | isi |
تعداد رفرنس: |
مقاله انگلیسی+ترجمه فارسی
فهرست مطالب
چکیده
۱- مقدمه
۲- روش شناسی
۳- پس زمینه
۴- چارچوب تحلیلی
۵- نتایج و تجزیه و تحلیل
۵-۱ هماهنگی اقدامات جمعی مربوط به برنامه ریزی فضایی دریایی در منطقه دریای بالتیک
۵-۲ هماهنگی بر اساس آژانس: ناسازگاری سازمانی دوجانبه و اولویت بین رویکرد اکوسیستم و رشد آبی
۶- بحث
۶-۱ HELCOM-VASAB WG – اقدام جمعی بین دستورالعمل های اتحادیه اروپا و سیاست های برنامه ریزی ملی
۶-۲ رسیدگی به ناسازگاری های سازمانی در هماهنگی دو جانبه مربوط به آژانس
۷- نتیجه گیری
چکیده
علی رغم افزایش توجه به برنامه ریزی فضایی دریایی و نیاز گسترده به هماهنگی سیاست های فراملیتی، همبستگی منطقه ای هنوز به مقدار زیادی در منطقه دریای بالتیک ارتقا نیافته است. بنابراین، اهداف اصلی این منطقه از این قرار هستند: (الف) ترسیم ساختارهای حکومتی موجود در تمام سطوحی که بر نحوۀ تشکیل استراتژی های برنامه ریزی فضایی دریایی داخلی تأثیر می گذارند، (ب) تشخیص چالش های خاص برای همکاری و هماهنگی منطقه ای بهبودیافته و (ج) بحث در مورد راه حل های احتمالی. بر اساس داده های مربوط به مطالعات موردی که در پروژۀ تحقیقاتی BONUS BALTSPACE انجام شده اند، نشان داده شده که علی رغم هدف مشترک مربوط به پایداری و کارآمدی کاربرد منابع در دستورالعمل های مربوط به اتحادیه اروپا، برنامه های عملیاتی و دیگر ابزارهای سیاست، برنامه های داخلی به روش های مختلف ظاهر می شوند، عمدتاً ساختارهای مدیریتی داخلی متنوع، منافع بخشی، اولویت بندی های سیاسی و دست کاری اهداف سیاسی مورد بحث را منعکس می کند.
از یک طرف میان نهادها و ساختارهای نظارتی بالاتر از سطح دولتی که در آن مکانیسم های تصمیم گیری بر اساس رژیم های مشترک است و از طرف دیگر همکاری متقابل دوجانبه و موضوعی معمول بین کشورهای مجاور یک تمایز مفید می تواند ایجاد شود. استدلال می شود که برای ارتقای اداره کل برنامه ریزی فضایی دریایی، این دو عنصر حکومتی باید برای بهبود همبستگی میان مسیر منطقه ای و افزایش فرصت های کشورها برای همکاری در سطوح پایین تر کنار هم قرار داده شوند. گروه های کاری یا کارگاه های تخصصی فراملیتی می توانند راهی برای تشخیص و همکاری های بالقوه باشند.
Abstract
Despite the increasing attention given to marine spatial planning and the widely acknowledged need for transnational policy coordination, regional coherence has not yet improved a great deal in the Baltic Sea region. Therefore, the main objectives in this article are: (a) to map existing governance structures at all levels that influence how domestic marine spatial planning policy strategies are formed, (b) to identify specific challenges to improved regional cooperation and coordination, and (c) to discuss possible remedies. Based on data from in-depth case studies carried out in the BONUS BALTSPACE research project, it is shown that, despite the shared goal of sustainability and efficient resource use in relevant EU Directives, action plans and other policy instruments, domestic plans are emerging in diverse ways, mainly reflecting varying domestic administrative structures, sectoral interests, political prioritisations, and handling of potentially conflicting policy objectives.
A fruitful distinction can be made between, on the one hand, regulatory institutions and structures above the state level where decision-making mechanisms are typically grounded in consensual regimes and, on the other hand, bilateral, issue-specific collaboration, typically between adjacent countries. It is argued that, to improve overall marine spatial planning governance, these two governance components need to be brought together to improve consistency between regional alignment and to enhance opportunities for countries to collaborate at lower levels. Issue-specific transnational working groups or workshops can be one way to identify and act upon such potential synergies.
نمونه ترجمه مقاله:
- مقدمه
برنامهریزی فضایی دریایی به عنوان یک طرح اصلی برای بهبود مدیریت دریایی حفاظت از طبیعت و استفاده از منابع پایدار مطرح شده است. برای حفظ یکپارچگی اکوسیستم، رویکرد اکوسیستم به عنوان یک شرط مرزی برای رشد آبی مفهومسازی شده است، یعنی توسعه اقتصادی مبتنی بر منابع دریایی و سایر فعالیتهای دریایی باید تحت محدودیتهای اکوسیستم قرار گیرند. مشارکت ذینفع مکانیسمی کلیدی در برنامهریزی فضایی دریایی و رویکرد اکوسیستم در نظر گرفته میشود که دانش علمی را در سیاستگذاری تکمیل کرده و علاوه بر این مشروعیت افزایش یافته و اجرا را تسهیل میکند. همچنین، این سه عنصر –برنامهریزی فضایی دریایی، رویکرد اکوسیستم و مشارکت ذینفع- در زمینههای مختلف و با اهداف متفاوت به طور موازی توسعه یافتهاند، و برای ارتقای پایداری اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی در حاکمیت دریایی معاصر جمع شدهاند.
با توجه به ماهیت جمعی منابع دریایی و نیاز به زیرساختهای مؤثر دریایی، همکاری میان کشورها در حاکمیت مؤثر نقش محوری دارد. خدمات اکوسیستم و همچنین اشکال مختلف فشارهای اجتماعی و تأثیرات حملونقل، آلودگی، ماهیگیری، کشاورزی و سایر فعالیتهای بخش از مرزهای ملی دریایی فراتر میروند. علاوه بر این، برای مثال سرمایهگذاری در زیرساختهای حملونقل دریایی و مزارع بادی دریایی، غالبا از هماهنگی مؤثر و کارآند فراملیتی بهره میبرند. بنابراین، هماهنگی کارآمد و مؤثر فراملیتی برای برنامه ریزی فضایی دریایی ضروری است.
با این حال، علیرغم توافق گسترده میان محققان و متخصصان همکاری و هماهنگی فراملیتی در ایجاد برنامهریزی فضایی دریایی نقش محوری دارد و رویکرد اکوسیستم با ابزارهای سیاسی کارآمدتر نمونههای واقعی از ابتکارات هماهنگسازی سیاست موفق دارد. علاوه بر این، این نمونههای موفق اغلب به شیوهی غیرمستقیم به جای بخشی از استراتژیهای فراگیر اجرا شدهاند. علاه بر این، رویکردهای برنامهریزی فضایی دریایی ملی هماهنگ نیستند و در جهتهای گوناگون تکامل یافتهاند، که باعث میشود ارتقای هماهنگی منطقهای دشوار شود. این توسعه ممکن است به تنش میان کشورها منجر شود، زیرا حل ناسازگاریهای سازمانی که در طول زمان به طور فزایندهای پایدار میماند، دشوارتر میشود. بنابراین، باید به این سؤال توجه کرد چگونه میتوان همکاری در سیاست منطقهای را بهتر درک و پتانسیلهای آن را ارتقا داد تا هماهنگی در برنامهریزی دریای بالتیک را بهبود ببحشیم، درحالیکه رویکردهای برنامهریزی ملی هنوز مشخص نشده است.